چشم انتظار اهدای عضو
10 هزار نفر در لیست انتنظار پیوند عضو در بیمارستانهای کشور هستند و هر روز ۱۰ نفر از آنان به دلیل نرسیدن عضو پیوندی جان خود را از دست میدهند، این در حالی است که روزانه ۱۴ نفر دیگر به این لیست اضافه میشوند، چنین وضعیتی در حالی است که به گفته سرپرست مرکز مدیریت پیوند وزارت بهداشت، آمار پیوند از اهداکنندگان زنده کاهش یافته است، در حالی که در مقابل هنوز هم بازار دلالی اعضای بدن داغ است و قانون هم راهحل مناسبی برای مقابله با این وضعیت ندارد. درحال حاضر 60 درصد عملهای پیوند عضو از بیماران مرگ مغزی انجام میشود، 40 درصد پیوند نیز از اهداکنندگان زنده و 5 درصد هم از اقوام و وابستگان درجه یک افراد صورت میگیرد که مقایسه این آمار با تعداد افرادی که در انتظار پیوند عضو هستند، حکایت از آن دارد که میزان اعضای پیوندی، جوابگوی افراد در لیست انتظار نیست، با این وجود در حالی که هر سه ساعت، یه نفر به دلیل نبود عضو پیوندی جان خود را از دست میدهد، برخی نمایندگان مجلس معتقدند باید کنترل بر پیوند عضو بیش از گذشته شود.
خرید و فروش کبد غیرممکن است
با وجود آنکه تبلیغات خرید و فروش اعضای بدن سالهاست در سطح شهر به چشم میخورد و آگهیهای چاپی و دست نویس فروش کلیه و قرنیه و کبد به خصوص بر دیوار ساختمانهای نزدیک به بیمارستانها جا خوش کرده است، اما سرپرست مرکز مدیریت پیوند وزارت بهداشت معتقد است خرید و فروش اعضای بدن در ایران کم بوده و حتی خرید و فروش کبد غیرممکن است. مهدی شادنوش درباره این موضوع بیان کرد: “ پیوند قله علم پزشکی دنیا است و باید از هجمههای تبلیغاتی و مسائل مختلف مصون بماند. پیوند میتواند مسائل و مشکلات عدیدهای را از خانوادهها بکاهد و به همین دلیل باید در محیطی سالم و دقیق رخ دهد. پیوند کبد حرف بسیار جدیدی در علم پزشکی است، به همین دلیل خرید و فروش کبد سخت و غیرممکن است، بنابراین این اتفاق بسیار نادر و محدود است. در مجموع خرید و فروش کبد در کشور ما امکانپذیر نیست.»
او افزود: “ کسانی که به مباحثی مثل خرید و فروش اعضا دامن میزنند، بدانند که با سلامت مردم شوخی میکنند. هر فرآیند طبیعی که در دنیا اتفاق میافتد با درصدی خطا روبرو است و به همین دلیل در حوزه پیوند هم این امکان وجود دارد، اما نه به وخامتی که در خصوص آن صحبت میشود. ضمن اینکه خرید و فروش اعضا به خصوص کلیه بهشدت روندی کاهشی داشته است.
با وجود این تبلیغات مسموم، افراد را در ارتباط با انجام پیوند محتاطتر کرده است. در واقع شرایط به گونهای شده که همه عوامل دست به دست یکدیگر میدهند تا دید منفی نسبت به پیوند و اهدا گسترش یابد. برهمین اساس آمار پیوند از اهداکنندگان زنده کاهش یافته است، بطوری که در ملاقات با بیماران شنیدهام؛ آنهایی که این عمل را انجام دادهاند، دوست ندارند ذکر کنند، پیوند کلیه انجام دادهاند و عمدهترین دلیل آن هم تبلیغاتی است که به شکل منفی شکل انجام میشود.»
شادنوش گفت: «قانونگذاران باید قوانینی وضع کنند که افراد جرات نکنند، برای فروش کلیه آگهی دهند و در مجموع اقدامی در این زمینه انجام بدهند، البته برخی از این اقدامات برای مشوش کردن اذهان است، چرا که دشمن از طرق مختلف درصدد برهم زدن آرامش جامعه ماست. این در حالی است که هزاران نفر چشم به راه پیوند کلیه در کشور هستند. وظیفه حاکمیت این است که مکانیزمهایی برای جلوگیری از سوءاستفاده تعبیه کند و در کشور نیز این اتفاق در حال رخ دادن است، اما این اقدامات تبلیغاتی به گونهای شکل گرفته که با وجود آمار بالای پیوند کلیه ازدهنده زنده در گذشته، این آمار رو به کاهش رفته و آمار پیوند از مرگ مغزی را افزایش داده است. البته امروز به آمار نسبتا مناسبی بین پیوند اعضا به صورت زنده و مرگ مغزی رسیدهایم.»
