بر آن عاشقم کو رونده است
رویا دیانت نیما 55سال پیش در چنین روزی درگذشت. او خیلی عمر نکرد. 64سال داشت که رفت. اما آنچه از خود بهجای گذاشت و تاثیری که بر شاعران همنسلش گذاشت، کاری بود کارستان و تغییری در شعر فارسی ایجاد کرد که خود موجد تغییرات بعدی بسیار شد. از همینرو لقب پدر شعر نو فارسی سخت برازنده اوست و نامیدن «افسانه» بهعنوان مانیفست شعر نو فارسی، برازندهتر برای این مجموعه ماندگار و متفاوت. نیما در حالی این انقلاب شعری را برپا کرد که شعر ایران در فضایی راکد به تکرار مکررات و وزنها مشغول بود و او انگار از یوش، روستایی در شهرستان نور مازندران برخاسته بود تا آگاهانه تمام بنیادها و ساختارهای شعر کهن فارسی را به چالش کشد. نیما که تا 12سالگی در زادگاهش، روستای یوش، و در دل طبیعت زندگی کرد، تحصیلاتش را در مدرسه عالی سنلویی تهران ادامه داد و به تشویق نظاموفا که از آموزگاران مدرسه بود، به شعر گفتن روی آورد.
نیما در دورانی رشد کرد و بالید که مقارن با توفانهای سهمگین سیاسی-اجتماعی در ایران بود؛ انقلاب مشروطه و جنبش جنگل و تاسیس جمهوری سرخ گیلان، همه روح حساس نیما را نواختند و بر وجود و افکارش تاثیر گذاشتند.
آغاز قرن جدید و سال۱۳۰۰ سالی دورانساز در شعر فارسی است زیرا نیما منظومه «قصه رنگپریده» را که یکسال پیش سروده بود در هفتهنامه قرن بیستم میرزاده عشقی به چاپ رساند. از همینجا او با شاعران سنتی و پیرو سبک قدیم مانند ملکالشعرای بهار و مهدی حمیدیشیرازی رویارو شد و از آنپس تا زمان مرگش، از آزار هواداران آنها در امان نماند.
نسل بعدی شاعران ایران چون شاملو و اخوان شاگردان و پیروان ابتدایی او بودند که با تمرکز بر شعرهای نیما، و با عبور از قسمتهای تاریک ایدهها و نظریههای ادبی او، رویکرد مدرن او به ادبیات و هنر را تا مرزهای جدیدتری ادامه دادند.