اینجا فلکه است یا میدان؟
یحیی ساداتی|
طراح فضاهای درمانی و پروژههای نظامی|
میدان یک فضای شهری است. یک فضای ایستا و یک گره، نه گره ترافیکی و اتومبیلی. یک گره مردمی با مشخصات، هویت و عملکردهای خاص خود، مانند میدان توپخانه که زمانی کارکرد نظامی داشته یا همین میدان فرحزاد که تودههای آن عملکرد اقتصادی و اجتماعی دارد، اصولا در میدان بحث کنترل ترافیک مطرح نیست.
این سوال پیش میآید که اگر این تعریف اصولی میدان است، پس چطور فضاهایی که وسطشان هم تابلویی همچون مهر تایید کوبیده شده این میدان فلان است، هیچ یک از این مشخصهها را ندارد؟ میدان فرهنگ و بوستان و صنعت که گره مردمی ندارند و اصولا جدارههای آن خبری از مراکز فرهنگی و اجتماعی و غیره نیست، تمامش گره ترافیکی و ماشینی است.پس نام واقعی این فضاها چیست، میدان یا چیز دیگری؟
بهروز جعفری، استاد معماری و شهرسازی ضمن این تعریف برای میدان میگوید«اغلب فضاهایی که میدان نام گرفتهاند نامشان فلکه است. او پیش از اظهارنظر درخصوص وضعیت این فضاها به تعریف و تفکیک میدان و فلکه میپردازد و با این توضیح که عملکردهای میادین توسط جدارههای آن مشخص میشود میگوید: به عنوان نمونه، جدارههای میدان فرحزاد عملکرد اقتصادی و اجتماعی دارد و مردم میتوانند نیازها و مایحتاج روزانه خود را از آن محل تهیه کنند بدون اینکه شاهد تلاقی 2 خیابان و گره ترافیکی باشیم اما در فلکهها مانند فلکه بوستان ما شاهد گره ترافیکی هستیم و هیچ گره اجتماعی، اقتصادی یا سیاسی و مردمی در آن وجود ندارد.»
جعفری با این توضیح که فلکه برای کنترل ترافیک است ادامه میدهد: «وقتی 2 گذر یا خیابان به هم میرسند یک گره ترافیکی ایجاد میشود و کارشناسان برای کنترل این گره ترافیکی در این محل یا چراغهای زماندار نصب میکنند تا اتومبیلها پس از توقف کامل به نوبت ادامه مسیر دهند یا اینکه با ایجاد فلکه، بدون توقف و ایست کامل، گره ترافیکی کنترل میشود، مانند فلکه بوستان و کاج که اغلب به اشتباه آنها را میدان میشناسیم.»
این استاد معماری و شهرسازی حتی برخی از فلکهها را هم فلکه مناسبی نمیداند. او در این خصوص معتقد است: «محلی که میدان صنعت نام گرفته نه تنها هیچ یک از مشخصههای میدان را ندارد بلکه اگر بخواهیم آن را فلکه هم نامگذاری کنیم باز هم اشتباه کردهایم چون این محل حتی ویژگیهای یک فلکه مناسب را هم ندارد، فلکه برای کنترل ترافیک بدون توقف است اما در این محل مانند تقاطع عمل شده و کنترل ترافیک آن مانند چهار راه، با چراغ زماندار و توقف کامل خودروها انجام میشود.»
فلکههای بیهویت
از معنی و تعریف بگذریم و نگاهی به نام و نماد همین میادین و در واقع همین فلکهها بیندازیم. حتما تایید میکنید که اغلب این فضاها بیانگر هیچ هویتی نیستند، نماد مناسبی ندارند و گاهی نامشان هم متناسب با محیطشان نیست. به عنوان نمونه وقتی فردی برای اولینبار با نام میدان صنعت روبرو میشود گمان میکند که اطراف این میدان مراکز صنعتی قرار دارد یا چیزی شبیه این، اما وقتی این محل را از نزدیک نظاره میکند با فضای متفاوتی روبرو میشود، جدارهای مسکونی و ایستگاههای تاکسی و اتوبوس. اگر هم چشمانش در جستوجوی هویتی در میدان بگردد تا حداقل تاریخچهای یا دلیلی از این نامگذاری را بیابد جز تکه سنگی و پایه مربع شکل فلزی نمیبیند. فلکه فرهنگ هم همینطور، چه نمادی دارد که بیانگر فرهنگ باشد؟ یا فلکه قیصر امین پورکه فقط اسم این شاعر برجسته را یدک میکشد و اگر کسی او را نشناسد نام این میدان برایش بیمفهوم است. حتی تنها میدان واقعی منطقه هم بیهویت است و در نماد آن هیچ نشانی از تاریخ 900 ساله فرحزاد وجود ندارد.
اگرچه میدانها و فلکهها بیهویت رها شدهاند و توجه جدی هم به این مساله نشده و اغلب هم با این شرایط خوگرفتهایم اما بهروز جعفری که معتقد است اضافه کردن عنصر هویت به فلکهها و میادین ضروری است میگوید: « شخصیت 2 جنبه دارد، یکی مادی یکی ماهوی، مادی براساس نمادهایی است که در میادین نصب میشود و ماهوی به خاطر فعالیتهای اطراف آن، مانند (فلکه شهرداری سابق) که اگرچه به نام قیصر امین پورتغییر نام یافته اما به خاطر هویت ماهوی آنکه وجود شهرداری در نزدیکی آن است از سالها پیش میدان شهرداری نام گرفته و این هویت ماهوی تا سالهای متمادی نام قدیمی آن را حفظ خواهد کرد».
وی با این توضیح که لزوما نباید نام فلکهها و میادین متناسب با فیزیک و محیط آن محل باشد و میتواند با نام یک شخص، شخصیت گیرد خاطرنشان میکند: جدارههای میادین و فلکهها باید جدارههای متناسب با سیمای شهری باشد زیرا فضاهای هنجار، انسانهای هنجار را پرورش میدهد و زیبایی یکی از مشخصههای فضاهای هنجار است. این استاد دانشگاه نیز همچون کارشناسان بسیاری بر تفکیک میدان از فلکه و بر هویت بخشی فلکهها و میادین اصرار دارد.