آموزش به مثابه سرمایهگذاری در بورس
گروه بورس|سمیرا ابراهیمی|
افرادی که در دهه 70 و حتی تا دهه 80 در بازار سرمایه فعالیت میکردند، با چند برگه سهم سر و کار داشتند و تعدادی اوراق محدود. اما با ایجاد شکل جدید بازار اوراق بهادار و توسعه ابزارهایی که در پی پوست اندازی بازار رخ داد، معامله گران و فعالان این بازار نیز مجبور شدند همگام با توسعه ابزارها، دانش فنی خود را نیز ارتقا دهند. اما اکنون به نظر میرسد که سرعت توسعه ابزارها نسبت به افزایش دانش فعالان این حوزه، پیشی گرفته است. به همین علت است که با وجود ابزارهای آتی و آپشن در بازار که وزن بیشتری نسبت به قبل در کفه ابزارهای مشتقه پیدا کرده است، آنچنان فرصت آربیتراژی از سوی فعالان این بازار شناخته نشده و همچنین استفاده باید و شاید نیز از این ابزار انجام نمیشود. به همین دلیل تقویت نیروری انسانی از طریق آموزش موثر و مستمر به عنوان سرمایهگذاری بلندمدت شناخته میشود. در واقع، سرمایه انسانی یک دارایی راهبردی برای سازمانهاست و افزایش بهره وری سازمانها در گرو رشد و تقویت منابع انسانی است. در واقع نیروی توانمند، یک سازمان را برای رسیدن به اهدافش کمک میکند و شرط لازم برای کارایی یک سازمان است. حال اگر کارایی سیستمی را به معنای اجرای درست کار افراد قلمداد کنیم، با سرمایهگذاری در بخش آموزش میتواند در مسیر تحقق اهداف بر اساس برنامهریزیها عمل کند. حال آنکه بهترین سیستمها و امکانات اگر دست اهلش نباشد کارایی و اثربخشی لازم را نخواهد داشت و به نتیجه مطلوب منجر نخواهد شد. کارآمدی منابع انسانی باید با اصلاح فرایندها همراه باشد و اگر فرایندها منطقی شوند و نیروی انسانی به درستی جذب و استخدام شوند و آموزش دیده باشند، ساختار متوازنی از یک سازمان موفق و پیشرو ارایه میدهند.
در همین رابطه احسان عامری، مدیرآموزش کانون کارگزاران در گفتوگو با «تعادل» اظهار کرد: امروزه آثار و اهمیت موضوع آموزش و فرهنگسازی در تمامی حوزهها، مشاغل و بازارها بر کسی پوشیده نیست. طی یک سیر تاریخی حدودا 100 ساله تغییر نگرشی بزرگی در این خصوص ایجاد شده است و دیگر خبری از عنوان هزینههای آموزش و فرهنگسازی نیست و به اینگونه مخارج، تحت عنوان سرمایهگذاری تلقی میگردد. در حوزه بازارهای مالی هم اهمیت حوزه آموزش و فرهنگسازی دو چندان است و از آغاز شکلگیری بازارها و نهادهای مالی مورد توجه بوده است. از سویی دیگر اثرگذاری آموزش و فرهنگسازی در پیشرفت و توسعه بازارهای مالی از دیرباز موضوع بسیاری از تحقیقات و پژوهشهای علمی بوده است و هماکنون در بسیاری از کشورهای جهان از این مقوله به عنوان یکی از الزامات توسعه نام برده میشود.
وی افزود: در یک دستهبندی کلی از موضوع آموزش و فرهنگسازی در نهادها و بازارهای مالی میتوان به دو حوزه اصلی آموزش عموم سرمایهگذاران و آموزش پرسنل نهادهای مالی اشاره کرد. بر این اساس، آموزش پرسنل نهادهای مالی در دنیا از حیث تسلط کافی بر قوانین و مقررات، اشراف بر سازوکار عملیاتی ابزارهای مالی، شناخت موضوعات کاربردی و بسترهای فنی و رعایت اصول اخلاقی و معیارهای رفتار حرفهای مورد توجه بوده و هست. بنابراین به راحتی متوجه خواهیم شد که در مسیر توسعه روزافزون بازار سرمایه در کشور خودمان به موضوعات فوق در حوزه آموزش پرسنل نهادهای مالی کمتوجهی شده است و باید اقدامات اساسی در این خصوص صورت بگیرد. با وجود اقداماتی که به ویژه در سالهای اخیر در برخی نهادها، کانونها و بورسها صورت گرفته است، اما شاهد اقدامات متمرکز، یکپارچه و بلندمدت در این حوزه نبودیم.
