لایه نفتی پارس جنوبی قربانی رقابتها

گروه انرژی| نادی صبوری|
انتشار خبر خرید واحد نفت و گاز شرکت مرسک توسط توتال در ۲۱ آگوست امسال شاید هیچ فرد یا کشوری را به اندازه ایران دچار نگرانی نکرد. قراردادی که در واقع باعث میشود، مرسک صاحب ۹۷,۵میلیون سهم از غول فرانسوی شود، ایران را در موقعیتی سخت در قبال توسعه یکی از پروژههایش گذاشت که تاکنون نیز با عقبافتادگیهای فراوانی همراه شده بود. زمانی که شرکت مرسک به دنبال برنده نشدن در مناقصه توسعه لایه نفتی بزرگترین میدان گازی جهان در سمت قطر پس از ۲۰سال فعالیت در آن سوی مرزهای ایران به انعقاد تفاهمنامه اولیه برای توسعه مشابه همان لایه در طرف ایرانی دست زد هیچ کدام از مسوولان وزارت نفت ایران تصور نمیکردند روزی توتال، شرکتی که توانست با کنار زدن مرسک در قطر برنده مناقصه شود، واحد نفت و گاز مرسک را خریداری کرده و ایران را با چنین موقعیت سختی برای تصمیمگیری روبهرو کند. بیژن زنگنه، وزیر نفت ایران چندی پیش عنوان کرد: «خرید مرسک توسط توتال برای ما ایجاد نگرانی جدی کرده است. توتال در طرف قطری نیز اپراتور این طرح است و اگر در هر دو طرف اپراتور باشد، مشکل ایجاد میکند و این نگرانکننده است.» زنگنه در آن زمان گفت که هر چند به دلیل تجربه مرسک و شناخت این شرکت از میدان بهترین گزینه به شمار میرفت اما پس از خریداری توسط توتال ایران از چند شرکت ازجمله انی، شل، پتروناس و پتروبراس که اتفاقا برزیلی است نیز دعوت کرده است که در صورت علاقه با ایران وارد صحبت شوند. حالا اما اظهارات منتشر شده از سوی کریم زبیدی، مدیر برنامهریزی تلفیقی شرکت ملی نفت ایران نشان میدهد که گزینههای دیگر علاقه خاصی نسبت به توسعه لایه نفتی پارس جنوبی نشان ندادهاند و کماکان «مرسک» گزینه جدی ایران برای این پروژه به حساب میآید. زبیدی دیروز به ایسنا گفته است: «چنانچه توسعه لایههای نفتی به مرسک سپرده شود، مرسک امنیت اطلاعات را در طرف ایرانی حفظ میکند.» «تعادل» در این گزارش با نگاهی به تاریخچه فعالیت مرسک در لایه نفتی طرف قطری موسوم به «الشاهین» به بررسی اهمیت و پیچیدگی برداشت از این لایه پرداخته است.
۲۷ژانویه سال گذشته میلادی رسانههای بینالمللی از برنده شدن توتال در مناقصه توسعه میدان نفتی آف شور قطر موسوم به «الشاهین» خبر دادند. میدانی که در واقع امتداد لایه نفتی پارس جنوبی ایران به حساب میآید و پیش از برنده شدن توتال به مدت ۲۰سال توسط شرکت مرسک توسعه داده شده بود. رویترز در این روز نوشت که توتال سهمی ۳۰درصدی در کنسرسیوم توسعهدهنده الشاهین خواهد داشت که ۷۰درصد باقی آن در اختیار شرکت نفت قطر خواهد بود. ۶ شرکت نفتی دیگر ازجمله بیپی و رویال داچ شل نیز در آن زمان به عنوان دیگر اپراتورها در این پروژه معرفی شدند. ترکیبی که نشان میداد، توسعه الشاهین با قدرت پیش خواهد رفت. الشاهین تا آن زمان نیز روزانه ۳۰۰هزار بشکه نفت خام تولید میکرد اما در طرف ایرانی به هیچ تولیدی نرسیده بود.
