سهم یک هزارمی بورس از هزاران میلیارد سرگردان
گروه بورس| سمیرا ابراهیمی|
بازارهای مالی نقش کلیـدی در تجهیـز و هـدایت وجـوه موجـود در اقتـصاد بـه سـمت بخشهای تولیدی و صنعتی و به تبع آن بهبود رشد اقتصادی دارند. تـا حـدی کـه بـه عقیـده برخی اقتصاددانان، گسترش بازارهای مالی، موتور محرک رشد اقتصادی کشورهاست. در حال حاضر نقدینگی 1600 هزار میلیارد تومانی که این روزها گفته میشود نظم بازارها را به هم ریخته و امواج تورمی جدیدی ایجاد کرده، به گفته بسیاری از کارشناسان، تحت عنوان نقدینگی سرگردان شناخته میشود. چنانچه صفت سرگردان را برای نقدینگی که این روزها با اتمام دوره سود 20 درصدی بانکها، سرگردانتر از قبل شده، به عنوان یکی از دلایل تورم و ناهنجاری حرکتهای قیمتی در بازار قلمداد کنیم که در مسکن، سکه، ارز، خودرو و ... وارد شده، میتوان بازار سرمایه را که این روزها صعود و رکورد شکنیهای تاریخی دارد، به عنوان مامن این نقدینگی بدانیم. البته این هدف در صورتی میتواند جامعه عمل به تن کند که سیاستهای کلان اقتصادی مبنی بر بازار سرمایه محور شدن اقتصاد باشد و تلاش شود که نقدینگی به سمت بازار سهام هدایت شود. دیگر هدفی که این عمل به همراه دارد، این است که تامین مالی مناسب و ارزان بنگاهها از طریق بازار سهام میتواند شاهد بهبود وضعیت صنایع و اقتصاد باشد. البته ایجاد زیرساختها و آماده کردن شرایط بازار برای جذب نقدینگی، از اصلیترین موارد جذب پولهای سرگردان به عنوان سرمایههای جدید است.
در همین خصوص میتوان گفت که در بازار سرمایه تخصیص سرمایه زمانی به صورت بهینه و کارآمد انجام میشود که بیشترین حجم منابع متوجه سودآورترین فعالیتها شده و در نتیجه بهترین و توجیهپذیرترین فعالیتهای اقتصادی با امکان بیشترین حجم مالی روبرو شوند. سهولت در تامین مالی از طریق انتشار سهام و سایر اوراق بهادار، افزایش اعتبار داخلی و خارجی و تامین مالی با به وثیقه گذاردن سهام شرکتها در بازارهای مالی داخلی و خارجی، تعیین ارزش بازار براساس قانون عرضه و تقاضا تا زمانی که نام شرکت در تابلوی بورس درج است، سهولت در تغییر ترکیب سهامداری و انتقال مالکیت، ایجاد دیدگاهی مطلوب در سرمایهگذاران با کاهش ریسک واحد اقتصادی و امکان تامین مالی با هزینه کمتر، برخورداری از مزایای خاص و اعتباری بانکها و انتشار اوراق مشارک با مجوز سازمان بورس اوراق بهادار، برخورداری از معافیتهای مالیاتی، تبیین چشمانداز فعالیت شرکت در آینده و ارزیابی عملکرد شرکت و ارتقای سطح اعتماد عمومی و استفاده از مشارکت عمومی در توسعه شرکت است.
البته اکنون عدم تنوع اوراق بهادار موجود در بازار بورس از اصلیترین کاستیهای بازار اوراق بهادار فعلی است . وجود ابزارهای مالی گوناگون در بازار اوراق بهادار، انگیزش و مشارکت بیشتر مردم را در تامین منابع مالی فعالیتهای درازمدت به همراه میآورد . همواره تنوع ابزارهای مالی از نظر ترکیب ریسک وبازده، ماهیت سود و شیوه مشارکت در ریسک، گروههای مختلفی را به سوی بازار اوراق بهادار میکشاند. ابزارهای مالی وسایلی برای نقل وانتقال وجوه از آنهایی که مازاد دارند و میخواهند سرمایهگذاری کنند.فقدان تنوع در نهادها و واسطههای مالی عدم تنوع در کارگزاران و واسطه گران مالی و سرمایهگذاری در کنار ضابطه مند نبودن فعالیت نهادهای موجود از عمدهترین کاستیهای بازار اوراق بهادار است. از سوی دیگر بحث فقدان مکانیسمهای لازم برای مشارکت سرمایهگذاران خارجی در بازار اوراق بهادار پیش میآید که مشکلات کنترل حساب سرمایه تراز پرد اختها، نوسان و چند نرخی بودن ارز و بسته بودن بازارهای اوراق بهادار روی سرمایهگذاری خارجی از کاستیهای دیگر بازار اوراق بهادار است. البته موضوع تحریم در سالهای اخیر تا قبل از 94 که برجام به نتیجه رسید، مانع بسیار بزرگی در بازار سرمایه از این لحاظ بود و هرچند در این سالها رایزنیهای چشمگیری از سوی نهادهای مالی برای ورود سرمایه خارجی در قالب سهامداری و سهام مدیریتی در بازار مطرح شد، اما موج تحریمی دوبارهای که از سوی امریکا اجرا شده، مجددا نیاز سرمایهگذار در این بازار را به بن بست قوانین داخلی و بینالمللی کشانده است.
