نقش تصمیمات اقتصادی در بازارپول
مجید عینیان|
آنجایی که سابقه تصمیمات آنی و سیاستهای خلقالساعه به وفور در صحنه سیاستگذاری اقتصادی ایران وجود دارد در بلندمدت بازده کلی بورس را چندان متاثر نمیسازد چرا که شاخص روی رشد اسمی اقتصاد حرکت میکند. جز رشد نقدینگی در کشور که عامل مهمی در کاهش ارزش ریال و در نتیجه بالاتر رفتن شاخص کل بورس است، عوامل دیگری بر عملکرد بازار بورس موثر هستند. به دلیل اهمیت بالای محصولات صادراتی در بورس، نرخ ارز و نیز هزینههای مبادله محصولات صادراتی بهشدت روی بخشهای مهمی از بازار سرمایه موثر است، به گونهای که پیگیری اخبار روز و سخنان مقامات دولتهای مختلف دنیا مهمتر از تحلیل اقتصادی در خرید و فروش سهم میگردد. اخبار موثر بر وضعیت بورس تنها مربوط به تصمیمات سیاسی حکومتهای کشورهای خارجی نیست. بخش مهم دیگری از اخبار موثر بر بازار سرمایه مربوط به تصمیمات اقتصادی داخلی است. اگر چه امیدی به تغییر رویه ایرانستیزترین رییسجمهور امریکا نداریم ولی میتوانیم امیدوار باشیم دولت تصمیمات بهتری در عرصه اقتصادی اتخاذ کند و نوسان بازار سرمایه از محل تغییر مداوم تصمیمات داخلی نباشد. بخش مهمی از بورس تحت تاثیر وضعیت درآمد صادراتی است و هر خبری که در مورد تصمیمات ارزی به گوش میرسد افق سودآوری این بخش از بورس را بهشدت متاثر میسازد و در نتیجه بطور مثال خبری در مورد تصمیمگیری در مورد مشخص شدن بازار مورد نظر برای فروش ارز حاصل از صادرات محصولات پتروشیمی، بهشدت روی قیمت سهام شرکتهای این صنعت و در نتیجه حتی شاخص کل موثر است. از آنجایی که متاسفانه بسیاری از تصمیمات در کشور به صورت آنی تغییری صد و هشتاد درجهای دارند، طبیعتا قیمت سهام صنایع متاثر از این تصمیمات نیز بسیار پُرنوسان است. ساختارها و تصمیمات بلندمدتی وجود ندارد که تکلیف ارز حاصل از صادرات پتروشیمی و البته نرخ خوراک آنها را در بلندمدت و نیز پس از جهشهای ارزی مشخص کند. در نتیجه فعالان بازار بورس باید روزانه، ساعتی و حتی دقیقهای تصمیمات متغیر مسوولان را پیگیری کنند تا مشخص شود وضعیت آتی بازار چه خواهد بود. این نوسان یکی از دلایل عدم اعتماد عامه مردم به بازار سرمایه و رویگردانی از آن است چرا که مردم نمیتوانند وقت بسیاری صرف پیگیری تغییرات ناگهانی در تصمیمات باشند و در نتیجه با عقب ماندن از اخبار متضرر میشوند. فرض کنیم از هماکنون میدانیم در صورت افزایش نرخ ارز در بازار آزاد، در صورت کاهش آن، در صورت وقوع جهش و در انواع حالات و فروض مختلف، سیاست دولت در قبال ارز صادرکنندگان و نیز نرخ خوراک پتروشیمی، نرخ سوخت و دیگر انواع انرژی تولیدکنندهها مشخص و از پیشتعیینشده است. آیا نوسان عجیب بازار سرمایه کمتر نمیشود؟ آیا سرمایهگذاری در این بازار و بطور کلی در تولید صنعتی جذابتر نخواهد بود؟ آیا حداقل سرمایهگذاران آگاهانهتر به انتخاب نخواهند پرداخت؟ بدیهی است هرگونه طرحی که ادعای این پیشبینیپذیری را دارد باید قابلیت پایداری داشته باشد. ثابت نگه داشتن قیمتهای اسمی انرژی و خوراک پتروشیمی و همچنین ارز در شرایط تورمی کشور که ارزش ریال هر روز کاهش مییابد، سیاستی ناپایدار است و مطمئنا روزی به شکست خواهد انجامید. این شکست به معنی تغییر آنی در سیاستها و وارد آوردن شوکهای عجیب به بازار سرمایه است. از آنجایی که اینگونه تصمیمات یک شبه همیشه در صحنه سیاستگذاری اقتصادی ایران مشاهده شده است، در بلندمدت بازده کلی بورس را چندان متاثر نمیسازد، چرا که شاخص کل روی رشد اسمی اقتصاد حرکت میکند ولی چنین تصمیماتی بهشدت نوسان زا هستند و بر وضعیت بازار موثر.