برنت، بی‌مقدار می‌شود؟

۱۳۹۶/۱۱/۲۶ - ۰۰:۳۱:۵۵
کد خبر: ۱۱۶۹۹۹
برنت، بی‌مقدار می‌شود؟

گروه انرژی  

یک ماه است که سبد نفت‌خام برنت از 5 میدان نفتی دریای شمال تامین می‌شود، نه از 4 میدان. 11سال پس از اینکه شرکت انرژی پلتس، میدان نفتی اکوفیسک را به میدان نفتی برنت اضافه کرد، میدان نفتی ترول با ظرفیت برداشت 200هزار بشکه نفت در روز به برنت اضافه شده است. با وجود این بسیاری از کارشناسان معتقدند که زمان برای تجدیدنظر درباره شاخص نفتی برنت فرارسیده است چراکه تولید این نفت درحال افول است. برای تخفیف اثر این کاهش تولید در سال 2002 میدان‌های نفتی اوزبرگ و فورتیز به این سبد نفتی اضافه ‌شدند و پس از آن میدان نفتی اکوفیسک و حال نیز میدان ترول به برنت اضافه شده است. با این وجود نه تنها تمام میدان‌های ضمیمه‌ شده سقف تولید خود را پشت‌سر گذاشته‌اند بلکه میدان‌های فعال نیز تنها مقدار اندک 20 میلیون تن در سال را تولید می‌کنند. پس جا دارد، سوال کنیم که بر سر برنت چه خواهد ‌آمد؟

بعد از انضمام ترول، اضافه کردن میدان‌ یوهان سوردروپ با ظرفیت تولید بالقوه 660‌‌ هزار بشکه در روز(در فاز اول با ظرفیت 350‌هزار بشکه در روز) گام بعدی جامعه سیاست‌گذاری نفت خواهد ‌بود. هر چه زود‌تر این اتفاق بیفتد برای سرنوشت برنت بهتر است. میدان یوهان سوردروپ مهم‌ترین پدیده فلات نروژ-بریتانیا در 10سال آینده خواهد بود و تا ‌به ‌امروز بزرگ‌ترین اکتشاف در دریای شمال(با ذخیره‌یی بالغ بر 2تا 3میلیارد بشکه) به ‌شمار می‌رود. همچنین این میدان یک‌چهارم نفت فلات قاره نروژ را تشکیل خواهد‌ داد. نام این میدان به خودی خود گویای اهمیت آن است(سوردروپ، نام دریانورد نروژی و کاشف قطب شمال است) چنانکه ابتدا دو میدان در سال 2010 با نام‌های آولدسنز و آلدوس کشف شدند اما ادغام آنها تحت نام یک سیاستمدار مشهور نروژی به توسعه میدان وجهی نمادین بخشید. فاز اول توسعه میدان سوردروپ در سال 2019 آغاز می‌شود و فاز دوم قرار است در سال 2022 کلید بخورد تا اینکه نهایتا در سال 2025یا 2026 این میدان به اوج تولید خود برسد.

با اینکه اکثر اکتشافات اخیر در فلات قاره نروژ، میدان‌هایی با ذخایر غالبا گازی بوده‌اند، اقبال نروژ و البته برنت بلند بوده که 97‌درصد میدان نفتی یوهان سوردروپ متشکل از نفت است. اگر یوهان سوردروپ را کنار بگذاریم، غیاب میدان‌های وسیع نفتی صورت معما را هویدا می‌سازد: برای حفظ وجه فیزیکی برنت- به عبارتی، حفظ رابطه شاخص نفتی برنت نسبت به معاملات واقعی و دوری از سناریو‌های وابسته به سفته‌بازی برنت- باید برای یافتن ذخایر جدید عملیات خود را به سمت شمال یا شرق هدایت‌ کند. حرکت به سمت شمال به معنای انضمام میدان‌های بیشتری در دریای بارنتز و بر ‌هم‌ خوردن تعادل به سود نروژ خواهد ‌بود در‌حالی که حرکت به سوی شرق معادل با اضافه‌ کردن میدان‌های شاخص نفتی اورال (شاخص نفت روسیه) به شاخص برنت خواهد ‌بود. اما انضمام نفت اورال، وهم نویسنده این نوشتار نیست؛ چنانکه زمانی رویال‌داچ‌شل این ایده را دنبال می‌کرد.

