بررسی استفاده از ساختار مالی ارزهای رمزپایه در شرایط وقوع تحریمها
امیرحسین چیت ساززاده – حمیدرضا پورسلیمی|
مدتی است که ایده استفاده از رمزارزها یا ارزهای رمزپایه (Cryptocurrency) برای کشورهایی نظیر ایران برای مقابله با تحریمهای دولت امریکا (و بهطور خاص حوزه پولی و مالی)، مطرح شده است. در ظاهر امر غیرمتمرکز بودن کریپتوکارنسیها چه در حوزه خلق پول، و چه در حوزه انتقال و نظارت بر مبادلات پولی و همچنین، ویژگی غیرقابل شناسایی بودن هویت دارندگان این نوع حسابها، زمینه مناسبی برای توسل به آن در جهت تحت تاثیر قراردادن تحریمهای حوزه پولی و بانکی ایجاد کرده است. با این حال برخی چالشها در این زمینه وجود دارد که ضروریست پیش از طراحی هرگونه برنامهای برای استفاده گسترده از آنها، مورد توجه قرار گیرند. در این راستا برای آشنایی با ظرفیتهای این ابزار در کاهش آثار تحریمها و ترسیم تصویری روشن برای سیاستگذار، بازخوانی تجربه کشورهای کره شمالی، ونزوئلا و روسیه -که به مانند ایران در سالهای اخیر در معرض تشدید تحریمهای مالی و تجاری از سوی امریکا قرار داشتهاند- مفید خواهد بود. پس از این مرحله با استفاده از دادههای این بازخوانی، سعی میشود بهطور کلی نقاط ضعف و قوت و فرصتها و تهدیدهای استفاده از رمزارزها برای مقابله با تحریمها در قالب تحلیل سوات (SWOT) مورد بررسی قرار گیرد و در پایان پیشنهادهای سیاستی نگارندگان ارائه خواهد شد.
ونزوئلا
بحران سیاسی سالهای اخیر کشور ونزوئلا که به نوعی ریشه در کاهش درآمدهای نفتی و کسری بودجه این کشور و همچنین ناتوانی در جذب سرمایه برای تقویت صنایع و خصوصا صنعت نفت آن دارد، موجب تضعیف پول ملی آن و فشار تورمی حدود 5 هزار درصدی شده است. علاوه بر این موارد، تحریمهای امریکا برای جلوگیری از سرمایهگذاری شرکتهای امریکایی در صنایع نفت و گاز ونزوئلا شرایط اقتصادی این کشور را وخیمتر کرده است. با توجه به این پیش زمینه ایده استفاده از رمزارزها در کشور ونزوئلا در حالی عملیاتی شد که این کشور تا پیش از آن ممنوعیتهایی را در مورد واردات و بهرهبرداری از تجهیزات استخراج بیت کوین و سایر کریپتوها وضع کرده بود. هدف این کشور از اعلام ایجاد ارز دیجیتال ملی با نام «پترو»، جذب سرمایه خارجی برای تقویت نقدینگی مورد نیاز اقتصاد این کشور بود و اصولا به عنوان ابزاری برای تسهیل مبادلات تجاری نبوده است. اهمیت این مساله از آن جهت است که از سال 2011، جذب سرمایه خارجی در این کشور، تقریبا صفر بوده است. به همین منظور، ایده استفاده از ارز دیجیتال پترو برای عبور از تحریمهای امریکا، مشخصا به آن بخشی از تحریمهای امریکا مربوط میشد که سرمایهگذاری شرکتهای امریکایی در این کشور را ممنوع میساخت. البته از آنجا که نوع تحریمهای امریکا در مورد ونزوئلا، از نوع تحریمهای اولیه است (و نه ثانویه)، خریداری پترو توسط شرکتها و سرمایهگذاران غیر امریکایی با مانع زیادی روبهرو نبود و به همین دلیل در پیش فروش اولیه آن، 5 میلیارد دلار سرمایه خارجی جذب آن کشور شد. در ضمن باید توجه داشت تعریف پشتوانه ذخیره 5 میلیارد بشکهای نفت ونزوئلا برای عرضه پول رمزینه آن کشور، موجب شده تا نوسان قیمتی این ارز محدود به نوسانات بازار نفت باشد. از آنجایی که در افق پیشرو، پیشبینیها حاکی از تداوم روند افزایشی قیمت نفت بوده، این سیاست باعث کاهش نوسان «پترو» در مقایسه با نوسان بعضا دورقمی روزانه بازار ارزهای دیجیتال شده و ریسک معامله با آن را کاهش داده است.
