25 درصد از کودکان تهران فقر مسکن دارند

۱۳۹۶/۰۷/۱۶ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۰۸۵۳۸
25 درصد از کودکان تهران فقر مسکن دارند

 گروه اقتصاد کلان|

شکاف طبقاتی در کلان‌شهر تهران یکی از مهم‌ترین مسائل مورد انتقاد در خصوص پایتخت است. ساختار متمرکز قدرت در کشور سبب شده تا افراد برای نزدیکی بیشتر به مراکز تصمیم‌گیری و برخورداری بیشتر از منابعی که به صورت نامتوازنی در تهران توزیع شده، به سمت پایتخت هجوم بیاورند. در چنین شرایطی سیل مهاجرت به تهران سبب شده تا پایتخت بستری برای معضلات اجتماعی متعدد همچون فقر، نابرابری، محرومیت غذایی، افزایش آمار بزهکاری و... شود. در این میان، بخش مهمی از مهاجران را افرادی تشکیل می‌دهند که در جست‌وجوی شغل در زادگاه خود ناکام مانده‌اند و دسترسی به شغل و درآمد را در نزدیکی به پایتخت یافته‌اند.

در این شرایط، گسترش فقر در شهر تهران که نمای عریان آن را به راحتی می‌توان با گذر از مناطق مختلف پایتخت دید، آورده توزیع نامتوازن قدرت و ثروت است که روز‌به‌روز هم بر عمق و شدت آن افزوده می‌شود. پژوهشی در رابطه با فقر مسکن و تغذیه کودکان در شهر تهران نشان داده است که سکونت در شمال شهر تهران احتمال فقر مسکن و فقر غذایی را به‌شدت کاهش می‌دهد. این پژوهش که به قلم حسین راغفر و فاطمه یوسفوند در تازه‌ترین شماره فصلنامه پژوهش‌های اقتصادی (رشد و توسعه پایدار) دانشگاه تربیت مدرس انتشار یافته است نشان می‌دهد که بیشترین نرخ فقر مسکن در کودکان زیر 18 سال در شهر تهران مربوط به جنوب شهر با 53 درصد، منطقه 19 با 61 درصد و منطقه 17 با 58 درصد است.

همچنین یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد که سوءتغذیه و ناامنی غذایی در همه نواحی شهر تهران وجود دارد و بیشترین نرخ آن برای جنوب شهر تهران و مناطق 18، 17 و 19 است. براساس یافته‌های این پژوهش، 25.32 درصد از کودکان شهر تهران، 32.12 درصد از کودکان جنوب و 37.62 درصد کودکان منطقه 18 تهران خطر شدید ناامنی غذایی دارند. بنابراین می‌‎توان مدعی شد که آمارها هم وجود شکاف طبقاتی و فقر شدید در برخی نواحی تهران را تایید می‌کند. در این زمینه، البته پیش‌تر راغفر نسبت به تشدید شکاف طبقاتی در تهران هشدار داده و این کلان‌شهر را در آستانه سائوپائولویی شدن خوانده بود؛ تهدیدی که پژوهش‌ها هم موید آن است.

 کودکان جنوب شهر در شدیدترین فقر مسکن

فقر کودکان باید به عنوان پدیده‌یی منحصربه‌فرد پذیرفته شود که به اقدامات مستقیم احتیاج دارد و هر بحث مربوط به این مساله باید جامع باشد؛ چرا که کودکان نه تنها درصد بالایی از افراد فقیر را تشکیل می‌دهند بلکه می‌توانند فرصتی برای شکستن چرخه فقر نیز ایجاد کنند.

با وجود اینکه نداشتن سرپناه مناسب برای کودکان، مشکلات سلامت روان مانند اضطراب و افسردگی، مشکلات رفتاری از قبیل خشونت و غیره را به دنبال دارد و احتمال بیکاری، فقر و مجرم شدن را در بزرگسالی افزایش می‌دهد، اما این محرومیت به‌طور گسترده‌یی در سطح شهر تهران وجود دارد؛ در بین نواحی، بیشترین نرخ فقر با ۵۳ درصد متعلق به ناحیه جنوب‌ و در بین مناطق با نرخ ۶۱ درصد در منطقه ۱۹ و با نرخ ۵۸ درصد در منطقه ۱۷ وجود دارد. در این خصوص، بی‌سواد بودن سرپرست، وجود فرد معلول و فرد معتاد در خانوار، سکونت در جنوب و شرق شهر تهران، از عوامل موثر در ایجاد فقر مسکن برای کودکان هستند.

