استعفای مصدق‌، انتصاب قوام‌

۱۳۹۷/۰۴/۲۵ - ۰۰:۰۶:۴۲
کد خبر: ۱۲۵۶۲۳
استعفای مصدق‌، انتصاب قوام‌

مصدق از مجلس تقاضای 6 ماه اختیارات تام کرد و از محمدرضا پهلوی خواست که «وزارت جنگ» را با همه اختیارات به او بسپارد که پذیرفته نشد و مصدق «روز 25 تیر بدون اطلاع دوستان‌، همکاران‌، مشاوران یا وزیران کابینه استعفا کرد... » و حتی «برای مردم یک پیام رادیویی نفرستاد.» همایون کاتوزیان با تاکید اضافه می‌کند: «ظاهرا می‌خواسته است نفس راحتی بکشد. روز بعد خبر کناره‌گیری مصدق و انتصاب قوام به نخست‌وزیری اعلام شد. همه حیرت‌زده شدند. » دکتر مصدق بعدها در «خاطرات و تالمات‌» می‌نویسد:

«اکنون اعتراف می‌کنم که راجع به استعفا خطای بزرگی مرتکب شدم‌. چنانچه قوام‌السلطنه آن اعلامیه کذایی را نمی‌داد و با مخالفت صریح مردم مواجه نمی‌شد و دولت خود را تشکیل می‌داد و قبل از اینکه دادگاه (لاهه‌) اعلام رای کند، دولتین ایران و انگلیس روی این نظر که اختلاف در صلاح دولتین نیست دعوای خود را از دیوان لاهه پس می‌گرفتند و کار به نفع دولت انگلیس تمام می‌شد و زحمات هیات نمایندگی ایران به هدر می‌رفت‌. » پس از پنج ماه کشمکش‌های پارلمانی‌ در 25 تیر ماه 1331 مصدق به ناگاه با استفاده از حق قانونی نخست‌وزیر در تعیین وزیر جنگ‌، کشمکش را به یک بحران مهم ملی تبدیل کرد. هنگامی که محمدرضا پهلوی فرد مورد نظر مصدق را نپذیرفت‌، وی بدون توجه به نمایندگان و با نوشتن استعفانامه‌یی‌ مستقیما به مردم متوسل شد. مصدق در استعفانامه خود به این موضوع اشاره کرده بود که چون به وزیر جنگ مورد اعتمادی نیازمند بود و شاه هم فرد مورد نظر را نپذیرفت‌، استعفا می‌دهد تا محمدرضا پهلوی، فرد مورد اعتماد و مجری سیاست‌هایش را به نخست‌وزیری تعیین کند. برای نخستین‌بار یک نخست‌وزیر آشکارا از شاه به دلیل نقض قانون اساسی انتقاد می‌کرد. دربار را به دلیل مقاومت در برابر مبارزه ملی محکوم  و جسارت می‌کرد تا مشکل قانون اساسی را مستقیما برای ملت مطرح کند. شاه و نمایندگان هوادارش در مجلس‌ در برآورد میزان جدی بودن نهضت ملی و نفوذ رهبران آن‌ دچار اشتباهی بزرگ شدند. در 26 تیر 1331 مجلس در غیاب نمایندگان عضو «جبهه ملی‌» به نخست‌وزیری احمد قوام (قوام‌السلطنه‌) رای تمایل داد و شاه نیز فرمان نخست‌وزیری او را صادر کرد. خبر انتصاب قوام و مخالفت قاطع آیت‌الله کاشانی و فراکسیون جبهه ملی در مجلس شورا با او‌، تهران را در ناآرامی و تظاهرات اعتراض‌آمیز فرو برد و از همان روز 26 تیر بین مردم و قوای نظامی برخوردهای پراکنده‌یی رخ داد. وحدت و هماهنگی مردم در برابر دربار که بازتابی از اتحاد رهبران مذهبی و سیاسی بود، برگ دیگری بر قهرمانی‌های مردم ایران افزود.