کره شمالی
طبق برآورد بانک جهانی، کره شمالی در سال 2016 صادراتی در حدود 4.3 میلیارد دلار و وارداتی معادل 4.8 میلیارد دلار داشته است که نشان از حجم بسیار پایین تجاری این کشور دارد. عمده تجارت این کشور با کشورهای همسایه آن در شرق آسیا صورت میگیرد. بر این اساس ورود کره شمالی به حوزه ارزهای رمزینه طبق برآوردهای اداره خزانهداری امریکا، عمدتا نه با هدف تسهیل مبادلات محدود تجاری این کشور که برای فراهم آوردن سرمایه لازم جهت توسعه برنامه موشکی آن کشور بوده است. بر این اساس کره شمالی از طریق ایجاد و استخراج بیت کوین و چند ارز رمزینه دیگر و فروش آن در کشورهای شرق آسیا از جمله چین، سرمایه تا سطح 200 میلیون دلار در سال را فراهم آورده که تا حدی کفاف بودجه برنامه موشکی آن را خواهد داد. در واقع کره شمالی عمدتا بر خلق این قبیل داراییهای مالی جدید متمرکز بوده و تجارت کالایی محدود خود را چندان درگیر ریسکهای مربوط به مبادلات این ارزها نکرده است.
روسیه
روسیه نیز با توجه به تحریمهای امریکا و اتحادیه اروپا بر علیه خود در پی استفاده از رمز ارزها برای دور زدن این تحریمهاست. با این حال هنوز مشخص نیست که این کشور قصد دارد به صورت دقیق از چه مکانیسمی برای این منظور استفاده کند. برخی فرضیات اولیه در مورد احتمال مشارکت روسیه در عرضه ارز دیجیتال پترو ونزوئلا و خرید بخشی از پیش فروش آن دارد که میتواند در مواردی برای تامین مالی یا مبادلات روسیه در حوزههای دیگر مورد استفاده قرار گیرد. با توجه به حجم صادرات روسیه (که حدود 350 میلیارد دلار است که بهتنهایی 1.4برابر حجم ارزش بازار ارزهای دیجیتال است)، میتوان حدس زد که مساله استفاده این کشور از ارزهای دیجیتال برای کاهش تحریمهای امریکا تا به امروز چندان عملیاتی نشده باشد؛ چراکه ورود این کشور به این بازارها حداقل باید تاثیر قابلتوجهی بر حجم مبادلات این بازار میگذاشت در حالی که شواهد در 5 ماهه اخیر، حداقل بهگونهای است که عکس این مساله را نشان میدهد. شاید یکی از علتهای تعلل روسیه در استفاده جدی از رمزارزها همین سقوط قیمتی 5 ماهه اخیر این بازار و از بین رفتن ارزش آن در حدود 550 میلیارد دلار بوده که ریسک ورود به این بازار را جدیتر کرده است.