 کاهش 16درصدی فقر مسکن

با سکونت در شمال شهر

یافته‌های پژوهش حاضر حاکی از آن است که بی‌سواد بودن سرپرست خانوار نسبت به وضعیت تحصیلات دانشگاهی، احتمال فقر مسکن کودکان را ۲۵ درصد افزایش می‌دهد. همچنین اگر فرد معلولی در خانوار وجود داشته باشد، احتمال فقر مسکن کودکان 2درصد افزایش می‌یابد. علاوه بر این، وجود فرد معتاد در خانوار، احتمال فقر مسکن کودکان را ۱۹ درصد افزایش می‌دهد. همچنین، داده‌ها نشان می‌دهد که سکونت خانوار در شمال شهر تهران نسبت به سکونت در مرکز شهر، احتمال فقر مسکن کودکان را ۱۶ درصد کاهش می‌دهد. براساس پژوهش حاضر، سکونت خانوار در جنوب شهر تهران نسبت به سکونت در مرکز شهر، احتمال فقر مسکن کودکان را ۱۴ درصد افزایش می‌دهد. همچنین، سکونت خانوار در شرق شهر تهران نسبت به سکونت در مرکز شهر، احتمال فقر مسکن کودکان را

 ۳ درصد افزایش می‌دهد. سکونت در غرب شهر تهران نسبت به سکونت در مرکز شهر، احتمال فقر مسکن کودکان را ۱۱ درصد کاهش می‌دهد.

با توجه به اینکه در قانون اساسی، داشتن مسکن جزو حقوق اولیه انسان بیان و به‌طور مستقیم از دولت به عنوان مسوول تامین آن نام برده شده است، بنابراین وظیفه دولت است که در این زمینه ورود کرده و با افزایش تسهیلات بخش مسکن، نسبت به حل این معضل در جنوب شهر تهران به ویژه منطقه ۱۹ و سپس ۱۷، ۱۵، ۱۶، ۱۰ اقدام کند. در این شرایط دولت باید به فکر راه چاره‌یی برای کاهش هزینه تامین مسکن به ویژه برای اقشار کم‌درآمدتر باشد. آمارهای تورم سبد مصرفی خانوار شهری نشان می‌دهد که یکی از مهم‌ترین‌ هزینه‌ها در بین اقلام مختلف، هزینه تامین مسکن است. در این زمینه، گرچه در دولت‌های پیشین برنامه‌هایی در راستای دسترسی به مسکن ارزان برای اقشار کم‌درآمد جامعه در قالب مسکن مهر اجرا شد، اما این پروژه نه تنها به اهداف نهایی خود دست پیدا نکرد، بلکه هزینه‌های متعددی را برای دولت‌های آینده بر جای گذاشت. براین اساس، به نظر می‌رسد که دولت برای دسترسی اقشار کم‌‎درآمد به مسکن مناسب چاره‌یی بیندیشد.

این موضوع را می‌توان به‌طور کلی با موارد متعدد دیگری دخیل دانست که باید به صورت جداگانه مورد ارزیابی قرار گیرند. سطح معیشت خانوارها در حقیقت بازتابی از میزان درآمدها و هزینه‌های آنها است و عدم دسترسی به شغل مناسب با درآمد کافی می‌تواند عاملی مهم برای بحران معیشتی خانوارها باشد. به ویژه مناطق جنوب و حاشیه شهر تهران، مهاجران بسیاری از شهرستان‌ها یا روستاهای مختلف را در خود جا داده است که به امید دستیابی به شغل و درآمد مناسب به تهران مهاجرت کرده‌اند. بنابراین شاید مهاجرت را هم بتوان یکی از عوامل تشدید فقر دانست. بر این اساس، برنامه‌ریزی برای کاهش فقر به ویژه در مناطقی که شدت فقر در آنها بالاتر است باید مدنظر قرار گیرد. البته در این زمینه اخیرا وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی گفت که تا پایان دولت دوازدهم فقر مطلق برطرف خواهد شد. هرچند این اقدام را هم می‌توان به فال نیک گرفت اما باید این نکته را هم متذکر شد که تنها رفع فقر مطلق و به نوعی بسنده کردن به تامین غذا و رفع گرسنگی نمی‌تواند معیار خوبی برای بهبود معیشت جامعه باشد و در این زمینه باید شاخص‌‌های کیفی را هم گنجاند.

