قهرمانها هم میمیرند
مهدی بیک|
«الهه فوتبال شادیهایش را میان زائران معابد فوتبال یکسان تقسیم میکند و هیچ تیمی همیشه شاد یا همیشه غمگین نخواهد بود. » این عبارات واقعیتی است که همه کسانی که به نوعی با فوتبال چه در مقام طرفدار و چه در مقام بازیکن، مربی و... در ارتباط هستند به نوعی آن را درک کردهاند؛ هیچ تیمی هر اندازه هم که قوی باشد قادر نیست همیشه شاهد پیروزی را در آغوش بکشد و تیمهای ضعیفتر نیز سرانجام روزی به پیروزی لبخند خواهد زد.
جرقه شگفتیهای جام جهانی 2018، اما اینبار از روز چهارم بازیها زده شد؛ روزی که در جریان آن آلمان و برزیل به عنوان نخستین و دومین تیمهای پرافتخار همه ادوار جام جهانی روبهروی حریفانشان قرار گرفتند و با کمترین دستاورد بازیهای روز چهارم را ترک کردند؛ آلمان در بازی با مکزیک نتیجه را یک بر صفر واگذار کرد و برزیل هم در مقابله با سوییس دستاورد نازل یک امتیاز را کسب کرد تا یکبار دیگر این حقیقت در میان اهالی فوتبال و کارشناسان نمایان شود که نتایج در فوتبال قابل پیشبینی نیست. این نتایج برای ایرانی که قصد دارد مسیر فتوحات خود را از دل تاریخ پرافتخار تیمهایی چون پرتغال و اسپانیا باز کند الهامبخش است و میتواند درسهای فراوانی داشته باشد.
قهرمانها هم میمیرند
ژرمنهای مغرور مقابل مکزیک با نتیجه یک بر صفر شکست خوردند. شکستی که به اعتقاد الیور کان گلر سابق آلمانها حتی میتوانست با گلهای بیشتری به سود مکزیک پایان پذیرد.
آلمان مدافع عنوان قهرمانی در جام جهانی 2018 همان سرنوشتی را پیدا کرد که پیش از این بسیاری از قهرمانان ادوار گذشته جام جهانی به آن دچار شده بودند. اسپانیا قهرمان رویایی جام 2010 در نخستین بازی جام جهانی 2014 با شکست حقارت بار 5 بر یک برابر هلند زلزلهیی چند ریشتری در جام جهانی برزیل ایجاد کرد؛ اتفاقی که چهار سال قبل از آن برای ایتالیایی که در سال2006 قهرمان شده بود رخ داد و در برابر تیمهای نه چندان مطرحی چون پاراگوئه و نیوزیلند به تساوی رسید و در برابر اسلواکی باخت و از دور بازیهای جام جهانی 2010 حذف شد. فرانسه قهرمان جام جهانی 1998 نیز در نخستین بازی جام جهانی 2002 مقابل تیم نهچندان سرشناس سنگال طعم شکست را چشید و چند دهه قبل از آن نیز آرژانتین مارادونای افسانهیی که قهرمان جام جهانی 1986 شده بود در برابر کامرون در جام جهانی 1990 تن به شکست داد. همه این اعداد و ارقام که به نوعی تاریخ فوتبال را میسازد به تیمهایی مانند ایران که کمتر شانس درخشش در جام جهانی را دارند، این واقعیت را یادآور میکند که برای افتخارآفرینی در جام جهانی بیشتر از سابقه درخشان به همبستگی و جنگندگی و اعتماد به نفس نیاز است و چه بسا که ایران هم بااستفاده از این ابزارها بتواند مقابل تیمهای مدعی چون اسپانیا و پرتغال حقانیت خود را ثابت کند.
فوبیای شکست در سلسائو
روزی که آلمان در جام جهانی 2014 موفق شد؛ طومار برزیل میزبان را به سرعت برق و باد به هم بپیچد برخی از طرفداران متعصب فوتبال اعلام کردند که این پایان تاریخ فوتبال است و فصل تازهیی از تاریخ فوتبال آغاز شده است. فصل تازهیی که در آن برزیل به عنوان سلطان بلامنازع صحنه فوتبال به انتهای تاریخ خود رسیده و باید از نو همهچیز را شروع کند و خودش را دوباره اثبات کند. بسیاری از تحلیلگران سقوط دولت رسف در برزیل را یکی از شرارههای آتش شکست برزیل مقابل آلمان ارزیابی کردند که در ادامه ساختار سیاسی و اجتماعی این کشور را دگرگون ساخت. یک روز بعد از پایان جام جهانی 2014 اعلام شد که فوتبال برزیل به دنبال زدودن غبار شکست تلخ مقابل آلمان است؛ برنامههای تازهیی برای فوتبال برزیل طراحی شد و شکل تازهیی از مناسبات ارتباطی پیش بینی شد تا برزیل دوباره به رفیعترین جایگاه خود در فوتبال برسد. در مسیر این زایش دوباره تلاشهای بسیاری صورت گرفت تا سرانجام برزیل به عنوان نخستین تیم راهیافته به جام جهانی راهی روسیه شد؛ اما نخستین نمایش برزیل در روسیه؛ نه تنها طرفداران دو آتشه این تیم را راضی نکرد بلکه حتی کارشناسان خوشبین را هم به انتقاد واداشت؛ حتی اگر فرض کنیم که گل سویس به برزیل در حالت خطا به ثمر رسید باز هم از این واقعیت عریان نمیتوان چشم پوشی کرد که مردان سلسائو در حد و اندازههای خود در زمین ظاهر نشدند. هرچند برخی از تحلیلگران برزیلی در رسانهها ادعا کردند که برزیل با دوراندیشی سعی میکند که انرژی خود را برای بازیهای مهمتر ذخیره کند اما واقعیت آن است که هنوز تبعات شکست تحقیر آمیز مقابل آلمان در روح و روان بازیکنان برزیلی وجود دارد؛ ترسی که بازیکنان برزیلی برای قهرمانی باید قطعا با آن مقابله کنند.