طرح حمایت از زیاندیدگان سوانح هوایی
میلاد صادقی
پژوهشگر حقوق هوافضا
20 سالی است که جامعه جهانی به یک باور و دریافت مشترک رسیده است: بازماندگان و خانوادههای قربانیان سوانح هوایی، فراتر از جبران خسارتی عادلانه، به حمایت و مساعدتی مخصوص و جدی نیازمنداند. این حمایت و مساعدت به یک کار تعاونی و جمعی احتیاج دارد. دولت و بدنههای او همچون سازمان هواپیمایی کشوری و مرجع بررسیکننده سانحه، متصدی حمل و نقل درگیر در سانحه و بهرهبرداران فرودگاهها، بیشک بهترین نهادهاییاند که میتوانند به بخشی از مشکلات و نیازهای اساسی بازماندگان و خانوادههای قربانیان سوانح هوایی پاسخ دهند.
حدود و مختصات این حمایت و مساعدت را سازمان بینالمللی هواپیمایی کشوری (ایکائو) در «دستورالعمل مربوط به مساعدت به زیاندیدگان سانحه هواپیمایی و خانوادههای آنها» (سند 9973)، با تلاش و دقت بسیار، به تصویر کشیده است.
این دستورالعمل لااقل از دو برنامه یا پلان صحبت میکند. نخست، پلان ملی یا کلان که توسط دولت آماده میشود و بطور کلی روابط میان تمامی حامیان را سازماندهی میکند و به آن نظم و انضباط میبخشد. دوم، پلان خاص که بطور ویژه توسط متصدیان حمل و نقل هوایی (خطوط هواپیمایی) تدوین میشود؛ با این پلان، هر متصدی حمل و نقل هوایی اعلام آمادگی میکند که در صورت وقوع سانحه هوایی، چه حمایتهایی را به عمل میآورد. پلان اخیر، موضوع یادداشت حاضر است. دستورالعمل پارهای از مساعدات و حمایتهایی که از متصدی حمل و نقل هوایی انتظار ارایه آنها را دارد، مقرر کرده است. این مساعدات و حمایتها بطور کلی جنسی خدمتگونه دارند و ممکن است در عمل توسط نهادهای دیگر ولی به هزینه و خرج متصدی حمل و نقل هوایی، ارایه شوند. ارایه خدمات مشاورهای (همچون مشاوره سلامت روانی)، پرداختهای مالی فوری، حفظ و استرداد متعلقات سانحهدیدگان، انتقال بستگان قربانیان به محلی ایمن و مطمئن در نزدیکی صحنه سانحه و مراقبت از آنان در زمان بازدید از صحنه سانحه، حمایتهاییاند که دستورالعمل از آنها نام برده است. با این حال، ایکائو الزام خطوط هواپیمایی به داشتن پلان را به نوعی مشروط به پیشبینی آن در قانون ملی دولتها کرده است. پس باید دید که دولتها تا چه میزان خود را با این سیاست و تدبیر بینالمللی هماهنگ کردهاند:
- در اروپا، این سیاست بینالمللی آنقدر اهمیت داشته که توجه مقررات مشترک را به خود جلب کرده است. پارلمان و شورای اروپا در «مقرره مربوط به بررسی و پیشگیری از سوانح و حوادث در هواپیمایی کشوری» (2010/996)، از الزام به داشتن برنامه مساعدت به زیاندیدگان سوانح هواپیمایی کشوری و بستگان (خویشان) آنها، یاد کرده است. بر بنیان این مقرره، دولتهای عضو باید اطمینان حاصل کنند که تمامی ایرلاینهای تاسیس شده در قلمروشان، پلانی در این خصوص داشته باشند. از منظر مقرره اروپایی، این پلان باید حمایت روانی از زیاندیدگان سوانح هواپیمایی کشوری و بستگان آنها را بطور ویژه مورد توجه قرار دهد.در اروپا، ظاهراً خطوط هواپیمایی کشورهای ثالث (غیرعضو) که در قلمرو اتحادیه فعالیت میکنند، الزامی به داشتن این برنامه ندارند و تنها در این خصوص، مورد تشویق و توصیه قرار میگیرند. به هر ترتیب تبعیت از این الزام و نظارت بر این برنامهها، تکلیف بیچون و چرای خطوط هواپیمایی اروپایی و دولتهای آنهاست و اجرای آن به اقدام داخلی دیگری در کشورهای عضو نیاز ندارد، زیرا مقررات اروپایی (regulation) تماماً و مستقیماً، در دولتهای عضو اعمال میگردند.