تحلیل سوات (SWOT)
نقاط قوت
1. غیرمتمرکز بودن نسبی بازار رمزارزها
2. غیرقابل شناسایی بودن نسبی هویت دارندگان حسابهای مبتنی بر رمزارز
نقاط ضعف
1. حبابی بودن قیمت رمزارزها (نوسانات قیمتی شدید) و به دنبال آن نوسانات کل بازار:
قیمت بیت کوین از حدود 970 دلار در ابتدا سال 2017 تا 19500 دلار تا انتهای سال پیش رفت و در حالی که پیشبینی کارشناسان، عبور قیمت آن از سطح 20 هزار دلار بود، قیمت آن حتی در روزهای اخیر به زیر 6 هزار دلار نیز رسیده است. نوسانات بالای قیمتی، موجب میشود تا دو طرف معامله نسبت به ریسک بالا و امکان زیان گسترده خود، نگرانی داشته باشند.
به تبع نوسانات قیمتی، ارزش بازار ارزهای دیجیتال از حدود 18 میلیارد دلار در ابتدا سال 2017، به بیش از 810 میلیارد دلار تا انتها سال 2017 رسید که البته در 6 ماهه ابتدا سال 2018، این بازار حدود 550 میلیارد از ارزش خود را از دست داده و به حدود 260 میلیارد دلار رسیده است. سقوط قیمتی 5 ماهه اخیر این بازار، ریسک ورود به آن را افزایش داده است. حجم مبادلات روزانه بازار رمزارزها نیز از 260 میلیون دلار در روز در ابتدا سال 2017، به 60 میلیارد دلار در ابتدا سال 2018 رسید ولی با سقوط ارزش بازار، این رقم در حال حاضر در حدود 15 میلیارد دلار است.
2. حجم پایین مبادلات روزانه نسبت به حجم صادرات ایران:
حجم صادرات و واردات ایران از مبادی قانونی، حدود 200 میلیارد دلار است که معادل 77 درصد کل ارزش بازار ارزهای رمزینه است. این مساله موجب میشود تا ورود گسترده ایران به این بازار، به تحولات قیمتی آن دامن زده و علاوهبر این، موجب جلبتوجه نهادهای نظارتی امریکا و از جمله OFAC به آن شود.
3. نیاز به محاسبات پیچیده برای انتخاب نوع ترکیب این ارزها جهت تعیین سبد مبادلاتی کشور با توجه به وجود بیش از هزار ارز دیجیتال در بازار
فرصتها
امکان استفاده از رمز ارزها برای گریز از تحریمهای بینالمللی در حوزه پولی و مالی با سه هدف رویکرد تولید دارایی، رویکرد جذب سرمایه و رویکرد تسهیل مبادلات تجاری
تهدیدها
1. آینده قیمتی ناروشن به علت زیرساخت ضعیف برای انجام تراکنشهای مالی و نااطمینانی بالا در مورد قیمت آن
2. احتمال عدم پذیرش یک متغیر جدید تحت عنوان ریسک قیمت ارزهای رمزپایه از سوی طرفهای تجاری کشور
3. مقابله دولتها با کارویژه رمز ارزها در فعالیتهای غیرقانونی مانند قاچاق کالا و پولشویی و مالیاتگریزی:
3-1: بسیاری از کشورهای اروپایی و همچنین امریکا، با در نظر گرفتن قوانینی، صرافیها و سایتهای آنلاینی که در ارائه خدمات کیف پول مجازی فعالیت داشتهاند یا با واسطهگری مالی، خرید و فروش ارزهای رمزپایه را تسهیل میکردند، ملزم به اخذ اطلاعات شناسایی کاربران (بهطور ویژه اطلاعات پاسپورت) کردهاند. باید توجه کرد که محدودیتهای احتمالی قانونی کشورها و خصوصا طرفهای تجاری ایران برای مقابله با زمینههای مجرمانه این ارزها، غیرقابل پیشبینی است.
3-2: کنترل تراکنشها توسط برنامههای هوش مصنوعی مبتنی بر شناسایی حسابهایی است که از سطح مشخصی به بالا، مبادلات ارزی انجام میدهند. با این روش، در صورت شناسایی حسابی که در راستای نقض تحریمهای امریکا در حال مبادله مالیاست، شناسه آن حساب در SDN لیست دفتر کنترل سرمایههای خارجی امریکا (OFAC) منظور میشود. با شناسایی شناسه حساب مورد نظر، میتوان شناسههای بعدی را نیز که با حساب قبلی مبادلهای انجام دادهاند، به SDNلیست اضافه کرد و به این ترتیب، تا حدودی ریسک تحریمها در این حوزه نیز تشدید میشود.
