«گتوند» خوزستان را خاک کرد
ریحانه جاویدی|
اول سال 1376، درست در اوج هشدارها درباره خشکسالی ایران، با وجود تمام مخالفتهای فعالان محیطزیست، عملیات ساخت سد گتوند روی رودخانه کارون هر لحظه تب و تاب بیشتری پیدا میکرد؛ سدی که به گفته فعالان محیطزیست قاتل خوزستان میشد، اما مخالفتهای آنها نتوانست مانع اجرای طرح شود و سال 13۹۰ آخرین سد بلندی که قبل از ورود آب به دشت خوزستان روی رود کارون احداث شد، به دست محمود احمدینژاد افتتاح شد تا امروز خوزستان ذرهذره خاک شود.
کارشناسان و فعالان محیطزیست بهطور یکسانی معتقدند سد گتوند تاکنون پیامدهای زیستمحیطی فراوانی برای استان خوزستان داشته است. مخالفتهایی که از همان سالهای ابتدایی اجرای پروژه شروع شد و حالا با گذشت سالها از احداث پرهزینهترین سد کشور روی رودخانه کارون، کارشناسان، ساخت آن را خیانت بزرگی به مردم و کشور میدانند. یکی از مهمترین انتقادات درباره ساخت سد گتوند، شوری بیش از اندازه آب کارون است که به گفته کارشناسان این شوری میتواند با نابودی کشاورزی در استان خوزستان همراه باشد. اگرچه آبگیری سد گتوند با مخالفتهایی همراه بود اما درنهایت در 6 مرداد سال 90، آبگیری این سد آغاز و سه روز پس از آبگیری این پتوی رسی شسته شد.
در هشتم مرداد، حفرههای کوچکی در دیواره حائل ایجاد شد و در 10 مرداد نیز چهار حفره به ابعاد دو برابر یک خودروی سواری در دیواره حائل شکل گرفت؛ روز بعد نیز دیواره حائل بهطور کلی مشکل پیدا کرد و شسته شد. وقتی 30 تا 40درصد از مراحل ساخت سد در حال انجام بود هشدارهایی درباره برخورد دریاچه سد به معادن نمک که در پنج تا 9 کیلومتری سد بود، داده شد ولی نشنیده گرفتند. در سال 1390 با افتتاح و آبگیری سد، کارشناسان خطر انحلال تودههای نمک در مخزن سد را هشدار دادند اما بازهم گوش شنوایی وجود نداشت تا جایی که امروز ریشه مشکلات محیطزیست خوزستان و شوری آب در این استان به این سد میرسد. روز گذشته، عیسی کلانتری، معاون رییسجمهور و رییس سازمان حفاظت محیط زیست کشور، با اشاره به مشکلات کمآبی در استان خوزستان، اشتباهات مهندسی در ساخت سد گتوند، را عامل شوری آب خوزستان دانست. او در نشستی که به دعوت دانشجویان انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر برگزار شد گفت: «توزیع آب در خوزستان با مشکل روبهرو است. در شمال این استان مردم راحت میتوانند آب مصرف کنند ولی در جنوب، زهاب نصیب مردم میشود.
اتفاق بدی که افتاد، آبگیری سد گتوند بود. این پروژه در زمان مرحوم آقای هاشمی کلنگ زده شد. در آن زمان هیچ اشکالی در اجرای آن نبود اما در زمان دولت نهم محل سد تغییر کرد. این کار باعث شد که گنبدهای نمکی به درون آب راه پیدا کنند. گفتند پوشش رُسی میدهیم و نمک را از بستر جدا میکنیم ولی با نخستین آبگیری، پوشش از بین رفت و آب شیرین کارون، شور شد. ما بخش اعظم آب خوزستان را با یک اشتباه مهندسی محرز شور کردیم.»
اشتباه بینالمللی
انتقادات به ساخت سد گتوند آنقدر زیاد است که در سالهای اخیر کمتر کسی توانسته دلایل قانعکنندهیی برای ساخت آن ارائه کند. علیرضا زراسوندی، استاد زمینشناسی زیستمحیطی دانشگاه شهید چمران اهواز معتقد است ساخت این سد روی کارون نهتنها یک اشتباه ملی بلکه یک اشتباه بزرگ بینالمللی است. او میگوید: «از ما خواسته شد ببینیم آیا در دنیا نمونهیی مانند این سد وجود دارد؟ شاید در آینده در متون زمینشناسی زیستمحیطی، سد گتوند را به عنوان یک مورد مطالعاتی مناسب به دانشجویان معرفی کنند.»
