چراغها را خاموش نکنیم!
حسین حقگو
تحلیلگر اقتصادی
رایزنیهای چند روز اخیر وزیر خارجه کشورمان در چین، روسیه و ایستگاه آخر آن در بروکسل را نباید صرفا در چارچوب تلاش برای جلوگیری از شکست یک تفاهمنامه یا قرارداد یعنی «برجام» معنا کرد و هدف بزرگتر آن را باید حفظ ارتباط و تعامل مثبت با جهان دانست. در واقع برجام اکنون دریچه و امکان مهمی است برای حفظ و گسترش ارتباط و مفاهمه کشورمان با جهان. ارتباط و تعاملی که از دید دولت و جریان اعتدال و اصلاحات نه امری موقتی و زود گذر بلکه ضرورتی انکارناپذیر برای توسعه و پیشرفت کشور است. نگاهی که البته چندان خوشایند مخالفان و منتقدان دولت نیست و «درونگرایی» یا روابط محدود با جهان را بیشتر میپسندند. این ارتباط با جهان البته در دیدگاه دولت و جریان اصلاحطلب، منوط به رعایت سه اصل «عزت، حکمت و مصلحت» است که بارها بدان تاکید و در اطلاعیه اخیر «شورای اطلاعرسانی دولت» نیز اصولی لازم و ضروری شمرده شده است.
اینکه از تعامل و ارتباط با جهان بهعنوان یک ضرورت توسعهیی سخن گفته میشود از آن روست که براساس بررسیهای انجام شده «هیچ کشوری را نمیتوان مثال زد که فاقد رویکرد با ثبات و مثبت در مناسبات بینالمللی باشد، اما رشد اقتصادی مستمر داشته باشد.» رشدی که طبق برنامه ششم توسعه لازم است میانگین آن 8درصد باشد و بدون این تعامل مثبت با جهان بیش از 3درصد را نمیتوان انتظار داشت.
بر این اساس لازم است خواست و اراده تعامل با جهان در کل دولت -چنانکه در سیاستهای اقتصاد مقاومتی نیز بدان تاکید شده است (درونزایی و برونگرایی)- مجموع و ضمن حمایت از تلاشهای دیپلماتیک دولت، نقشه مشخص اقتصادی برای بهرهبرداری از این تعامل و ارتباط در سطح جهانی و منطقهیی ترسیم شود؛ شرکای تجاری را انتخاب و با ایجاد اصلاحات لازم در محیط حقیقی و حقوقی امکان جذب سرمایهگذاری خارجی و حضور در بازارها را اولویت اصلی کشور قرار داد. متاسفانه اکنون کشورمان شریک تجاری قدرتمند و باثباتی ندارد و عضو هیچ پیمان تجاری بینالمللی نیست. از سوی دیگر، کشورمان، کشوری است در مسیر توسعه صنعتی. توسعهیی که بدون جذب دانش و سرمایه و مدیریت نوین ممکن نیست و این نیز خود با تکمیل و گسترش شبکهها، مجموعهها و زنجیرههای تولید صنعتی در پیوند با نهادها و فرآیندهای اقتصاد آزاد و بازار جهانی و نیز مشارکت فعال در زنجیرههای تولید و تجارت بینالمللی میسر میشود که در جهت توسعه صادرات غیرنفتی بهعنوان محوری از برنامههای اقتصاد مقاومتی است.
اما اینکه بخواهیم برای بینیازی از جهان، راهی غیر از «توسعه صنعتی» را بپیماییم و بخشهای دیگر اقتصاد را موتور توسعه کشور قرار دهیم نیز بهنظر امکانپذیر نیست، چراکه تنها با «صنعتی شدن» است که میتوان از طریق ایجاد روشها و اختراع ابزارهای نوین تولید، بهرهوری در دیگر بخشهای اقتصادی اعم از کشاورزی، خدمات و... را ارتقا داد. همچنین تنها از طریق «توسعه صنعتی» است که میتوان با رشد مهارتها و توانمندیهای علمی و فنی نیروی انسانی و ارتقای سطح دانش و خرد و افزایش توان مادی و فکری جامعه و توسعه شهری و ارتقای مناسبات اجتماعی توسعهیی متوازن و پایدار را کسب نمود. به واسطه همین ویژگیهاست که توسعه صنعتی در برنامههای توسعهیی پس از انقلاب و نیز سند افق چشمانداز، جایگاه ویژه و خاصی یافته و موتور توسعه اقتصادی لقب گرفته است. اصرار بسیاری از کارشناسان اقتصادی و از جمله یکی از مطرحترین آنان یعنی دکتر هاشم پسران برای حفظ برجام بهعنوان دریچه ارتباط با جهان، از همین منظر و تامین رشد اقتصادی و تعمیق روند توسعه صنعتی میهنمان است، چراکه به قول وی «با حرف نمیشود اقتصاد را چرخاند!»
لذا همانطور که برجام چیزی جز حرکت به سمت ایجاد ایرانی قدرتمند در حوزههای مختلف و بهخصوص اقتصادی و صنعتی نبود (هدف سند 1404)، تلاش برای حفظ آن در مقابل نابخردی رییسجمهوری امریکا نیز غیر از این نمیباشد. پس نباید دریچهها را بست و خود را در درون محبوس کرد، بلکه باید همچنان بر خواست برحق ارتباط با جهان پای فشرد و از تلاش برای این تعامل ناامید نشد، چراکه هنوز منطق و حرف حساب عقلا در جهان خریداران بس بیشتری از بیهودهگویی و جارو جنجال و بحرانسازی سبک مغزها و نوآمدگان سیاست و جنگ افروزان دارد !