برخی با منطق بازار سکه و دلار به بورس آمدهاند
بورس در هفتهها و روزهای اخیر با جهش قابل توجهی همراه بود به نحوی که شاخص کل در عرض چند ماه از مرز 190 هزار عبور کرد و در آستانه عبور از مرز 200 هزار قرار گرفت. این رشد عجیب و قابل توجه، بسیاری از افرادی را که تاکنون به بورس و بازار سرمایه توجهی نداشتند به بورس علاقهمند ساخت به نحوی که کارگزاریهایی که برای خرید و فروش سهم در بازار سرمایه کد صادر میکنند با هجوم افراد تازه واردی مواجه شدند که خواهان دریافت کد از کارگزاری بودند. این تازه واردها بعضا با سرمایههایی قابل توجه به بورس آمدند. اما در روزهای اخیر شاهد بودیم بازار سرمایه با افت و ریزش شاخص کل مواجه شد. شاخص کل از کانال 190 هزار واحد به کانال 170 هزار بازگشت وسپس با اندکی اصلاح به مرز 180 هزار رسید. اینک بسیاری از تازه واردان که به طمع سودهای کلان و بعضا چند صددرصدی به بورس آمده بودند، با مقداری کاهش در ارزش سهامی که خریده بودند، مواجه شدهاند و بعضا نگران وضعیت خود هستند. این مساله بار دیگر بحث رفتار حرفهای در بورس را به موضوعی شایان توجه تبدیل کرده است.
داریوش روزبهانه، تحلیلگر بازار سرمایه، در گفتوگو با ایلنا، رفتار افراد تازه وارد به بورس را تحلیل کرده است:
در هفتههای اخیر رشد قیمت سهام شرکتهایی که صادرات و درآمد دلاری داشتند، مانند پتروشیمیها، فولادیها و معدنیها را شاهد بودیم. اما در دو روز گذشته با کاهش نسبی قیمت دلار شاهد ریزش و افت ارزش سهام این قبیل شرکتها بودیم. تحلیل شما از این تحولات چیست و نقش کاهش قیمت دلار را تا چه مقدار موثر میدانید؟
به نظر من ورود نقدینگی بالا و قابل توجه در چند هفته اخیر موجب عدم تعادلهایی در قیمت سهام شده است. تحلیل مربوط به قیمت دلار و شرکتهای صادراتمحور، هنوز به صورت بنیادی تغییر نکرده است. ارزش سهام شرکتهای صادراتی با توجه به قیمت دلار همچنان جای رشد دارد. به نظر من دستیابی شاخص کل به عدد 270 هزار در میان مدت و تا پایان امسال قابل تحقق است. من معتقدم به جز ریسکهای سیاسی که در مورد آبان ماه مطرح میشود و ممکن است به صورت مقعطی بازار را تحت تاثیر قرار دهد، اما شرایط کلی تغییر نمیکند و بازار سرمایه در همان بستر کلی رو به رشد به حرکت خود ادامه خواهد داد. اما ریزشهای مقطعی که در چند روز گذشته شاهد بودیم تحت تاثیر حجم نقدینگی بسیار زیاد بازار و رفتار هیجانی و غیرحرفهای افراد تازه وارد به بورس است.
در هفتههای اخیر شاهد بودیم بسیاری از افرادی که تاکنون هیچ فعالیتی در بورس نداشتند با شنیدن اخباری مبنی بر رشد ارزش سهام و بازدهی مناسب بورس، به سوی بازار سرمایه هجوم آوردهاند و بسیاری از کارگزاریها با صف متقاضیان دریافت کد معامله در بورس مواجه بودند. شما معتقدید رفتار غیرحرفهای این افراد تازه وارد که بعضا با نقدینگی بالا به بورس هجوم آوردهاند موجب نوسانات روزهای اخیر است؟
بله دقیقا. این افراد همانطوری که چند ماه شنیده بودند قیمت سکه یا دلار صعودی است و به سمت بازار سکه و دلار رفته بودند اکنون هم شنیدهاند که وضع بورس خوب است و با همان منطق سکه و دلار به بورس آمدهاند. اینها درک درستی از بورس ندارند. نمیدانند تحلیل بنیادی چیست. حتی تفاوت سهم با سکه یا دلار را نمیدانند و میخواهند در بورس هم مانند بازار دلار و سکه رفتار کنند. وقتی عدهای با انگیزههای سفتهبازانه به بازار دلار و سکه میروند و با همان منطق به بورس هم میآیند، طبیعی است که منطق رفتار سفتهبازانه را با خود به بورس هم میآورند. اما مساله این است که سهام، چنین دارایی نیست و با آن نمیتوان مانند سکه و دلار رفتار کرد.
شما پیشنهاد میکنید افرادی که قصد سرمایهگذاری در بورس را دارند با تحلیلهای بنیادی نسبت به خرید سهم اقدام کنند یا با تحلیلهای تکنیکال؟
من توجه به تحلیل بنیادی را پیشنهاد میکنم. اما نکته مهمی که باید به افراد تازه وارد به بورس باید به صورت موکد گفت این است که داستان ورود پول به بورس، داستان یک روز و دو روز یا چند هفته نیست. به این گروه از افراد باید تفهیم کرد که بورس جای یک شبه پولدار شدن نیست. بازار سرمایه اصلا از این جنس نیست. کارشناسان بازار سرمایه باید این نکته را با صراحت و بیرحمی کامل به مردم بگویند. متاسفانه برخی بدشان نمیآید که پول مردم به صورت انبوه به بورس بیاید و پشت سهمهای مد نظرشان بنشیند. اما باید توجه داشت ماهیت بورس چه در ایران و چه در همه جای دنیا اینگونه نیست که یک گروه با انگیزههای سفتهبازانه یا انگیزه کسب زود زیاد در یک مدت بسیار کوتاه، به اینجا بیایند و در عرض چند روز سود کلانی به دست بیاورند و سپس بروند. در نتیجه کسانی که به بورس میآیند باید زمان مد نظرشان را به دوره طولانیتر مثلا 6 ماه الی یک سال تنظیم کنند. افراد تازه وارد پیشنهاد میکنم به خصوصیات بنیادی سهم توجه کنند. اینکه سهام شرکتی که میخرند مربوط به چه صنعتی است؟ چه افقی دارد؟ ظرفیت تولیدش چقدر است؟ توجه داشته باشند ریسکهای سیاسی نسبت به همه سهمها یکسان نیست و ریسک سیاسی شرکتی که صادرات یا واردات دارد یا شرکتهای که فقط در داخل کشور فعال هستند، متفاوت است. همچنین پتانسیل صنایع گوناگون نسبت به هم متفاوت است. اگر به این موارد توجه نکنند ممکن است همان بلایی که در بازار دلار بر سر عدهای آمده در بورس هم برایشان ایجاد شود و برای دیگران هم درد سر درست کنند.
با مقداری فاصله گرفتن از بحثهای روز و نوسانات اخیر، آیا شما در شرایط ایران، توجه به تحلیل تکنیکال را بر تحلیل بنیادی ارحج میدانید؟
من قطعا توجه به تحلیلهای بنیادی را ارحج میدانم و فکر نمیکنم تحلیل تکنیکال فعلا در ایران پاسخگوی تحلیل رفتار قیمت باشد؟ اگر در روزی در ایران، بازارها عمق بیشتری پیدا کرد و محدودیتی در بالا رفتن یا پایین آمدن قیمت سهام در یک روز نبود و موارد دیگری که لازم است، شکل گرفت آن وقت میتوان گفت تحلیل تکنیکال میتواند بهتر جواب بدهد.