به گفته عامری از جمله دلایلی که باعث این کمتوجهی شده است مواردی مانند عدم اعمال کنترلهای لازم به هنگام استخدام، عدم توجه به شایستگی و صلاحیتهای سمتهای شغلی، عدم وجود قراردادهای بلندمدت، عدم تمایل به سرمایهگذاری در حوزه آموزش پرسنل به دلیل عدم ثبات مدیریتی، انجام اقدامات بیثمر در حوزه آموزش پرسنل، عدم وجود جایگاه مدیر منابع انسانی و عدم استفاده از الگوهای پرداخت حقوق و پاداش مبتنی بر عملکرد اشاره کرد. هرکدام از دلایل فوق با توجه به ساختار سازمانی نهادهای مالی و سبک مدیریتی میتواند سهم بیشتری در این کم توجهی به آموزش پرسنل داشته باشد.
کمبود آموزش، دامنگیر بورس ایران
وی افزود: به نظر میرسد در شرایط کنونی بازار سرمایه ایران و با توجه به شرایط خاص حاکم در اغلب صنایع و کسبوکارهای کشور، حذف بودجههای پژوهشی و هزینههای (سرمایهگذاریهای) مرتبط با آموزش منابع انسانی از جمله راهکارهای نادرستی است که در سال اخیر در اکثر نهادهای مالی اجرا شده است. در صورتی که طی دهههای اخیر در اغلب کشورهای توسعهیافته، تصمیمگیریهای مربوط به سرمایهگذاری در حوزه منابع انسانی یا حتی کاهش و افزایش آن به فراموشی سپرده شده است و انجام آن امری بدیهی تلقی میگردد. اما در ساختار فعلی اقتصاد کشور، تخصیص منابع در بنگاههای خرد و کلان و حتی در تصمیمسازیهای دولت، به سمت هزینههای جاری متمایل میشود و توجهی به مسائل توسعهای و آموزش منابع انسانی نمیشود. آثار سوء این عدم توجه نهتنها در کوتاهمدت بلکه در بلندمدت نیز برنامهریزیهای استراتژیک سازمانها و صنایع را تحت تاثیر قرار داده و فرهنگ سازمانی، رشد، تعالی و توسعه کارکنان را تحتالشعاع این تصمیمگیری نادرست قرار میدهد. این مهم، تا حدودی دامنگیر نهادهای مالی در بازار سرمایه ایران نیز شده است که انتظار میرود با درایت و حمایت مدیران ارشد نهادهای مالی به سرانجام مناسبی برسد.
مدیرآموزش کانون کارگزاران در ادامه اظهار کرد: چند ویژگی مهم در خصوص ساختار منابع انسانی در نهادهای مالی وجود دارد که باید در برنامههای تدوین شده جهت آموزش و فرهنگسازی به آن توجه شود. اکنون جمعیت جوان شاغل در این صنعت از ابعاد مختلف، نیازمند آموزشهای مهارتی مختلف است. به عبارت دیگر توانمندسازی و ارتقاء دانش کاربردی این افراد بسیار مهم است که متاسفانه این مهم مغفول مانده و با توجه به میانگین سن مناسب برای آموزش نیازمند برنامهای ویژه است. به عبارت بهتر، بهرهمندی از پرسنل در محدوده سنی 25-35 سال میتواند به روزآمدی و افزایش بهرهوری صنعت کمک نماید، در صورتی که زمینهها و بسترهای لازم فراهم گردد. بسترهایی همچون آموزشهای بههنگام و کاربردی، انتقال مرزهای دانش و بهروزرسانی امکانات و تجهیزات وابسته که همگی نیازمند صرف هزینه و سرمایهگذاری در آموزش منابع انسانی است.
این کارشناس حوزه آموزش در بازار سرمایه خاطرنشان کرد: نکته مهم دیگر نداشتن سابقه کار طولانی حدود 60 درصد از شاغلین در صنعت مالی است که میتواند هشدار آمیز باشد. بیشک ارتباط بین نداشتن سابقه کار طولانی و نیاز به انواع آموزشها از جمله آموزشهای مهارتی مورد نیاز صنعت مالی برکسی پوشیده نیست. متاسفانه این مقوله نیز در سالهای اخیر چه از سوی افراد (شاغلین) و چه از سوی مدیران نهادهای مالی مورد بیمهری قرار گرفته است. شایان ذکر است که اقدامات لازم جهت ایجاد و راهاندازی ابزارهای مالی جدید نه تنها محدود به تدوین قوانین و مقررات مربوطه نیست بلکه پیش از آن باید آموزش پرسنل نهادهای مالی و فرهنگسازی عموم سرمایه گذران مورد توجه قرار گیرد.