 25 درصد کودکان تهران ناامنی غذایی دارند

پژوهش حاضر در بخشی جداگانه به مساله فقر غذایی هم پرداخته است. در این خصوص، محاسبات سوء‌تغذیه با استفاده از بررسی‌های تن‌سنجی نشان می‌دهد که این مشکل برای تمام سنین وجود دارد؛ بیشترین تمرکز کودکانی که کم‌وزنی، لاغری و کوتاه‌قدی دارند، در ناحیه جنوب شهر و بیشترین درصد آن، مربوط به کودکانی است که در سال‌های اول زندگیشان هستند. این در حالی است که چند سال اول زندگی، مهم‌ترین دوران رشد کودک است و رسیدن مواد مغذی اعم از پروتئین، انرژی و ریزمغذی‌ها نقش بسیار مهم و اساسی در رشد کودک تا قبل از مدرسه دارد، و عوارضی بعضی از این کمبودها در سنین مدرسه غیر قابل جبران است.

بنابر یافته‌ها، جنوب شهر تهران و مناطق ۱۵، ۱۷، ۱۸، ۱۹ و ۹ بیشترین درصد ناامنی غذایی را دارند، 25.32درصد از کودکان شهر تهران، 32.12 درصد از کودکان جنوب و 37.62 درصد کودکان منطقه ۱۸ تهران، خطر شدید ناامنی غذایی دارند. محرومیت آموزشی و بیکار بودن سرپرست، وجود فرد معتاد و معلولی در خانوار، زن سرپرست بودن و سکونت در جنوب و شرق تهران، از عوامل ایجاد ناامنی غذایی هستند.

 بی‌سوادی سرپرست مهم‌ترین عامل فقر غذایی

یافته‌های پژوهش حاضر نشان می‌دهد که بی‌سواد بودن سرپرست خانوار نسبت به تحصیلات دانشگاهی، احتمال فقر غذایی را ۲۶ درصد افزایش می‌دهد. اگر سرپرست خانوار بیکار باشد، احتمالی فقر غذایی ۱۰ درصد افزایش می‌یابد. در عین حال، اگر فرد معلولی در خانوار وجود داشته باشد، احتمال فقر غذایی ۵ درصد افزایش می‌یابد. زن بودن سرپرست خانوار، احتمال فقر غذایی را ۸ درصد افزایش می‌دهد. یافته‌های پژوهش حاضر حاکی از آن است که وجود فرد معتاد در خانوار، احتمالی فقر غذایی را ۲۷ درصد افزایش می‌دهد.  این در حالی است که به ازای یک سال افزایش سن سرپرست، احتمال فقر غذایی 0.2 درصد کاهش می‌یابد. در خصوص جهت‌گیری جغرافیایی فقر در مناطق مختلف تهران، یافته‌های این پژوهش نشان داده است که سکونت در شمال شهر تهران نسبت به سکونت در مرکز شهر تهران، احتمالی فقر غذایی را ۹ درصد کاهش می‌دهد. در عین حال، سکونت در جنوب شهر تهران نسبت به سکونت در مرکز شهر، احتمالی فقر غذایی را ۷ درصد افزایش می‌دهد. این در حالی است که سکونت در شرق تهران نسبت به سکونت در مرکز شهر، احتمالی فقر غذایی را یک درصد افزایش می‌دهد.  این یافته‌ها نشان می‌دهد که محل سکونت افراد به نوعی در ارتباط با میزان گسترش فقر غذایی کودکان نیز هست. البته این موضوع با توجه به اهمیت هزینه‌های تامین مسکن در سبد خانوار شهری چندان هم دور از انتظار نیست. چراکه یکی از مهم‌ترین هزینه‌های هر خانواده هزینه تامین مسکن است. بر این اساس، در صورتی که درآمد خانواده با هزینه‌های تامین مسکن هم‌خوانی نداشته باشد، سفره خانوار تنگ‌تر و احتمالا اقلام بسیاری از سبد غذایی خانوار حذف خواهد شد.  یافته‌های پژوهش حاضر نشان می‌دهد که مساله سوءتغذیه در تهران از نوعی جهت‌گیری منطقه‌یی و جغرافیایی تبعیت می‌کند. در این میان، در خصوص مساله سوء‌تغذیه بیشترین مشکل متوجه جنوب شهر تهران به ویژه منطقه ۱۹ است و زن بودن سرپرست خانوار نیز عامل مهمی در وجود این مساله است. در این زمینه نیز به مسوولان پیشنهاد می‌شود که برنامه‌های مبارزه با فقر و ناامنی غذایی را در این جهت طراحی کنند.  البته نگارندگان این پژوهش متذکر شده‌اند که نتایج ارائه شده مربوط به فقر کودکان در سال ۹۰ است و تعمیم این نتایج به سال‌های پس از ۹۰ باید با احتیاط زیاد صورت گیرد چرا که داده‌های گردآوری‌شده تنها مربوط به یک سال است و چنانچه داده‌های حاصله از یک دوره زمانی بلندمدت حاصل می‌شد، بخت تعمیم نتایج به سال‌های بعد بیشتر می‌شد.