اگر قرار باشد که برنت از حوزه همیشگی خود گامی فراتر گذارد، لاجرم این حرکت باید در همسایگی این میدان نفتی باشد. خریدار اصلی نفت اورال بالتیک، هلند است؛ لذا می‌توان گفت که نفت برنت و اورال تقریبا به بازارهایی یکسان سرازیر می‌شوند. کیفیت اورال و برنت اما متفاوت است؛ برنت، نفتی سبک با سطح گوگرد پایین است حال ‌‌آنکه نفت اورال نیمه سنگین و دارای سطح گوگرد به‌ نسبت بالایی است. به خودی خود این مشکلی عظیم محسوب نمی‌شود چرا‌که یکی از ترکیبات نفت خام مخلوط فورتیز که از میدان بوزارد(از میادین دریای شمال) استخراج می‌شود دقیقا کیفیتی مشابه با نفت اورال را داراست(چگالی 31 تا 32 API و 1.4تا 1.5درصد گوگرد). به علاوه از سال 2013 به این سو، سیستم کیفی خاصی برای جبران عدم توازن کیفی گونه‌های مختلف نفت تعبیه شده است. این سیستم در مورد نفت‌های استخراج شده از میادین اوزبرگ و اکوفیسک به خوبی عمل کرده است.

با‌ این ‌همه، پذیرفتن نفت اورال به‌عنوان نوعی از برنت با مشکلات متعددی مواجه است. برای فهم این موضوع باید به ویژگی‌های شاخص نفتی برنت رجوع کرد. حجم بالای تولید یکی از این ویژگی‌هاست که درحال حاضر برنت این شاخصه را داراست. از‌ طرف دیگر نفت شاخص باید به وفور میان عرضه‌کنندگان و متقاضیان معامله ‌شود و هیچ‌یک از طرف‌های عرضه و تقاضا نباید توان قیمت‌گذاری و حتی اثرگذاری بر قیمت‌ها را داشته ‌باشند. از جنبه تئوریک گونه‌های نفت متعددی از این ویژگی‌ها برخوردارند که بعضی از آنها حتی تولید بسیار بیشتری نسبت به برنت دارند. اما وجه متمایز برنت در رقابت با تمامی رقبا شفاف است. شفافیت گزارش‌های معاملات برنت عاملی است که به جهانی‌ شدن برنت کمک شایانی کرده است. از طرفی هر گونه نفتی که سودای شاخص بودن در سر دارد باید درجه شفافیت بالایی را دارا باشد.

محرمانه ماندن جزئیات قیمت‌گذاری، اما باعث می‌شود که اورال در رقابت با برنت، نفس کم بیاورد. لذا برای اینکه اورال را بتوان در زمره نفت شاخص برنت جای‌ داد باید معاملات آن از شفافیت کافی برخوردار شود. هر چند شفافیت معاملات اورال به ‌هیچ‌وجه پیش‌شرطی برای ورود اورال به برنت محسوب نمی‌شود چراکه مثلا بیشتر از یک‌سوم نفت تولید ‌شده در میدان نفتی ترول توسط استات‌اویل به پالایشگاه مونگستاد در نروژ تحویل داده می‌شود و بخش اعظمی از عرضه برنت به آسیا غیرشفاف است.

با ‌این ‌همه نباید مقامات روسی را از معادله کنار‌ گذاشت. 10سالی می‌شود که آنها حدیث جدایی نفت اورال از برنت را در محافل خود سر می‌دهند و از این نظر بعید است به پیشنهاد انضمام اورال به برنت روی خوش نشان دهند. اما نباید از نظر دور داشت که با اضافه شدن اورال به برنت، نفوذ روسیه افزون خواهد شد چراکه منابع اورال بیشتر از برنت است. از همین رو روسیه می‌خواهد، ابتکار عمل را در دست داشته ‌باشد. از این رو تا زمانی که مشارکت‌کنندگان در بازار میل به ادامه وضعیت فعلی داشته ‌باشند احتمالا روسیه دست‌ به‌ کار نشود. تنش‌های سیاسی میان روسیه و غرب درحال بالا‌ گرفتن‌ است با‌ این‌ همه طرف‌های درگیر متوجه منافعشان هستند؛ گزینه دیگر برنت بعد از اورال، نفت غرب آفریقاست که در جغرافیایی دورتر تولید شده و با موازین غیرشفاف‌تری معامله می‌شود.

مشکلات انضمام تنها به موانع سیاسی و کیفی ختم نمی‌شود. بی‌دلیل نیست که رویال‌داچ‌شل از فکر اضافه کردن اورال به برنت منصرف شده است. شرکت شل زمانی بازیگر اصلی در دریای شمال بود و حتی با آنکه کسی توانایی اثرگذاری بر قیمت‌های برنت را نداشت، بسیاری عقیده داشتند که این شرکت هلندی- انگلیسی قدرت اثرگذاری بر قیمت برنت را دارد. اما بعد از اضافه شدن میدان‌های نفتی ترول و خبر بهره‌برداری از میدان یوهان سوردروپ، استات‌اویل قدرت نخست در دریای ‌شمال خواهد ‌بود. از این رو بازی قدرت در زمین سیاست و در سطح شرکت‌هاست که آینده برنت را تعیین می‌کند.

منبع: اویل پرایس