- در ایالات متحده امریکا، الزام به داشتن این برنامه، در مقایسه با حقوق اروپایی، با جدیت بیشتری دنبال میشود. در آنجا، «قانون کمک به خانواده [قربانیان] فاجعه هوایی» (1996)، ایرلاینها را موظف کرده است تا برنامهای را در جهت رفع احتیاجات خانوادههای قربانیان سوانح هوایی به «هیات ایمنی حمل و نقل ملی» که مرجع بررسی سوانح و حوادث هوایی در این کشور است، تسلیم کنند. این برنامه باید حاوی حداقل استانداردها و الزاماتی باشد. حداقل استانداردها و الزامات این قانون به مساعدتها و حمایتهای مندرج در سند 9973 ایکائو، شباهت بسیار دارد. علاوه بر این، کنگره ایالات متحده امریکا با تصویب قانون دیگری در سال 1997، آن دسته از متصدیان حمل و نقل خارجی را که به این کشور پرواز میکنند، مکلف به رعایت همان استانداردهای حمایتی کرده است که متصدیان داخلی مراعات میکنند.
- اما در ایران، الزام متصدیان حمل و نقل هوایی به داشتن برنامه مساعدت به زیاندیدگان و خانوادههای قربانیان سوانح هوایی، در هیچ قانونی پیشبینی نشده است؛ این در حالی است که در کشورهای دیگر، چنین تکلیفی در چهارچوب متن مصوب کنگره یا پارلمان، تدوین شده است. وانگهی سند 9973 نیز این الزام را به قانون ملی دولتها ارجاع داده است. فارغ از این کمکاری، جا داشت که هیات وزیران، برنامه حمایتی را همانند مقرره اروپایی در چهارچوب حقوق مربوط به بررسی وقایع هوایی و بطور خاص ضمن «آیین نامه بررسی سوانح و حوادث هوایی» پیشبینی میکرد، ولی از این رسم نیز متابعت نگردید. با این حال، سازمان هواپیمایی کشوری دستورالعملی به شماره 2213 دارد که ضمن آن بهرهبرداران هواپیما را به داشتن پلانی برای ارایه مساعدت به خانوادههای سوانح هوایی، ملزم کرده است. سازمان در این دستورالعمل از همان استانداردها و مفاهیم سند 9973 ایکائو، وام گرفته است. ولی دو پرسش بیپاسخ درباره رویکرد ما به مساله وجود دارد:
- نخست، چرا این الزام مهم و بطور کلی این دستورالعمل، به زبان انگلیسی تدوین شده است؟
- دوم، آیا خطوط هواپیمایی ایرانی، در راستای الزام مذکور، تاکنون برنامهای را برای مساعدت به خانوادههای قربانیان سوانح هوایی تدوین کردهاند؟ در صورت پاسخ مثبت، ایرلاینهای ایرانی چه حمایتهایی را از آنان به عمل آوردهاند؟
پرسش نخست را سازمان هواپیمایی کشوری و پرسش دوم را خطوط هواپیمایی ایرانی و خانوادههای قربانیان سوانح هوایی باید پاسخگو باشند. اگر خطوط هواپیمایی ایرانی برنامهای در این خصوص دارند، لازم است این برنامه را هرچه سریعتر در دسترس عموم قرار دهند؛ همچنانکه رویه خطوط هواپیمایی در کشورهای دیگر نیز از همین قرار است.