اثر ثبات نرخ و بازار ثانویه ارز بر قیمت کالاها

۱۳۹۷/۰۴/۱۱ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۲۴۶۸۱
اثر ثبات نرخ و بازار ثانویه ارز بر قیمت کالاها

گروه بانک وبیمه | احسان شمشیری|

به دنبال رکود نسبی بخش‌هایی از اقتصاد و بازار کالا در سال‌های اخیر رشد قیمت ارز در یک سال گذشته نیز باعث نوسان قیمتی در قیمت کالاهای وارداتی، قیمت فروش در بازار شده و بسیاری از کسب وکارها و فروشندگان معتقدند که به هر قیمتی که کالای خود را بفروشند باید چند روز بعد به قیمت بالاتر خریداری کنند، اما برای جلوگیری از خواب سرمایه و گردش مالی و نقدینگی مجبور هستند که قیمت روز را کشف کرده و کالای خود را بفروشند و چند روز بعد سفارش کالایی با قیمت‌های بالاتر را بدهند.

به گزارش «تعادل» بر این اساس بسیاری از بازاریان و کارشناسان، خواستار ثبات در بازار و همچنین ایجاد بازار ثانویه ارز برای دست یافتن به میزان ارز مورد نیاز خود هستند تا نیاز خود و مشتریان را حداقل با نرخ ارز بالاتر تامین کنند و به کسب‌وکار خود سامان داده و بتوانند برآورد درستی از نرخ ارز در آینده داشته باشند.

در حال حاضر عده‌یی با پرش نرخ ارز بلافاصله ارسال کالا به فروشگاه‌ها را متوقف می‌کنند و کالای فروخته شده در فروشگاه با قیمت بالاتری جایگزین می‌شود. در چنین شرایطی فروش کالا کاهش پیدا کرده و هزینه‌های فروشگاه از جمله دستمزد کارکنان و اجاره محل و بیمه و مالیات تامین نمی‌شود. همچنین به دلیل تغییر نظام واردات و ورود تعدادی رانت‌خوار به نظام تجاری کشور، واردات کالا و مواد اولیه کارخانجات تقلیل یافته و به کندی صورت می‌گیرد و کمبود کالا نیز در برخی مواد مشهود و باعث گرانی کالا شده و در آینده نیز ممکن است که کمبودهای دیگری به دنبال کاهش واردات به خاطر نرخ‌های بالا رخ بدهد.

بر این اساس برخی بازاریان معتقدند که قیمت‌های بالاتر بهتر از کمبود کالاست و لذا باید نرخ و بازار ارز به سمتی هدایت شود که حداقل از کمبود کالا در شرایط گرانی و قیمت‌های بالا جلوگیری کند. انتقاد بازاریان، زنگ خطری برای دولتمردان است تا به نظام تامین کالا و اهمیت آن توجه کافی مبذول داشته و از کمبود کالا و افزایش قیمت در بازار جلوگیری کنند.

اقتصاد ایران در چند سال اخیر دو تجربه بزرگ از شوک‌های ارزی را پشت سر گذاشته است. تجربه اول در سال‌های ۱۳۹۰ و ۱۳۹۱ و بر اثر تحریم‌های غرب علیه ایران به وقوع پیوست و تجربه دوم نیز از ماه‌های آخر سال ۱۳۹۶ آغاز شده است.

مطابق آمارهای موجود نرخ دلار حاشیه بازار که در آذرماه ۱۳۹۶ به‌طور متوسط در سطح ۴۱۷۰تومان قرار داشت تا پایان خرداد 97 حدود 100درصد افزایش قیمت داشته و نوسانات زیادی را نیز تجربه کرده و بخش صنعت که حدود ۵۲ درصد از تولیدات کشور را تشکیل می‌دهد به شوک‌های ارزی واکنش نشان داده است، زیرا بسیاری از تولیدکنندگان صنعتی در زنجیره تولید خود نیازمند واردات مواد اولیه، کالاهای واسطه‌یی و کالاهای سرمایه‌یی هستند، بنابراین تغییرات و نوسانات نرخ ارز روی رفتار بسیاری از تولیدکنندگان صنعتی موثر است. بخصوص این موضوع در مورد بنگاه‌های تولیدی که دسترسی آسانی به ارز حمایتی دولت ندارند، بیشتر نمود پیدا می‌کند و همین مسائل باعث کاهش تولید، کمبود کالا، کاهش واردات، نوسان قیمت‌ها و... شده است.

