5 راهکار ارتقای مدیریت بحران در ایران
برخی ویژگیهای جغرافیایی و اقلیمی، ایران را در معرض تهدید انواع حوادث و بلایای طبیعی قرار داده و با توجه به زمین لرزه اخیر در غرب کشور، ضرورت برخورداری از مدیریت منجسم و کارآمد در مواقع بحران بار دیگر به شکلی برجسته آشکار شده است.
به گزارش ایرنا، زلزله بزرگ شامگاه یکشنبه 21 آبان ماه که بخشهای گستردهیی از مناطق غربی ایران را به لرزه درآورد، خسارات جانی و مالی فراوانی در استان کرمانشاه برجای گذاشت.
اگرچه امدادرسانی و کمک به زلزلهزدگان از همان ساعتهای نخست آغاز شد اما باز هم نظیر حوادث غیرمترقبه پیشین، ضعف و کاستیهایی در شیوه مدیریت بحران کشور نمایان شد.
نابسامانی در توزیع امکانات اولیه و امدادرسانی به آسیبدیدگان در کنار کمبود لوازم اساسی مورد نیاز زلزلهزدگان، انتقادات گوناگونی درباره شیوه مدیریت بحران کشور به همراه داشت.
تصاویر و فیلمهای منتشره در فضای رسانهیی و مجازی از گلایه گروهی از زلزلهزدگان به ویژه در مناطق روستایی درباره کمبود امکانات پزشکی و درمانی و نبود اقلام مورد نیاز مانند پتو و چادر حکایت داشت. این در شرایطی بود که اندکی پس از وقوع زلزله نیروهای امداد و نجات سازمان هلالاحمر، ارتش، سپاه، نیروی انتظامی و نیروهای مردمی برای کمک به زلزلهزدگان در محل حضور یافتند.
هرج و مرج در ارسال و توزیع کمکهای مردمی نیز تا اندازهیی بر مشکلات امدادرسانی به آسیبدیدگان افزود. نبود هماهنگی در امداد به حادثهدیدگان مسالهیی است که نمونه آن را پیش از این نیز در حوادثی مانند ریزش ساختمان پلاسکو و زلزله ورزقان در آذربایجان شرقی شاهد بودیم.
اکنون این پرسش به وجود میآید که چرا هنگام بحران که همه نیروها در تلاش برای ساماندهی اوضاع در منطقه حضور مییابند، مدیریت بحران به معنای واقعی کلمه دست کم در سه یا چهار روز نخست پس از حادثه، اجرا نمیشود؟ چرا با وجود اینکه اقلام بسیار زیادی به مناطق آسیبدیده ارسال و نیروهای بسیاری برای امدادرسانی در این مناطق حاضر میشوند اما تا چند روز پس از زلزله برخی شب را تا صبح بدون چادر سر کنند؟ تنها پاسخی که میتوان یافت، همان ناهماهنگی در مدیریت بحران است.
در ادامه، برخی راهکارهای بهبود وضعیت مدیریت بحران بیان میشود؛
1- پرهیز از عملکرد جزیرهیی و تک محوری در شرایط پس از بحران، کلید دستیابی به مدیریت منسجم بحران است. لزوم برنامهریزی و هماهنگی میان بازیگران عرصه مدیریت بحران که هر یک دارای نقشهای جداگانهیی هستند در زمره گامهای نخست مدیریت بحران قرار میگیرد. سازمان مدیریت بحران به عنوان سیاستگذار و هماهنگکننده باید بر پایه یک برنامه ملی و هدفمند، انسجام و تعامل را میان دستگاههای مسوول برقرار سازد.
باید پذیرفت که خودمحوری و غلبه نگاه بخشی بر تک تک عناصر سازمان مدیریت بحران نتیجهیی جز مدیریت ناصحیح نخواهد داشت. لازم است سازمان مدیریت بحران برنامهیی ملی و مدون با هدف هماهنگی برای هر چهار مرحله (پیشگیری، آمادگی، واکنش و بازسازی) تدوین کرده و نقش و وظایف هر دستگاه، نهاد و سازمان به روشنی مشخص شود. تعیین جایگاه هر یک از دستگاهها ضمن جلوگیری از تداخل وظایف و ایجاد همپوشانی در آنها، امکان نجات جان انسانهای گرفتار در بحران را افزایش خواهد داد. طراحی نظام جامع بین بخشی و وجود تشکلی واحد، به دور از تفکرات گروهی یا سیاسی و سلیقهیی که با تغییر دولتها تغییر نکند، مدیریت بحران را به سمت انسجام بیشتر پیش خواهد برد.
