پیچیدگی آبهای روان در چهارگوشه ایران
گروه انرژی| فرداد احمدی|
جنگ آب اصطلاحی است که هر از چندی از سوی برخی افراد شنیده میشود. افزایش روزافزون مصرف آب به همراه افزایش نگرانیها نسبت به تبعات تغییرات اقلیمی باعث شده است که آب به عنوان مایه حیات مورد توجه بیشتری قرار بگیرد و دولتها را به اتخاذ سیاستهای آبی خاصی وادار کند. بنا به گزارش سازمان ملل، ایران جزو 31 کشوری است که در کمربند خشک و نیمهخشک قرار دارد و در آینده با مشکل آب مواجه میشوند و البته نشانههای مشکل کمبود آب هماکنون نیز در نقاطی از ایران رخنمایی کردهاند. به همین سبب توجه به آبهای مرزی در سالهای اخیر بیش از گذشته مورد توجه افکار عمومی قرار گرفته است. ایران جزو معدود کشورهایی است که رودخانههای مرزیاش در هر دو موضع بالادست و پاییندست نسبت به همسایگان توزیع شدهاند و این مساله سیاست آبی ایران را بیش از سایر کشورها پیچیده میکند. همچنین، توزیع نشدن یکدست منابع آبی در پهنه جغرافیایی ایران و لزوم انتقال آب از مناطق پر آب که عمدتا مرزی هستندبه مناطق کم آب داخلی، یکی از مسائلی است که پیچیدگیها در رابطه با آبهای مرزی را دوچندان کرده است. در گزارش پیشرو به وضعیت رودهای مرزی جاری در چهارگوشه ایران نگریسته خواهد شد.
ایران در منطقه خشک و نیمهخشک جغرافیایی قرار دارد و میانگین درازمدت منابع آب تجدیدپذیر در این کشور بطور میانگین 130 میلیارد مترمکعب است. اما این آورد در سالهای اخیر روند کاهشی داشته و به 110 میلیارد مترمکعب در سال رسیده است. کشور ایران بین 86 تا 88 درصد منابع سالانه آب تجدیدپذیر خود را مصرف میکند. بر اساس استانداردهای بینالمللی، تا 40 درصد بهرهبرداری از منابع آبی تجدیدپذیر قابل قبول بوده و بهرهبرداری بیش از آن، کشور را به سمت بحران آبی میبرد. همچنین توزیع زمانی و مکانی بارندگیها در ایران غیریکنواخت است. بدینترتیب که 70 درصد روانابهای ایران در غرب و شمال قرار دارند و شرق و مرکز فقط 30 درصد از سهم طبیعی منابع آبی را در خود جای دادهاند. توزیع غیریکنواخت رواناب در کشور در آبهای مرزی که موضوع مقاله پیشرو است نیز خود را نشان میدهند، بدین شکل که عمده روانآبهای مرزی شرقی ایران از کشورهای همسایه وارد ایران میشوند، حال آنکه در غرب، عمده روانآبهای مرزی از ایران خارج شده و به همسایگان غربی میریزند. وضعیت آبهای مرزی در جنوب شرقی ایران، در همسایگی با کشور پاکستان به رودخانههای کوچکی محدود میشود که همگی از طرف ایران به سمت پاکستان جریان دارند. رودخانه نهنگ، رودخانه ماشکید و رودخانه لاریز از جمله آبریزهای مشترک ایران و پاکستان هستند. رودهای مورد اشاره ظرفیت اندکی در حدود چند ده میلیون مترمکعب آب دارند.در شرق ایران و همسایگی با کشور افغانستان، مهمترین رودخانه مشترک ایران و افغانستان یعنی هیرمند قرار دارد. نزدیک به 90 درصد حوضه آبریز رودخانه هیرمند در داخل خاک افغانستان قرارداد و انتهای آنکه شامل تالاب بینالمللی هامون میشود، داخل خاک ایران واقع شده است. در گذشته با جدا شدن افغانستان از ایران پیشبینی شد که در صورت بروز اختلاف در مورد مفاد قرارداد پاریس (قراردادی که در آن ایران استقلال افغانستان را به رسمیت شناخت)، به دلیل آنکه افغانستان از مستعمرات انگلستان محسوب میشد، اختلافات با حکمیت انگلستان حل و فصل شود. در سال 1250 ایران و افغانستان بر سر آب هیرمند به مشکل برخوردند و با حکمیت انگلستان قرار بر سهم 50 درصدی هر یک از دو کشور شد. در سال 1285 دوباره با حکمیت انگلستان سهم ایران به 33 درصد کاهش یافت. از آن زمان به بعد تقریبا هر 30 سال اختلافات بین ایران و افغانستان بر سر آب رود هیرمند به یک قرارداد جدید با حکمیت انگلستان ختم میشد که سهم ایران در هر قرارداد دایما کاهش مییافت. در نهایت، این دو کشور در پس کشمکشی 100 ساله، در سال 1351 قراردادی را برای تقسیم آب رود هیرمند به امضا رساندند که تاکنون پابرجا مانده است. در این قرارداد که بین نخستوزیران وقت دو کشور و برای اولینبار بدون حکمیت انگلستان انجام شد، سهم ایران از آب رود هیرمند به 14 درصد تنزل پیدا کرد. این قرارداد اکنون مبنای تعاملات آبی ایران و افغانستان است.