 اطلاعات به دست آمده از تخصیص ارز دولتی با نرخ ۴۲۰۰تومان که در تجربه اخیر شوک ارزی به عنوان نرخ ارز حمایتی معرفی شده است، نشان می‌دهد که بسیاری از بنگاه‌های صنعتی کوچک و متوسط که از مراکز قدرت و پایتخت دور هستند، نتوانسته‌اند به ارز دولتی دست یابند و در نتیجه برای واردات مواد اولیه مورد نیاز خود با مشکل مواجه شده و ناچار به کاهش تولید خود شده‌اند.

 نوسان قیمت با توجه به میزان اثر نرخ ارز

در واکنش به شوک ارزی، تغییر رفتار تولیدی شامل تغییر در میزان تولید، اشتغال و سرمایه‌گذاری بنگاه صنعتی و تغییر رفتار قیمتی شامل تغییر در دفعات و اندازه تغییرات قیمت محصول هر بنگاه است. طبعا در مورد اغلب صنایع، تصمیمات تولیدی و قیمتی مستقل از هم اتخاذ نمی‌شود و بنگاه‌های صنعتی تصمیم به تغییر تولید و اشتغال بنگاه و همچنین قیمت محصولات خود را به صورت همزمان و با منطقی مشخص اتخاذ می‌کنند تا حاشیه سود خود را حفظ کنند. بنابراین بررسی همزمان واکنش تغییر رفتار تولیدی و تغییر رفتار قیمتی بنگاه‌های صنعتی به تغییر ارز و نوسانات ارزی می‌تواند، منطق رفتاری تولیدکنندگان در واکنش به شوک‌های اقتصاد کلان را آشکار کند. تاثیر نرخ ارز بر قیمت تولیدات صنعتی که در ادبیات اقتصادی با نام گذر ارز شناخته می‌شود، یا به شکل تغییر در دفعات قیمت یا به شکل تغییر در اندازه قیمت بروز می‌کند، چرا که در بطن هر تغییر قیمتی، تغییر دفعات و تغییر اندازه قیمت نهفته است. بنابراین اگر بررسی گذر ارز یک لایه عمیق‌تر شود و تاثیر تغییرات نرخ ارز بر دفعات و اندازه تغییرات قیمت محاسبه شود، آنگاه توصیه‌های سیاستی مناسبی برای سیاست‌گذار پولی قابل حصول است.  با توجه به اینکه رابطه‌یی معکوس میان دفعات تغییر قیمت اقلام سبد تولیدکننده و درجه چسبندگی قیمت‌ها وجود دارد، بنابراین بررسی رابطه نرخ ارز با دفعات تغییر قیمت نوعا بیانگر تاثیر تغییرات نرخ ارز بر درجه چسبندگی قیمت‌هاست. برای مثال چنانچه با افزایش نرخ ارز درجه چسبندگی قیمت‌ها کاهش یابد آنگاه آثار حقیقی سیاست پولی کاهش می‌یابد.

