هفت‌سینِ کوئیک‌نشین‌ها، سینِ «سرپناه» ندارد

۱۳۹۶/۱۲/۲۶ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۱۸۹۰۹

از دور، سبزی دشت به چشم می‌خورد و عطر و بوی بهار می‌آید تصویری که فقط از دور اینچنین چشم‌نواز جلوه می‌کند. از نزدیک، حال و روز روستاهای کوئیک چیز دیگری است. اینجا احوال مردم شبیه درختان بی‌برگ زمستانی است که چشم امید دارند به روزی که دوباره سبز شوند.

از نزدیکی روستاهای زلزله‌زده صداهای جدیدی به گوش می‌رسد، صداهایی غریب برای یک روستا. صدای ماشین‌های سنگینی که نخاله باقی مانده خانه‌ها را می‌برند و سیمان می‌آورند برای ساخت خانه‌های جدید.

چند روستا کنار هم، کوئیک محمود، کوئیک مجید، کوئیک حسن و کوئیک عزیر. خودشان به آنها می‌گویند مجتمع کوئیک. روستاهایی در دشت ذهاب. روستاهایی که اهالی می‌گویند کشته‌هایشان 150-160نفر بوده. این را یکی از اهالی کوئیک محمود می‌گوید.

تا حرف از کشته‌شده‌های زلزله می‌شود، دستش را به طرف بیرون روستا سمت جاده می‌گیرد و می‌گوید: همه را آنجا در گور دسته جمعی دفنشان کردیم. همینطوری با لباس خونی. تقریبا نزدیک پاسگاه و یک کیلومتری از اینجا تا آنجا راه می‌شه. هنوز حرفش در مورد کشته‌های زلزله تمام نشده که به کمک‌های مردمی بعد از آن اشاره می‌کند؛ طوری که انگار نمی‌داند چطور باید تشکر کند. به گزارش ایسنا، او می‌گوید: خدا شاهد است اگر کمک‌های مردمی نبود الان پدرمان درآمده بود. من که الان زنم حامله است و خودم دیسک کمر دارم. آن شب زلزله آجر به کمرم خورد و نمی‌توانم خیلی از جایم بلند شوم. نوشته‌های روی چند دیوار جا مانده از زلزله هم نشان می‌دهد، حرف او حرف دیگران هم هست. «هموطن تشکر». تشکر برای روزهایی که از هر جایی مردم برای آنها کمک فرستاده بودند. کمک‌هایی که به گفته سامان از اهالی یکی از روستاهای دیگر مجتمع کوئیک 24ساعت بعد از زلزله مدرسه روستا را پر کرده بود. کمبودها کم نیست. کمبودهایی مانند سرویس بهداشتی و حمام. حمام و سرویس‌های بهداشتی میان کانکس‌ها دیده می‌شود اما اهالی می‌گویند سرویس‌های بهداشتی برای استفاده همه است ولی حمام‌ها نه. بعضی‌ها کانکس‌های حمام گرفته‌اند و بعضی هم حمام‌هایی از قبل درست کرده بودند که بعد از زلزله سالم مانده و از آنها استفاده می‌کنند. پیمانکارهایی که زیر نظر بنیاد مسکن کار می‌کنند هم در روستا هستند. برای انجام بازسازی خانه‌ها. تیر آهن و پنجره و سنگ‌های باقی مانده خانه‌های قبلی هم گوشه و کنار دیده می‌شود. بقایایی از خانه‌هایی که هنوز پول ساخت آنها صاف نشده. یکی از اهالی که کارگران درحال پی‌ریزی خانه‌اش هستند، می‌گوید هنوز پول کاشی‌های خانه‌اش را نداده بود که زلزله آمد و حالا هر چه مانده بود را بار کامیون‌های «نخاله بر» کرده است.

نخاله‌ها را می‌برند تا خانه‌های جدید را بسازند. می‌سازند اما کوچک‌تر. به جای 120متری، 85 متر، به جای 140متری، 120متر؛ کوچک‌تر اما نه آنقدر که صاحب خانه ناراضی باشد. اغلب آنها گله ندارند که چرا چند متری خانه‌شان کوچک‌تر شده. در روستاهای کوئیک بعضی از خانه‌ها را هم، گروهی خیر تقبل کرده‌اند که بسازند. چند تایی از آنها در یکی دیگر از روستاهای کوئیک دیده می‌شود. دو نفر از شهر کرد و اصفهان پای این خانه هستند و کار اجرا و نظارت را بر عهده دارند. این خانه‌ها که قرار است 10تایی از آنها ساخته شود، سر و شکلشان هم با باقی خانه‌ها فرق می‌کند. بالای یکی از آنها روی بنری توضیحاتی نوشته شده و از آن بر می‌آید که ساخت و ساز این خانه‌ها به سبک ICF است.

در روستاهای مجتمع کوئیک کارگران مشغول کارند. کارگرانی که اغلب آنها هم با پیمان‌کارها از استان‌های دیگر آمده‌اند. جای بعضی از خانه‌ها اسکلت خانه جدید را بالا برده‌اند. جای بعضی‌ها در حال پی‌ریزی هستند و انگشت شمار خانه‌هایی هم هست که قرار است تعمیر شوند. کار بعضی از خانه‌ها هم به دیوار و سقف رسیده است. اما نه سقفی که سر موعد تحویلشان شود. یکی از اهالی که کارگران درحال پی‌ریزی خانه‌اش هستند، می‌گوید: وعده کردند تا برج 4 تحویل دهند؛ اما اینطور باشد، تا برج 5 و6 هم کار «خانه‌ها» تمام نمی‌شود و نه سقفی که بشود سفره هفت سین زیر آن پهن کرد.