4. ورود به بازار ارزهای رمزپایه توسط دولت مرکزی حتی اگر در جهت تعدیل تحریمهای بینالمللی صورت گیرد، به معنا رسمیت بخشی نسبی این بازار است. از این جهت تا حدودی این موضعگیری جدید با موضعگیری قبلی مقامات مسوول بانکی کشور در سالهای اخیر مغایرت دارد.
پیشنهادهای سیاستی
1. با توجه به احتمال تغییر ریاست بانک مرکزی، این تغییر میتواند فرصتی برای بازنگری و تصحیح موضعگیریهای قبلی در حوزه رمز ارزها با کمترین هزینه باشد.
2. با توجه به کاهش احتمالی صادرات نفت ایران در زمان پیش رو از یک طرف و همچنین کمبود منابع سرمایهای، میتوان از تجربه ونزوئلا برای ایجاد رمز ارز ملی با پشتوانه نفت، برای جذب سرمایه خارجی استفاده کرد. جذب 5 میلیارد سرمایه خارجی در بازه زمانی چند ماهه توسط ونزوئلا، به لحاظ حجم سرمایه جذب شده نسبت به سوابق این کشور در جذب سرمایه خارجی (در سال 2010 ونزوئلا 4.1 میلیارد دلار سرمایه خارجی جذب کرده و در سالهای بعد از آن در این زمینه ناموفق بوده است)، رقم قابل توجهی است. در واقع جذب سرمایه خارجی با پشتوانه و ضمانت نفت یا محصولات پتروشیمی و پالایشگاهی، رویکردیست که پیشتر نیز به صورت محدود، در وزارت نفت و شرکتهای تابعه آن انجام میشد. بنابراین این رویکرد، بهعنوان پیشنهاد با اولویت اول توصیه میشود.
3. در مورد استفاده از رمزارزها برای تسهیل مبادلات تجاری در شرایط تحریمی، کشوری مانند روسیه این امکان را دارد که از این رویکرد به عنوان روش مکمل در کنار سایر روشها مانند ایجاد پیمانهای ارزی دوجانبه و سوآپ ارزی استفاده کند. روسیه با برخی از شرکای مهم تجاری خود و از جمله، کشور چین پیمان دوجانبه ارزی دارد و بدیهی ست که استفاده از یک روش مبادلاتی دیگر در کنار آن، میتواند نقش تسهیلکننده داشته باشد. برخلاف روسیه، ایران هنوز در زمینه ایجاد پیمانهای ارزی دوجانبه با کشورهای همسایه خود مثل عراق و افغانستان یا شرکای تجاری مثل چین و عمان، موفق نبوده است. برای این منظور توصیه میشود استفاده از رمزارزها برای تسهیل مبادلات تجاری، بهعنوان روشی مکمل در نظر گرفته شود و برای شروع بازاریابی دقیق برای فروش آن در مقیاس کم (مثلا پارتهای یک صدمیلیون دلاری) صورت گیرد.
4. با توجه به حجم کم باقی مانده بیت کوین قابل استخراج و پایین آمدن بهرهوری آن برای مقادیر باقی مانده بیتکوینهای قابل استخراج و اینکه در حال حاضر عموم رمزارزهای مهم، زمینه استخراج را ندارند، رویکرد سرمایهگذاری متمرکز توسط دولت برای استخراج رمزارزها توصیه نمیشود.
5. نظارتهای OFAC بر حجم تراکنشها باید جدی تلقی شود و در صورت لزوم، با برخی روشها و جابهجایی مناسب موجودی حسابها، این ریسک را کاهش داد.
منبع: شمس