2- تخصصگرایی و استفاده از نیروهای زبده و آموزش دیده در بخشهای مختلف مدیریت بحران کشور آن را به سمت انسجام سوق خواهد داد. مدیران بخشهای مختلف باید از میان افرادی مجرب و متخصص در امر بحران انتخاب شوند. این در حالی است که با تغییر دولتها مدیران سازمان مدیریت بحران نیز تغییر کرده و همین مساله خود تبدیل به یک بحران برای مجموعه میشود. در مقابل، تقویت دانش مدیریت بحران در کشور، تخصص گرایی و استفاده از نیروهای کارشناس در بدنه این سازمان باعث ایجاد طرح و برنامههای توسعهدهنده، ارائه مشاورههای درست و منطبق با شرایط کنونی و انتقال اطلاعات علمی میشود.
3- تجهیزات و فناوریهای به کارگرفته شده در ابعاد گوناگون مرتبط با مدیریت بلایا نیز نقش مهمی در کیفیت امدادرسانی به آسیبدیدگان دارد. در اختیار نداشتن سامانههای اطلاعات جغرافیایی، امکانات مورد نیاز برای هشدار سریع، هلیکوپترهای امداد و نجات، ماشینهای تخصصی جستوجو و آواربرداری باعث میشود تا فرایند امدادرسانی کند و ضعیف به پیش رود. تقویت سرمایهگذاری بخش دولتی و خصوصی برای تامین تجهیزات لازم و متناسب با جمعیت شهرها، اختصاص بودجه کافی به پروژههای کاهش خطر، برقراری ارتباط جدیتر با دانشگاهها و مراکز معتبر پژوهشی، الگوبرداری از تجربه سایر کشورها در مهار بحران، تقویت زیرساختها و تهیه بانک جامع اطلاعاتی درباره زیرساختهای شهری نیز کمک شایانی به مدیریت جامع هنگام بحران خواهد کرد.
تامین و آمادهسازی دستگاههای تخصصی و امکانات کافی برای جستوجو، نجات، آواربرداری، ترابری در زمان حادثه، تامین و ذخیره امکانات بهداشتی و درمانی متناسب با جمعیت هر منطقه، افزایش پایگاههای امداد و نجات، آتش نشانی و اورژانس هم در سرعت بخشی و انسجام دهی به مدیریت و امداد نقش موثری خواهد داشت.
4- آشنا نبودن مردم و افکار عمومی با مدیریت علمی بلایا و عدم اشاعه این فرهنگ، از دیگر موانع جدی بر سر راه امدادرسانی در مناطق بحران زده است. سرمایهگذاری برای فرهنگسازی و پرداختن جدی به مفهوم مدیریت بحران میان افکار عمومی جامعه، مانع ایجاد نابسامانی در ارسال کمکهای مردمی خواهد شد. جلب اعتماد عمومی مردم نسبت به سازمانهای دولتی و مردم نهاد برای ارسال کمکها از دیگر بایستههای تقویت فرهنگ مدیریت بحران در کشور است. بهرهگیری منسجم از ظرفیتهای مردمی به ویژه سازمانهای مردمنهاد در تامین اقلام مورد نیاز به وقت بحران، دیگر راهکار برقراری انسجام در مدیریت بحران است.
آموزش اصول امداد و نجات به داوطلبان محلی و مردمی باعث میشود تا هنگام بحران، مردم منتظر رسیدن کمکهای امدادی و دولتی نباشند و تا پیش از رسیدن امدادگر اورژانس، افراد آموزش دیده خود به یاری حادثه دیدگان بشتابند و از میزان خسارتهای جانی بکاهند. در این مسیر میتوان از ظرفیتهای بومی مناطق مانند مساجد، فرهنگسراها، گروههای مرجع، معلمان، ریش سفیدهای محل و بزرگان طوایف در سطح استانهای و مناطق طایفهیی بهره برد.
5- انسجام در اطلاعرسانی به موقع و پوشش رسانهیی دقیق، دستگاهها را به سمت نظارت بیشتر و کمک رسانی دقیقتر هدایت خواهد کرد. ارتقای فرهنگ پاسخگویی میان مسوولان و ارائه آمارهای درست و دقیق نیز از میزان آلام و نگرانی مردم آسیب دیده خواهد کاست. انتشار گزارشهای غیرواقعی و آمارهای ضد و نقیض در چنین مواقعی تنها باعث سلب اعتماد افکار عمومی خواهد شد.
تجربه مدیریت بحران دست کم در یک دهه اخیر در برابر حوادث و بلایای طبیعی و غیرطبیعی نشان میدهد که نهادهای مدیریت بحران در ایران، خود، نیاز به مدیریتی جامع دارند. شناسایی ضعف و چالشها و برنامهریزی برای برطرف ساختن آن از عمق بحران و خسارتهای جانی و مالی آن خواهد کاست. استفاده از نیروهای متخصص، تجهیز امکانات، برقراری هماهنگی و تعامل میان دستگاههای موظف در بحران و برنامهریزی منسجم و آینده نگر، نقش موثری در بهبود مدیریت بحران در ایران خواهد داشت چرا که «علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد.»