بررسی تاثیر نرخ ارز بر تولید و اشتغال بنگاه‌های صنعتی از این جهت مهم است که بخشی از تولیدات کشور حداقل وابستگی به واردات مواد اولیه و واسطه‌یی را دارند (نظیر صنعت خشکبار، صنعت فرش، صنعت پتروشیمی و...) و با وقوع شوک‌های ارزی میزان تولید و صادرات آنها افزایش می‌یابد. در مقابل صنایعی وجود دارند که به‌ شدت به واردات مواد اولیه و واسطه‌یی وابستگی دارند (صنایع قطعه‌سازی، صنعت مرغ و تخم‌مرغ و...) و شوک‌های ارزی به راحتی می‌تواند به کاهش تولید و اشتغال در این بخش‌ها منتج شود. بنابراین لازم است آثار شوک ارزی بر تولید و اشتغال بخش‌های مختلف صنعت به صورت آماری تحلیل شود تا سیاست‌گذار ارزی با علم کامل نسبت به آثار نرخ ارز بر بخش صنعت به تبیین سیاست‌های ارزی خود بپردازد. پژوهش‌های اقتصادی نشان می‌دهد که رشد نرخ ارز روی رشد صنایع به‌طور همزمان اثر مثبت و با در نظر گرفتن وقفه‌های فصلی اثر منفی دارد که به لحاظ تئوریک مطابق انتظار است. همچنین افزایش نوسانات نرخ ارز موجب کاهش نرخ رشد تولید صنعت می‌شود. تاثیرپذیری نرخ رشد اشتغال از نرخ ارز الگویی مشابه نرخ رشد تولید دارد، با این تفاوت که اثرگذاری نرخ ارز بر اشتغال ضعیف‌تر از تولید است و به نظر می‌رسد که تغییرات اشتغال چسبندگی بیشتری نسبت به تولید داشته باشد.  همچنین افزایش نرخ رشد ارز و افزایش نوسانات آن موجب افزایش تعداد دفعات تغییر قیمت در سطح کل صنعت خواهد شد. از طرف دیگر نرخ رشد ارز روی اندازه تغییر قیمت بی‌تاثیر بوده و نوسان نرخ ارز اثری منفی و معنادار بر اندازه تغییر قیمت دارد. یعنی صنایع در واکنش به افزایش نرخ ارز صرفا تعداد دفعات تغییر قیمت را افزایش می‌دهند، اما افزایش نوسانات نرخ ارز باعث می‌شود تعداد دفعات تغییر قیمت افزایش یافته و اندازه تغییر قیمت کاهش یابد. همچنین مشاهده می‌شود که تولید در صنایعی که نسبت واردات به تولید در آنها بالاست، صنایعی که نسبت مالکیت خصوصی در آنها بالاست، صنایعی که درجه سرمایه‌بر بودن آنها بالاست، صنایعی که رقابت‌پذیری در آنها کم است و فضای صنعت به سمت انحصار است و بنگاه‌های صنعتی که موجودی انبار مواد اولیه پایینی دارند، از افزایش نرخ ارز تاثیر منفی می‌پذیرند. همچنین فراوانی تغییرات قیمت در صنایعی که رقابت‌پذیری بالایی دارند و صنایعی که نسبت موجودی انبار مواد اولیه کمتری دارند، از نرخ رشد ارز اثر معنادار و مثبت می‌پذیرند. همچنین رفتار قیمت‌گذاری در صنایع نیز به تغییرات نرخ ارز واکنش معنی‌دار نشان می‌دهد. بر اساس بررسی‌ها افزایش نرخ رشد ارز و افزایش نوسانات آن موجب افزایش تعداد دفعات تغییر قیمت خواهد شد. از طرف دیگر نرخ رشد ارز روی اندازه تغییر قیمت بی‌تاثیر بوده و نوسان نرخ ارز اثری منفی و معنادار بر اندازه تغییر قیمت دارد. یعنی صنایع در واکنش به افزایش نرخ ارز صرفا تعداد دفعات تغییر قیمت را افزایش می‌دهند، اما افزایش نوسانات نرخ ارز باعث می‌شود تعداد دفعات تغییر قیمت افزایش یافته و اندازه تغییر قیمت کاهش یابد. صادرات محور بودن، نسبت واردات به تولید، نسبت موجودی انبار، تعداد بنگاه‌ها در یک صنعت، میزان کاربر بودن و نوع مالکیت و مدیریت در نحوه اثرگذاری نرخ ارز بر قیمت‌گذاری و تولید آن صنعت موثر است. به گونه‌یی که تفاوت در اثرگذاری نرخ ارز را می‌توان با این ویژگی‌ها توضیح داد.

 نسبت وابستگی به صادرات و واردات

صنایعی با نسبت صادرات کمتر، واردات بیشتر، با درصد بالاتر مالکیت (یا مدیریت) خصوصی، کمتر کاربر، شرایط رقابتی کمتر و موجودی انبار مواد اولیه کمتری دارند بر اثر افزایش نرخ ارز کاهش بیشتری در تولید خود داده‌اند. نوسان نرخ ارز تنها روی فراوانی تغییر قیمت در بنگاه‌های صادرات محور اثرگذار است. افزایش نرخ رشد ارز موجب افزایش فراوانی تغییر قیمت در صنایع غیر واردات محور خواهد شد، اما روی صنایع واردات محور اثر معناداری ندارد.

 اگرچه اثرگذاری نوسانات نرخ ارز بر فراوانی تغییر قیمت به نوع مدیریت وابسته نیست و در همه حالت‌ها اثرگذار است اما اثرگذاری نوسانات ارز  روی صنایعی که نسبت مدیریت خصوصی بالاتری دارند، بیشتر فراوانی تغییر قیمت در صنایعی که رقابت‌پذیری بالاتری دارند، تعداد بنگاه‌ها در صنعت زیاد است، از نرخ رشد ارز اثر معنادار و مثبت می‌پذیرد، در حالی که در صنایع با میزان رقابت‌پذیری پایین‌تر فراوانی تغییر قیمت از نوسان نرخ ارز اثر معنادار و مثبت خواهد پذیرفت.