4 خانه شطرنج اقتصاد ایران
مجید اعزازی|
دبیرگروه راه و شهرسازی|
1- نمایندگان مجلس در جلسه علنی نوبت دیروز عصر، به هنگام بررسی تبصره 14 مربوط به یارانهها با پیشنهاد تخصیص روزانه یک لیتر بنزین به هر ایرانی مخالفت کردند. پیشنهادی که به گمان گروهی از کارشناسان اقتصادی میتوانست در شرایط کنونی اقتصاد کشور مرهمی بر زخم رانت سوخت به گروهی خاص از جمعیت کشور باشد و تا حدی آلام ناشی از نابرابری درآمدی و... را تسکین دهد. البته در این مخالفت، مجلس تنها نبوده و آنگونه که پورمحمدی معاون سازمان برنامه و بودجه در جلسه علنی دیروز اعلام کرده، دولت هم مخالف این پیشنهاد بوده است، پیشنهادی که به گفته پورمحمدی، یکی از ۲۰ سناریوی سازمان برنامه و بودجه درباره قیمت بنزین بوده است.
اگر چه مخالفت نماینده دولت با یکی از سناریوهای طراحی شده توسط سازمان برنامه و بودجه جای سئوال و شگفتی دارد، اما به باور اغلب کارشناسان اقتصادی مستقل از دولت، این سناریو مزیتهای متعددی میتوانست برای اقتصاد وشهروندان به همراه داشته باشد. در این حال، مجال طرح و شرح این مزیتها در این مقال نمیگنجد. اما این نکته حایز اهمیت است که ریشه مسائلی همچون یارانه سوخت، جهشهای ناگهانی قیمت برخی از کالاها و محصولات شبیه گوشت گوسفند و کاهو و... را باید در لایههای عمدهتر و اثرگذارتر اقتصاد جستوجو کرد و برای رفع آنها سیاستهای متناسب و مبتنی بر علم اقتصاد و تجربه سایر کشورها وضع کرد نه اینکه سناریوهای متعددی تدوین شود و در نهایت هم مورد مخالفت قرار گیرند.
2- شطرنج بازان حرفهای در همان ابتدای بازی و به هنگام «گشایش» مهرهها تلاش میکنند که 4 خانه کانونی در صفحه شطرنج را از آن خود کنند و تا آخر بازی بر این 4 خانه تسلط داشته باشند. در نهایت نیز کسی برنده خواهد بود که بر این خانههای کانونی تسلط کافی داشته باشد. صفحه شطرنج اقتصاد ایران نیز در شرایط کنونی 4 خانه کانونی و عمده دارد که تسلط بر آنها در حکم تسلط بر همه بازارها و مناسبات اقتصادی خواهد بود، به گونهای که نیاز ورود و مداخله هر روزه دولت به بازارهایی همچون گوشت و مرغ و سبزی را از میان بر میدارد. در واقع، در صورتی که دولت بتواند سیاستگذاری موثر و کارآیی برای این 4 خانه اصلی صفحه شطرنج اقتصاد داشته باشد، میتواند از 60 خانه باقی مانده (و بلکه هزاران خانه) این صفحه خاطر جمع باشد.
3- به اعتقاد نگارنده تورم، یارانهها، نرخ ارز و سرمایه اجتماعی دستکم در شرایط کنونی 4 خانه اصلی صفحه شطرنج اقتصاد به شمار میروند که در صورت سیاستگذاری کارآمد دولت برای هر یک از این خانهها، میتوان انتظار داشت مسائل اقتصاد ایران بهشدت کاهش یابند.
همانطور که فعالان اقتصاد و مردم ایران میدانند، تورم یکی از مسائل عمده از حدود 50 سال گذشته در کشورمان بوده است. این مساله در نحوه تزریق منابع حاصل از فروش نفت به اقتصاد ریشه دارد اما طی سالهای اخیر که میزان فروش نفت کاهش یافته و درآمدهای نفتی کاهش یافته است، مساله رویش موسسههای اعتباری ومالی و در پی آن افزایش خلق نقدینگی در اثر فعالیت این موسسهها به تورم دامن زده و میزند. حل این مساله همانطور که کارشناسان بارها اعلام کردهاند، اصلاح نظام بانکی و تبعیت این دسته از موسسات از بانک مرکزی است.
