رنج تحصیل بدون حمایت و امکانات
ریحانه جاویدی|
بیش از 187 هزار دانشآموز عشایری در میان پیچ و خم کوهها درس میخوانند و هر بار به کلاس درس، دفتر و مدرسه دل میبندند نوبت ییلاق و قشلاق از راه میرسد، باید بار کوچ ببندند و باز راهی منطقه دیگری شوند و از نو همهچیز را شروع کنند. رنج تحصیل هر بار با شدت بیشتری به آنها فشار میآورد که نتیجه خوشایندی ندارد. دانشآموزان عشایری به دلیل سختی درس خواندن و نبود عدالت آموزشی، یا مجبور میشوند قید تحصیل را در میانه راه بزنند یا دوری از خانواده و ایل را با تمام سختیاش به جان بخرند، در نزدیکترین شهر ساکن شوند و درس بخوانند اما وقتی پای کنکور و رقابت میان آنها با دانشآموزانی که امکانات تحصیلی بیشتری برایشان مهیا بوده، به میان میآید، تمام تصوراتشان از دانشگاه و دانشجو شدن رنگ میبازد.
دانشآموز بودن درشرایط کوچنشین عشایر، آن چیزی است که از دانشآموزان ایل یک مبارز میسازد تا با دستان خالی، بدون کلاس درس و معلم باتجربه در ماراتن کنکور رقابت کنند و بخت خود را بیازمایند. اگرچه از سال 1393، قرار بود برای عشایر کنکوری سهمیه اعمال شود، اما این طرح تا امروز نتیجهای نداشته، عشایر هیچ سهمیهای در کنکور ندارند و پنج سالی میشود که این دانشآموزان چشم انتظار ماندهاند، با این حال روز گذشته آنطور که معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش خبر داد، پیگیری اعمال سهمیه عشایر برای ورود به دانشگاه به کمک سازمان عشایر و مجلس شورای اسلامی، بار دیگر در دستور کار وزارتخانه آموزش و پرورش قرار گرفته است با این وجود کارشناسان آموزش معتقدند، نداشتن سهمیه در کنکور نهتنها یکی از معیارهای نقض عدالت آموزشی میان دانشآموزان عشایر است، بلکه این دانشآموزان پیش از آنکه به مرحله کنکور برسند به دلایل مختلفی از جمله فقر و نابرابری از تحصیل باز میمانند.
وعده و وعید برای سهمیه
سال 1393، در جلسه 623 کمیسیون مشورتی شورای عالی انقلاب فرهنگی، درخواست سازمان عشایری کشور در ارتباط با سهمیه فرزندان عشایر در آزمون سراسری بررسی و مقرر شد با توجه به چالش عمده تحصیلی عشایر، نبود فرصتهای برابر برای تحصیل در دورههای آموزش عمومی و عالی این اقشار، به منظور جبران این کمبود برای عشایر، در محدوده رشتههایی که مورد نیاز این قشر است، سهمیه مناسب مقرر شود. یک سال بعد از این جلسه صحبت از قطعی شدن اعمال سهمیه عشایر به میان آمد، بطوری که، کرمعلی قندالی، رییس وقت سازمان امور عشایر ایران اعلام کرد: «موافقتهای مقدماتی در شورای انقلاب فرهنگی در این زمینه انجام شده است. این مساله امسال قطعی میشود و از سال آینده اجرایی خواهد شد. براین اساس دانشآموزان عشایر در کنکور سراسری دانشگاهها برای رشتههای خاص سهمیه خواهند داشت.» اما تا امروز خبری از اعمال سهمیه برای عشایر کنکوری نشد . این موضوع در حالی است که روز گذشته، رضوان حکیمزاده، معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش، بار دیگر وعده پیگیری سهمیه کنکور برای عشایر را داد. او درباره این موضوع بیان کرد: « 187هزار و 495 دانشآموز عشایری در کشور داریم که 88 هزار و 649 نفر آنها دختر و 98 هزار و 646 نفر آنها پسر هستند. با این وجود برخی مسائل فرهنگی و آداب و رسوم خاص عشایر از جمله عوامل بازماندگی از تحصیل هستند. البته در چندسال اخیر و با راهاندازی آموزش و پرورش عشایر، دید و نگاه عشایر نسبت به تحصیل فرزندشان مثبت شده است. اگر زمینه تحقق اساسنامه مدارس عشایری فراهم شود شاهد ریزش دانشآموز در مقاطع نخواهیم بود.»
او همچنین آماری از تعداد مدارس عشایری اعلام کرد و گفت: 5429 مدرسه ابتدایی، 592 مدرسه متوسطه اول و 273 مدرسه متوسطه دوم عشایری داریم. همچنین 17 هزار و 381 پرسنل و نیروی انسانی در دوره عشایر داریم که معلم، کادر اداری و نیروی خدماتی را در برمیگیرد البته عمده آنها معلم دوره ابتدایی هستند.
معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش افزود: اگر اساسنامه مدارس عشایری بطور کامل اجرا شود بسیاری از مشکلات آموزش و پرورش عشایری مرتفع خواهد شد. همچنین اگر امکانی فراهم شود که دانشآموزانی از عشایر تا پایان دوره متوسطه تحصیل کرده و سپس جذب آموزش عالی و تربیت معلم شوند ما معلمانی از جنس خود عشایر خواهیم داشت و نرخ ماندگاری معلم در مناطق عشایری بالا میرود. یکی از مواردی را که قصد داریم به کمک سازمان عشایر و مجلس شورای اسلامی دنبال کنیم اعمال سهمیه عشایر برای ورود به دانشگاه و آموزش عالی است. اکنون عشایر سهمیهای در کنکور ندارند. پیگیر تعلق سختی کار به معلمان عشایری نیز هستیم.»
چرا تحصیل برای عشایر سخت است؟
اظهارات حکیمزاده در حالی است که کارشناسان آموزشی اگرچه اعمال سهمیه کنکور برای دانشآموزان عشایر را یک گام مثبت برای عدالت آموزشی میدانند اما معتقدند این موضوع به تنهایی کافی نیست چرا که عوامل متعددی سبب میشود تحصیل برای دانشآموزان عشایر با دشواری همراه شود که گاه به ترک آن انجامد. محمدرضا نیک نژاد، کارشناس آموزش، درباره این موضوع به «تعادل» گفت: پیش از این برای رفع تبعیض در کنکور چهار منطقه آموزشی در کل کشور در نظر گرفته شده بود که برای هر یک ضریبی در کنکور در نظر گرفته میشد، به این معنی که دانشآموزی که از منطقه سه یعنی مناطق محروم در کنکور شرکت میکند و بر فرض مثال رتبه 2 هزار کنکور را کسب میکند، با اعمال سهمیه در رده رقابت با دانشآموزان رتبه 500 منطقه یک قرار میگرفت اما چند سال قبل عشایر که در سهمیه منطقه سه قرار داشتند، از این منطقه حذف شدند که این نوعی تبعیض و ناعدالتی بود. با این وجود این موضوع تنها بخشی از دشواریهای تحصیل برای دانشآموزان عشایر است و عوامل متعدد دیگری دست به دست هم میدهند تا در بسیاری موارد شاهد ترک تحصیل این دانشآموزان باشیم.»
او افزود: « بسیاری از مردم ایل به دلیل شرایط کوچ آنها و منطقهای که در آن زیست میکنند و نوع بهرهمندی از داراییهای مالی، از این امکانات که فرزند خود را به مدارس شهری منتقل کنند، بهرهمند نیستند که در این میان دختران محرومیت بیشتری را تجربه خواهند کرد. از طرف دیگر فرهنگ غالب برخی از خانوادههای عشایر بر اولویت پسر بر دختر است و به همین جهت، آموزش و مهارتآموزی پسران بر دختران ارج بیشتری خواهد داشت و در شرایطی که پسران مشغول تحصیل هستند، این دختران عشایر هستند که باید مسوولیتهای مضاعف را برعهده بگیرند و وظایف گلهداری و گوسفندچرانی و... را انجام دهند که مسلماً فرصتی برای تحصیل دختران باقی نخواهد گذاشت.»
نیکنژاد گفت: «یکی دیگر از علل ترک تحصیل دانشآموزان عشایر نبود مدرسه در منطقه و پراکندگی خانوارها است. بحث ییلاق و قشلاق عشایر و نبود زمان مشخص برای این امر بهخصوص در میان طایفههای مختلف نیز از جمله مواردی است که سبب میشود دانشآموزان دختر از تحصیل دور شوند. به همین خاطر در بعضی از استانها بسیاری از دانشآموزان دختر متوسطه اول امکان ادامه تحصیل را ندارند و ایجاد مرکز شبانهروزی و یا روستامرکزی ویژه دختران از جمله راهکارهای آن است. نبودن معلم زن در مدرسه و استفاده از معلمان مرد غیربومی نیز نکته بسیار مهمی در مدرسه نرفتن دختران است. همچنین مختلط بودن دانشآموزان دختر و پسر بهویژه در مناطق جنوبی باعث میشود دختران به مدرسه نروند. عموما به دلیل جابهجایی عشایر سیار، دانشآموزان از داشتن معلم زن عشایری محروم هستند و این موضوع مشکلاتی را برای این جامعه هدف ایجاد کرده است. البته با توجه به سختی کار و بعد مسافت، همچنین مقرون به صرفه نبودن حقالزحمه معلمان در مناطق عشایری، استقبال شایانی از سوی آموزشدهندگان صورت نمیگیرد.»