در واقع قطر تاکنون همواره برنده رقابت در تولید نفت از بزرگترین میدان گازی جهان بوده است. اما کنار گذاشته شدن مرسک از این مناقصه برای ایران نویدبخش بود. ایران امیدوار بود که بتواند با تکیه به تجربه ۲۰ساله مرسک در قطر، لایه نفتی خود را که بیش از یک دهه از نخستین مذاکرات برای توسعه آن بدون کمترین پیشرفت میگذشت، توسعه دهد. غلامرضا منوچهری مرداد ماه سال گذشته و پس از برگزاری این مناقصه به فارس گفت:«در مناقصه جدیدی که در قطر برگزار شد، شرکت مرسک ناباورانه بازنده و شرکت توتال برنده این مناقصه شد و بر این اساس این شرکت با تجربه بسیار بالا در لایه نفتی از قطر جدا شد و هماکنون فعالیتی در این لایه در آن سوی مرز ندارد. به همین دلیل این موضوع موجب شد که انگیزه بسیار بالایی داشته باشند تا بتواند در سمت ایرانی لایه نفتی پارس جنوبی فعالیت کند.»
مرسک پس از مطالعه لایه نفتی پارس جنوبی پیشنهاد تولید روزانه ۱۳۰تا ۱۴۰هزار بشکه از این میدان که طبق برآوردها حدود ۱۴میلیارد بشکه نفت درجا دارد را ارائه کرد، پیشنهادی که برای ایران اغواگرانه و مناسب به حساب میآمد. آن هم در وضعیتی که تجربه نشان میداد، شرکتهای دیگر توانایی مرسک در انجام این پروژه را ندارند.
رهام قاسمی، مدیرعامل شرکت پتروایران خرداد ماه امسال به شانا گفت:«لایه نفتی، میدانی پیچیده و سرمایهبر است و هر شرکتی نمیتواند در این میدان عملکرد موفقی داشته باشد. در سمت کشور قطر هم ابتدا شرکتهای بزرگی آمدند و مطالعه کردند و گفتند اقتصادی نیست؛ اما مرسک آمد و گفت براساس تجربهیی که در دریای شمال دارد، میتواند نتیجه بگیرد و نتیجه گرفت.»
او در ادامه عنوان کرد درحالی که ایران توانایی حفاری چاههای چند شاخهیی تا بیش از ۳کیلومتر را ندارد، مرسک میتواند چاههای با عمق بیش از ۱۰کیلومتر حفاری کند که برای توسعه لایه نفتی پارس جنوبی بسیار راهگشا خواهد بود. غلامرضا منوچهری، معاون توسعه مهندسی شرکت ملی نفت ایران مهر ماه سال گذشته گفته بود که ایران قصد دارد با حفر ۳۰۰حلقه چاه طی ۲۰سال آینده تولید نفت از لایه نفتی پارس جنوبی را به ۲۰۰هزار بشکه در روز برساند. هر چند شاید برای کشوری که روزانه نزدیک به ۴میلیون بشکه تولید نفت خام دارد این عدد اندک به نظر برسد اما باید این نکته را در نظر گرفت که اساسا تولید نفت از لایه نفتی تفاوتهای زیادی با تولید از میدانهای متعارف دارد. پاتریک پویانه، مدیرعامل شرکت فرانسوی توتال زمانی که این شرکت صاحب ۳۰درصد از سهام کنسرسیوم توسعهدهنده لایه نفتی در قطر شد، عنوان کرد که نخستین هدف آنها در ۵ سال که با ۲میلیارد دلار سرمایهگذاری همراه است، حفظ تولید این لایه روی ۳۰۰هزار بشکه بوده و برنامه افزایش تولید به پس از نایل شدن به این هدف مربوط خواهد شد. این درحالی است که در تولید نفت از میدانهای متعارف چنین حجمی از سرمایهگذاری و زمان تنها برای حفظ سطح تولید تقریبا بیمعناست. مدیرعامل شرکت پتروایران پیش از این درباره پیچیدگیهای لایه نفتی گفته بود:«لایه نفتی پارس جنوبی با ضخامت کم و سنگ مخزن سخت از میدانهایی است که توسعه آن بدون شک به فناوریهای روزآمد دنیا نیاز دارد؛ به ویژه در شرایطی که طرف مقابل با همه توان و امکانات مشغول بهرهبرداری از این میدان مشترک است نباید زمان را از دست بدهیم. »
