پتروشیمی؛ لوکوموتیو یا گاوصندوق؟!
حسین حقگو
تحلیلگر اقتصادی
همه نگاهها امروز بعد از نفت به پتروشیمی دوخته شده است. صنعتی که قرار است در روزهای بسیار سخت افزایش فشارها و شدتگیری تحریمها، نقطه وصل اقتصادکشورمان به اقتصاد جهانی و لنگر و تامینکننده بخش بزرگی از منابع ارزی مورد نیاز کشور باشد. چنانکه بر سر ارز حاصل از صادرات این بخش، بحث و جدلهای فراوانی در گرفته است و هر روز شاهد پیشنهادهایی برای عرضه این منابع ارزی به طریقی از سامانه نیما تا بازار ثانویه و حتی بازار آزاد هستیم.
متاسفانه صنعتی که در این روزهای دشوار اینچنین عزیز و دردانه شده و بر سرتصرف منابع ارزی آن جدال در گرفته است، در طی سالهای گذشته و با وجود هشدارهای فراوان مورد غفلت بوده و از توسعه واقعی و پایدار بازداشته شده است.
کشورمان به لحاظ منابع نفتی پس از ونزوئلا، عربستان و کانادا بیشترین منابع اثبات شده ذخایر نفت جهان را با 155 میلیارد بشکه (6/9 درصد منابع جهانی) در اختیار دارد. همچنین به لحاظ ذخایر گازی پس از روسیه، دومین منابع گازی جهان را با 193 تریلیون مترمکعب در اختیار دارد (3/17درصد)، متاسفانه با وجود این امکانات بیبدیل (چرا که رقبای ایران یعنی عربستان و قطر هر کدام از یکی از این دو منبع به میزان کافی برخوردارند) جایگاه پتروشیمی کشورمان به هیچوجه شایسته آن نیست.
جالب است بدانیم که کشورهای آلمان و کره جنوبی با وجود عدم برخورداری از هر دو این موهبتهای بزرگ نفت و گاز با تولید 41 و 35 میلیون تن محصولات پتروشیمی به ترتیب 116 و 38 میلیارد دلار درآمد صادراتی دارند. این در حالی است که کشورمان با آن حجم عظیم از منابع نفتی و گازی که ذکر شد، با تولید حدود 50 میلیون تن محصولات پتروشیمی تنها حدود 10 میلیارد دلار صادرات داشته است که در رتبه پایینتر از عربستان با تولید 70 میلیون تن و صادرات 36 میلیارد دلار قرار دارد.
در واقع کشور آلمان از صادرات هر تن محصولات پتروشیمی خود 4900 دلاردرآمد کسب میکند و کره جنوبی 1100 دلار و عربستان 630 دلار و درآمد کشورمان از هر تن صادرات محصولات پتروشیمی تنها 460 دلار است.
این فاصله بزرگ و این نابودی منابع چرا و چگونه حاصل شده است؟ چرا باید امروز با توجه به مهیا بودن تمام شرایط اعم از منابع انرژی و دسترسی به آبهای آزاد و وجود نیروی جوان با استعداد و حدود 50 سال سابقه و این صنعت در وضعیتی چنین ناگوار قرار داشته باشد؟
یک مطالعه انجام شده از سوی موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی نشان میدهد که در حالی که ایجاد صنعت پتروشیمی در ایران و کره جنوبی همزمان با هم و در دهه 60 و اوایل دهه 70 میلادی (دهه 40 و اوایل دهه 50 شمسی) صورت گرفته است اما به سبب اتخاذ سیاستهای اشتباه در کشورمان، این صنعت از توسعه کیفی بازمانده و صرفا رشدی کمی یافته است البته آنهم نه آنچنان که باید و شاید.
در حالی که کره جنوبی با اتخاذ سیاستهایی همبسته و منسجم و علمی توانست به جایگاه امروزین خود در این صنعت دست یابد. سیاستهایی همچون: ایجاد همزمانی و تناسب میان سیاستهای تنظیم بازار خوراک، تولیدات واسطهیی پتروشیمی و تحریک تقاضا، بازتنظیم فضای سرمایهگذاری در صنایع پتروشیمی برای جلب سرمایهگذار خارجی، اتکا به سازوکار بازاری در تعیین قیمتهای خوراک و مواد واسطهیی پتروشیمی پس از یک دهه اجرای سیاستهای تقویتکننده بخش واردات (ایجاد تناسب میان سیاستهای آزادسازی قیمتی و تجاری)، تغییر جایگاه مداخلات دولت از سرمایهگذار به واحد برنامهریز ارشادی و ابتنای سیاستهای خوداتکایی بر صادرات محوری با ارزش افزوده بالا و.
این در حالی است که در کشورمان با وجود وجود منابع عظیم نفت و گاز به سبب فقدان نگرش مشخص علمی و نبود یک استراتژی یا نقشه راه، توسعه صنعت پتروشیمی بسیار نامتوازن و با بهره وری اندک (تمرکز عمده بر چند محصول بالادست و همچنین فقدان تنوع در بالادست) بوده است. در واقع صنعت پتروشیمی در کشورمان در نبود یک نقشه راه مشخص و عدم انسجام میان سیاستهای مشوق تولید و سرمایهگذاری و تنظیم بازار و رگولاتوری در بازار خوراک و محصولات پتروشیمی و نیز ضعف دسترسی به دانش فنی تولید بسیاری از محصولات میاندستی پتروشیمی همچنین ضعفهای دیگر نظیر: تضعیف ارتباط صنایع شیمیایی با صنایع پاییندستی، تمرکز برنامهها بر ایجاد واحدهای جدید و حاکمیت نگاه کوتاهمدت بر برنامههای سرمایهگذاری، ضعف زیرساختهای پشتیبان و هزینههای عملیاتی تولید پتروشیمی و بهرهوری کاهنده و... امروز در شرایط بس دشواری بسر میبرد. شرایطی که هرروز نیز به واسطه منابع ارزی حاصله و خیل نیازمندان آن دشوارتر میشود.
کاش اما این صنعت همچون همزاد خود در کره جنوبی میتوانست (و شاید هنوز بتواند با فراهم آمدن امکان بازسازی و باز آرایی خود) نقشی بیبدیل در روند توسعه صنعتی و اقتصادی کشور ایفا نماید و بمثابه لوکوموتیو صنعت و اقتصاد کشور باشد و نه همچون گاوصندوق یا گوشت قربانی!