ضرورت عزم حاکمیت
برای توسعه بازار سرمایه
در همین رابطه سید حمید میرمعینی، کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با «تعادل» گفت: نمیتوان گفت که اکنون نقدینگی سرگردان در حال روان شدن به سمت بازار سرمایه است. زیرا حجم زیادی از معاملات، حاصل کد به کد شدن صنعت به صنعت یا تبدیل اوراق به سهام و تبدیل یونیتهای صندوقهای درآمد ثابت و درسهام به سهام است. بنابراین بهتر است بگوییم که پول هوشمند یا پول پراکنده در حال ورود به بازار است. البته به صورت مستند نمیتوانیم مدعی باشیم که این بازار در حال پذیرش پول جدید در ارقام بالاست. اما مشاهدات حاکی از آن است که پول جدید با شیب آرام در حال ورود به بورس است.
او افزود: از سوی دیگر حجم معاملات با رقمی حدود 1500 میلیارد تومان در طول روز ناشی از جابهجا کردن سهام و صندوقهای سرمایهگذاری است. مقایسه این رقم با نقدینگی 1600 هزار میلیارد تومان کشور، نشان میدهد که کمتر از یک هزارم نقدینگی کشور روزانه در بورس معامله میشود. بنابراین نمیتوان ادعا کرد که جریان نقدینگی از سایر بازارهای موازی مانند خودرو، ارز و طلا به این بازار آمده و دلالی و سفته بازی در آن بازارها کاهش پیدا کرده که جریان مناسبی برای جریان نقدینگی باشد. اکنون این اتفاق رخ نداده و نمیتوان مدعی این موضوع بود. برای اینکه بتوان مدعی شد که این بازار در حال تجربه ورود چنین نقدینگی است، بازار سرمایه نیاز به عمیق شدن دارد. عمق بخشی به این بازار مستلزم تنوع بخشی به صنایع و شرکتها و همچنین افزایش تعداد شرکتها در این بازار است. گستردگی حضور فعالان اقتصادی در این بازار نیز به این موضوع نیاز دارد که بتواند پاسخگوی این موضوع باشد. در واقع اگر این نقدینگی به سمت بورس بیاید، زیرساخت آماده پذیرش آن نیست. به گفته این کارشناس اقتصادی، پایین بودن ضریب شناوری سهام در این بازار و مشکلات ساختاری معاملات، باعث ان شده که آمادگی بوس برای جذب نقدینگی در اندازههای بزرگ با مشکل مواجه شود. بنابراین اکنون نیاز است که مشوقها و تسهیلاتی برای ورود شرکتها به بورس طراحی و تدوین شود که به مرور زمان جایگاه بورس در اقتصاد کشور را توسعه دهد. البته این موضوع به نقش حاکمیت برای توسعه جایگاه بورس و اوراق بهاادر در نظام اقتصادی نیز بستگی دارد. بنابراین مجموع اتفاقات تا به امروز این است که بورس نقش کمرنگیدر اقتصاد دارد، اما میتواند با توسعه زیرساختی و تسهیلاتی، به ردهای که باید و شاید دست یابد. این کارشناس بازار سرمایه خاطرنشان کرد که عمق، گستردگی و کارایی اندک که گردش سهام، تعداد شرکتها و نرخ شناور سهام آنها را مشخص میکند، هنوز نیاز به توسعه دارد و هنگامی که این شاخصها رو به صعود باشند، میتوانیم از اثربخشی این بازار و سرمایهگذاری متناسب برای افراد جامعه در بورس صحبت کنیم.