البته هیرمند تنها حوضه آبی مشترک ایران با همسایه شرقی خود نیست. رودخانه هریرود نیز از افغانستان سرچشمه میگیرد، به مرز مشترک ایران و افغانستان وارد شده و از آنجا به مرز ثلاثه ایران، افغانستان و ترکمنستان میرسد. هریرود سپس مرز ایران و ترکمنستان را تشکیل میدهد. در رابطه با رود هریرود هنوز هیچ قراردادی با افغانستان منعقد نشده است، اما سابقه قرارداد با شوروی سابق به سال 1305 برمیگردد که اکنون مبنای عمل دو کشور ایران و ترکمنستان قرار گرفته است. سد دوستی که بین ایران و ترکمنستان احداث شد و در سال 84 به بهرهبرداری رسید، نتیجه قرارداد ایران با شوروی سابق است که بعد از آن ترکمنستان جایگزین شوروی در این قرارداد شد. یکی از استدلالهای حقوقی معتبر بینالمللی درباره حقآبه رودخانههای مرزی، سابقه تاریخی استفاده از آب رودها و تمدن شکل گرفته در پیرامون آنها است.
در شمال شرق، ایران با ترکمنستان دو حوضه آبریز مشترک دارد که از ایران به ترکمنستان جاری میشوند. در یکی از حوضهها 12 رودخانه وجود دارد و در دیگری رودخانه اترک واقع شده است. در قالب قراردادی که با شوروی سابق منعقد شد، تمامی رودخانههای مشترک ایران و ترکمنستان قرارداد دارند که مبنای آنها قرارداد سال 1305 است.
در شمال غربی ایران، حوضه آبریز ارس قرار دارد که از ترکیه شروع شده و بخشی از مرز ایران با کشورهای ارمنستان و آذربایجان را تشکیل داده و در نهایت به دریای خزر میریزد و وارد ارمنستان میشود. در واقع کشورهای ایران و ترکیه و ارمنستان و آذربایجان از آب رود ارس بهره میبرند. حوضه ارس بسیار مهم است، اهمیت آن را میتوان در نامگذاری و مشهور شدن آن به رودخانه «صلح و دوستی» در میان این چند کشور دریافت. سالهای زیادی است که این کشورها، در حال استفاده از منابع آبی ارس هستند. در داخل ایران سه استان آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی و اردبیل از این آب بهرهبرداری میکنند.