دولت دست واسطهها را کوتاه کند
اظهارات شادنوش در حالی است که محمدحسین قربانی، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی درباره این موضوع بیان کرد: « اینکه در شرایط کنونی آمار اهداکنندگان عضو کاهش یافته است با عملکرد مسوولان ارتباط دارد، چرا که این اقدام جدیدی است که در کشور صورت میگیرد، و این در حالی است که در گذشته زیر ساخت لازم در حوزه پزشکی نیز برای آن وجود نداشت که با پیشرفت فضای علمی کشور بستر لازم برای رفع موانعی که وجود داشت، فراهم شد.»
او درباره اظهارنظر برخی مبنی بر اینکه برخورد با خرید و فروش کلیه باعث کاهش آمار اهدای این عضو به بیماران شده است، افزود: “ این اقدام خوبی نیست که فردی به دلیل مشکلات اقتصادی عضوی از بدن خود را در ازای دریافت مبلغی معامله کند، چرا که این اقدام هم از نظر قانونی و هم شرعی دارای اشکال است، بنابراین باید در ابتدا حاکمیت عدالت اقتصادی را در جامعه حاکم کند تا هیچ فردی به دلیل تامین معیشت خانوادهاش ناچار به فروش کلیه خود نشود. هماکنون باید با فرهنگسازی سعی شود که نیاز این بخش از طریق اهدای عضو بیماران مرگ مغزی برطرف شود، ضمن اینکه این امری بلامانع است که نزدیکان بیمار نیز برای اهدای کلیه خود به بیمار اقدام کنند.مسوولان باید تلاش کنند تا از ایجاد فضاهای زیرزمینی بدون رعایت ملزومات پزشکی برای فروش کلیه که در گذشته گزارشهایی از این نوع تخلفات به ما رسیده بود و خرید و فروش کلیه از طریق فضای مجازی ممانعت به عمل آید.»
از طرف دیگر بشیر خالقی، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی معتقد است تعداد بیماران کلیوی نیازمند عضو، بیشتر از اهداکنندگان است بنابراین مسوولان برای کوتاه کردن دست واسطهها باید مبلغی را برای پرداخت به اهداکنندگان تعیین کنند.
او درباره این موضوع بیان کرد: « بیشتر اهداکنندگان کنونی عضو، یا از اقوام نزدیک بیماران بوده یا افرادی هستند که برای دریافت مبالغی به منظور رفع مشکلات مالی که دارند به این امر مبادرت میورزند. کاهش آمار اهداکنندگان عضو در مقابل افزایش تعداد متقاضیان انجام عمل پیوند نگرانکننده است و میطلبد که مسوولان با پرداخت بخشی از هزینهها از اهداکنندگان حمایت کنند تا افراد برای مشارکت در این اقدام حیاتبخش پیشگام شوند.»
او افزود: « مشارکت افراد زنده در اهدای کلیه از اهمیت بسزایی برخوردار است، چرا که این عضو نمیتواند جایگزین دیگری داشته باشد یا دارو نیست که بتوانیم آن را از کشور دیگری وارد کنیم و باید نیاز این بخش از طریق اقدام داوطلبانه افراد تامین شود. تامین کلیه مورد نیاز بیماران تنها از طریق بیماران مرگ مغزی هم امکانپذیر نیست، چرا که مگر چه تعداد دچار مرگ مغزی میشوند که خانواده آنها هم مجوز اهدای عضو آنها را بدهند، بنابراین کلیه اهدا شده به این روش پاسخگوی نیاز بیماران نیست. البته مسوولان باید با در نظر گرفتن مبالغی برای افرادی که اقدام به اهدای عضو میکنند، دست واسطهها را قطع کنند، چرا که پیوسته افرادی روی دیوار انجمن حمایت از بیماران کلیوی و بیمارستانهایی که دارای بخش دیالیز هستند، شماره تماس خود را مینویسند تا در ازای دریافت پول، کلیه خود را بفروشند.»