رقابت یا جنگ نفتی؟
با وجود اینکه توتال صاحب ۳۰درصد از سهام کنسرسیوم توسعهدهنده لایه نفتی الشاهین است، شرکتهای بزرگ دیگر نفتی همچون بی پی و رویال داچ شل نیز به عنوان اپراتور در آن حضور دارند. نگرانی فعلی ایران در مورد عرضه سهام شرکت توتال به شرکت مرسک برای تصاحب واحد نفت و گاز این شرکت توسط غول فرانسوی هر چند با ارتعاشات کمتر اما میتواند برای دیگر شرکتها همچون بی پی و شل نیز تکرار شود. در واقع از آنجا که برداشت نفت از نقاطی مانند لایه نفتی نیازمند تجربه شرکتها در قسمت آفشور است، ایران در توسعه این لایه نفتی ناگزیر به استفاده از فناوریهایی خواهد بود که در اختیار شرکتهای به خصوصی قرار دارند. شاید به همین واسطه است که بسیاری بر این باوراند که نگرانی ایران از بابت فعالیت مرسک بیدلیل است.
درحال حاضر نیز شرکت فرانسوی توتال لیدر کنسرسیومی است که توسعه فاز ۱۱ میدان گازی پارس جنوبی در ایران را به عهده داشته و به همین واسطه دارای منافعی در ایران است. ساخت سکوهای تقویت فشار که ایران در این فاز و در ادامه دیگر فازهای پارس جنوبی به آن احتیاج خواهد داشت نیز از تکنولوژیهایی به حساب میآید که در اختیار شرکتهای متعددی نیست و در نتیجه دست کشورها را برای انتخاب چندان باز نمیگذارد به ویژه که چنین ابرپروژههایی به دلیل ریسک بالایی که به همراه دارند به هیچ وجه نقاط خوبی برای آزمون و خطا نیستند.
آن طور که به نظر میرسد با توجه به هجمههای فراوانی که توسط گروههای تندرو در ایران به وزارت نفت این کشور بابت انعقاد قرارداد با شرکت توتال در فاز ۱۱ وارد آمد، وزارت نفت نگران شدیدتر شدن این حملهها با واگذاری توسعه لایه نفتی پارس جنوبی به مرسک است. بیژن زنگنه، وزیر نفت ایران درحالی چندی پیش از «نگرانی» ایران بابت تصاحب واحد نفت و گاز مرسک توسط توتال صحبت کرد که قبلا او و همراهانش نگرانی تندروها بابت فعالیت توتال به صورت همزمان در قطر و ایران را بیاساس خوانده بودند. به همین واسطه میتوان نتیجه گرفت که ابراز این نگرانی از سوی زنگنه نمیتواند بیانگر دیدگاه واقعی او در این زمینه باشد.
کریم زبیدی، مدیر برنامهریزی تلفیقی شرکت ملی نفت ایران دیروز گفته است که چنانچه توسعه لایههای نفتی به مرسک سپرده شود، مرسک امنیت اطلاعات را در طرف ایرانی حفظ میکند. اظهاراتی که نشان میدهد میان ایران و توتال در این زمینه صحبتهایی شده است. وزیر نفت چندی پیش نیز در پاسخ به «تعادل» وجود چنین مذاکراتی را تایید هر چند درباره محتوای آن سکوت کرد.
در نهایت، ایران و قطر همسایگانی هستند که برای تمام سالهای پیش رو برنامه توسعه بزرگترین میدان گازی جهان و لایه نفتی آن را مد نظر دارند. با توجه به محدود بودن شرکتهایی که توانایی انجام این پروژهها را داشته باشند، فعالیت همزمان آنها در هر دو سوی مرزها طبیعی و گریزناپذیر به نظر میرسد.