سرچشمه رودخانه ارس دو سرشاخه اصلی دارد. یک شاخه از مرز مشترک ارمنستان و ترکیه شروع میشود. با این وجود که ارمنستان و ترکیه روابط خوبی با یکدیگر ندارند، اما سدی مشترک در آنجا احداث کردهاند. شاخه دیگر از ترکیه نشأت میگیرد و این دو سرشاخه به هم پیوسته و وارد مرز مشترک میان ایران و ارمنستان میشوند. کشور ایران با هر سه کشور ترکیه، آذربایجان و ارمنستان روابط نسبتأ خوبی دارد و قراردادهای مطلوبی را با شوروی سابق بر سر رود ارس منعقد کرده است. هماکنون مکانیزمهای همکاری با کشورهای همسایه بر اساس این قراردادها فعال هستند و رود ارس موجب تقویت روابط جمهوری اسلامی ایران با همسایگان شمال غربی کشور از جهات سیاسی، فنی و حقوقی شده است. اگرچه کشورهای پاییندست، یعنی ارمنستان، ایران و آذربایجان با ترکیه به عنوان کشور بالادست این حوزه هیچ قراردادی ندارند.کشور ایران و جمهوری آذربایجان 46 سال است به بهرهبرداری مشترک از آب رودخانه ارس میپردازند و تاکنون 46 اجلاس سالانه و بیش از 200 نشست در این زمینه تشکیل شده است. در هر نشست برنامه بهرهبرداری سال آینده بررسی میشود. علاوه بر آن نشستهایی بین سه استان کشور و مقامات محلی کشور آذربایجان نیز برگزار میشود.
در مرزهای شمالی و در آنجا که ایران با کشور ترکیه مرز مشترک دارد، رودخانههای کوچکی وجود دارند که از ترکیه به سمت ایران جاری هستند. بعضی از این رودخانهها از سال 1955 قرارداد دارند و ایران حقآبه خود را مورد بهرهبرداری قرار میدهد.
در غرب، ایران و عراق در خصوص موضوعاتی نظیر مساله احیای تالاب هورالعظیم و نیز رودخانههای مرزی میان دوکشور که مهمترین آنها اروندرود است، در حال مذاکره هستند. حوضه مرزی غرب و جنوب غرب ایران بخشی از حوضه آبی دجله و فرات است و ایران و عراق قراردادی به نام قرارداد 1975 منعقد کردهاند که یکی از موافقتنامههای آن درباره استفاده از رودخانههای مرزی است. رود سیروان، رود زاب و چند رودخانه در مناطق گرمسیری استان ایلام قرار دارند که بین ایران و عراق مشترک هستند. بر اساس قرارداد 1975 یک کمیسون مشترک باید تشکیل شود تا تقسیم آب و مسائل اجرایی در آن انجام شود.
در رابطه با آبهای مرزی غرب ایران باید دانست که ظرفیت کل سدهای مرزی ایران 5 میلیارد مترمکعب است، در حالی که یکی از سدهایی که بر روی رود زاب در عراق بسته شده است 6 میلیارد مترمکعب ظرفیت دارد. روی سد سیروان در عراق سدی دیگر به ظرفیت 3 میلیارد متر مکعب نیز احداث شده و در پایینتر از آن نیز سدی با ظرفیت 2 میلیارد و 500 میلیون متر مکعب قرار دارد. در نقطه اتصال دجله و فرات، دریاچهای با ظرفیت 80 میلیارد متر مکعب قرار دارد و در مجموع حوضه دجله و فرات در کشور عراق، در مجموع حدود 128 میلیارد مترمکعب برداشت آب صورت میگیرد.
همچنین ترکیه سدهای فراوانی بر روی دجله و فرات احداث کرده است که فقط یکی از آنها 50 میلیارد و یکی دیگر 10 میلیارد مترمکعب ظرفیت آب پشت سد دارند. این ارقام در قیاس با ارقام برداشت ایران باعث میشود حجم برداشت آب ایران نسبت به این کشورها خیلی ناچیز بوده و کمتر از آن باشد که بخواهد تأثیر منفی زیادی بر روی حوضه آبی رودهای مرزی داشته باشد، بنابراین بحثهای زیستمحیطی منطقه بیشتر متوجه کشورهای ترکیه و عراق است.
در نهایت، موضوعی که مساله کار در منابع مرزی در ایران را پیچیده میکند این است که بر خلاف کشورهایی مانند ترکیه و افغانستان که کشورهای بالادست و پرآب بوده و به همین دلیل میتوانند رویه واحد و راحتتری در پیش بگیرند، ایران جزو معدود کشورهایی است که در نقاطی پاییندست و در نقاطی بالادست است.