یارانهها نیز به عنوان خانه دوم در وسط صفحه شطرنج اقتصاد کشور مسالهای بسیار آشنا و آزموده شده در اقتصاد ایران و برخی از اقتصادهای جهان است. سیاستگذاری درست و دقیقی در برنامه چهارم توسعه کشور در این باره صورت گرفته بود مبنی بر اینکه نرخ حاملهای انرژی به صورت پلکانی طی چند سال به قیمت فوت خلیج فارس برسد و طی همین سالها نیز از محل درآمدهای ناشی از واقعیسازی قیمت سوخت، اقشار آسیب پذیر در برابر ناملایمات اقتصادی و اجتماعی توانمند شوند. این مساله اما اجرا نشد و در سال 88 پرداخت یارانه نقدی به همه ایرانیان انجام شد که تاکنون نه تنها تعهدات ماهانه سنگینی را برای دولت ایجاد کرده که اقشار آسیب پذیر نیز از آن به نحو شایسته بهره مند نشدند و این همه در حالی است که نرخ سوخت با توجه به نوسانهای ارزی به حدود یک هشتم نرخ فوب خلیج فارس کاهش یافته است و در واقع دولت هم به افراد برخوردار یارانه بنزین میدهد و هم یارانه نقدی؛ در حالی که اقشار آسیب پذیر صرفا از یارانه نقدی بهرهمند هستند. یارانهای که ارزش آن نیز بهشدت کاهش یافته و قدرت خرید بسیار کمتری از 9 سال پیش دارد. در واقع با این شیوه پرداخت یارانه نقدی، موتور دیگری برای افزایش نابرابری درآمد روشن شده وبه آن دامن میزند.
خانه سوم صفحه شطرنج اقتصاد ایران، نرخ ارز است. نرخ ارز نقش اساسی در صادرات و واردات و در نتیجه در تولید بنگاههای اقتصاد و مصرف خانوار ایرانی دارد. با توجه به نوسان قیمتی در همه بازارها، شرح اثر نرخ ارز بر زندگی شهروندان و اقتصاد توضیح واضحات است و از آن صرف نظر میکنیم. اما بیگمان سیاست تثبیت نرخ ارز طی چند سال و سپس رها کردن یا رها شدن آن، سیاست درستی نیست. این مساله هم تجربه شده و کاملا واضح است. آنگونه که کارشناسان اقتصادی میگویند، به بیانی ساده، سیاست ارزی دولت باید به گونهای باشد که نرخ ارز همگام با نرخ تورم داخلی و خارجی افزایش یابد و دولت این افزایش را سرکوب نکند.
سرمایه اجتماعی اما چهارمین خانه کلیدی و کانونی صفحه شطرنج اقتصاد ایران است. (سرمقاله دیروز روزنامه تعادل را بخوانید) طی 20 سال گذشته، نسلهای متعدد به عینه اثر این مساله را در مقاطع مختلف زمانی از جمله پس از انتخابات ریاستجمهوری در سالهای 76، 92 و 96 و.... در زندگی و معیشت خود تجربه کردند اما متاسفانه قدر و اندازه این امید و اعتماد مردم و جوانان درک نشده است و از همین رو، در شرایط حساسی که اقتصاد دچار نوسان میشود و تبلیغات برخی گروههای داخلی و برخی رسانههای خارجی هم شعله آن را برافروختهتر میکند، شاهد برخی ناهنجاریها، طمع ورزیها و صف بستنها برای به دست آوردن ارز یا کالایی مازاد بر نیاز واقعی هستیم.
امید که دولت و مجلس اولویتهای خود در تصمیمسازی و سیاستگذاری را تغییر دهند و فارغ از مشکلات و معضلات ریز و درشت اقتصادی و اجتماعی، بر سرچشمه این مشکلات (4 خانه اصلی صفحه شطرنج اقتصاد ایران) تمرکز کنند. در این صورت، مسائل حاشیهای که وقت و انرژی کشور را هدر میدهند، اساسا وجود نخواهند داشت.