او افزود: «در دنیا ضریب خطاهای زیستمحیطی برای سدها عمدتا انسانزاد است اما در کشور ما و در سد گتوند، سهم زمینزاد آن بسیار بیشتر است. در زمینشناسی گفته میشود مطالعات قبل از فاز شناخت تقریبا چنین خطایی را به صفر میرساند و عمده خطاها انسانزاد هستند. در سد گتوند، مباحث نفتی، چشمههای آسفالتی و قیرها و... نیز وجود دارد و علاوهبر نمک، یکی از مهمترین مسائلی که میتوانیم در سد گتوند مطرح کنیم، مباحث نفتی و چشمههای طبیعی هستند.»
زراسوندی اظهار کرد: «میزان ذخیره معادن نمک در سد گتوند ۲۵۰ میلیون تن برآورد شده است. این معادن از باکیفیتترین نمکها و دارای ید بالاست که در زمان ساخت سد هر تن به مبلغ ۴۰۰ هزار ریال به فروش میرفت اما اکنون همه این ذخیره نمک در دریاچه سد قرار گرفته است.»
دردسرهای آخرین سد بلند
از طرف دیگر، بنیهاشمی، رییس موسسه آب دانشگاه تهران که مجری طرح مطالعاتی آسیبشناسی سد گتوند هم بوده است اعتقاد دارد مطالعات دقیقی برای ساخت این سد صورت نگرفته است. او بیان کرد: «سد گتوند آخرین سد بلندی است که قبل از ورود آب به دشت خوزستان روی رود کارون احداث شده است. اهداف این سد عبارتند از: تولید برق، کنترل سیلاب و تنظیم آب کشاورزی. با وجود اینکه سد به اهدف خود دست یافت، به دلیل انتخاب نامناسب محور سد و وجود سازند نمکی گچساران در ۵کیلومتری بالادست محور سد، با پدیده انحلال نمکها و شور شدن مخزن سد و به تبع آن افزایش شوری آب رها شده به داخل رودخانه کارون در مقطع گتوند روبهرو هستیم.»
بنی هاشمی افزود: «در مطالعات مرحله شناخت در سال 68 به مسائل زمینشناسی توجهی نشد و در مطالعات بعدی نیز وجود سازندهای نمکی را نادیده گرفتند. درواقع از شروع عملیات اجرایی در سال 1380 و انحراف رودخانه کارون که در سال 82 انجام شد تا پیشرفت فیزیکی 40درصدی ساخت به سازندهای نمکی توجهی نشد تا اینکه دانشگاه شهید چمران، نخستین هشدار وجود سازندهای نمک را داد که نادیده گرفتند.»
او گفت: در سال 90 نیز که میخواستند آبگیری کنند باوجود همه مخالفتها ازجمله مخالفت سازمان محیطزیستی و بازرسی، آبگیری سد را انجام دادند تا آن شود که نباید میشد. بنیهاشمی ادامه میدهد: مطالعات خارجی همگی ساخت سه سد را پیشنهاد دادند ولی شرکت مشاوره مشانیر- لامایر که قرارداد ساخت سد دیگری را گرفته بود، مطالعات شناخت محل سد گتوند را بهصورت رایگان و هدیه قرارداد آن سد را برعهده گرفتند. این مطالعات بدون بازدید از منطقه انجام شد.
مدیر پروژه مطالعاتی سد گتوند در پاسخ به این پرسش که آیا کلیت سد را تایید میکند یا خیر، گفت: «پاسخ به این سوال، نیازمند مقایسه نظاممند نکات مثبت و منفی سد است. چنین مطالعهیی نه توسط ما و نه توسط مشاور سد انجام نشده است. لذا من نمیتوانم در مورد موضوعی که مطالعه نداشتهایم نظر بدهم. خوب است عرض کنم که معمولا سد نمیسازند که آب را شور کنند و بعد بیایند مشکلات ناشی از شوری را با مزایای قابل ملاحظه نظیر تولید برق و کنترل سیل و تنظیم آب کشاورزی مقایسه کنند.
وقوع چنین وضعیتی آن هم در مقیاس رودخانه کارون، خاص سد گتوند و در حد اطلاع ما در دنیا بینظیر است، لذا ما در گزارش خود وقوع چنین مسالهیی را اشتباه ملی خواندیم. بنده به عنوان یک مهندس عمران باید اعتراف کنم که غالب ما مهندسها در فعالیتهای مهندسی و عمرانی کشور نظیر اجرای سدها مسائل زیست محیطی را رعایت نمیکنیم. دلیل آن هم این است که در سیستم آموزشی دانشگاهی به این موضوع توجه نشده است.»