تفاوت‌ فروشگاه تعاونی با سایر فروشگاه‌ها

۱۳۹۷/۱۲/۱۲ - ۰۰:۱۰:۳۹
کد خبر: ۱۴۰۶۸۵
تفاوت‌ فروشگاه تعاونی با سایر فروشگاه‌ها

بهمن عبداللهی

رییس اتاق تعاون ایران

فروشگاه‌های تعاونی عموما وجوه لازم را از سهام اعضا مصرف‌کننده تأمین می‌کنند. هر کس که واجد شرایط مقرر در اساسنامه باشد می‌تواند با پرداخت مبلغ سهام، عضو تعاونی شود. همچنین هر عضو می‌تواند با جمع کردن سودهای خود در تعاونی، سهام بیشتری خریداری کند. ترکیب مالی تعاونی‌ها «سرمایه‌داران بزرگ» به وجود نمی‌آورد زیرا سهامداران، بهره‌ای با نرخ محدود دریافت می‌دارند.

به‌طور کلی، چهار پاسخ در مقابل این پرسش وجود دارد: یک تعاونی، به مشتریان تعلق دارد، مشتریان آن را کنترل می‌کنند، منافعی که عاید تعاونی می‌شود به مشتریان مسترد می‌گردد، موسسات تعاونی، کارایی خود را از طریق همکاری افزایش می‌دهند.

   تعاونی به مشتریان تعلق دارد

فروشگاه‌های تعاونی عموما وجوه لازم را از سهام اعضا مصرف‌کننده تأمین می‌کنند. هر کس که واجد شرایط مقرر در اساسنامه باشد می‌تواند با پرداخت مبلغ سهام، عضو تعاونی شود. همچنین هر عضو می‌تواند با جمع کردن سودهای خود در تعاونی، سهام بیشتری خریداری کند.

ترکیب مالی تعاونی‌ها «سرمایه‌داران بزرگ» به وجود نمی‌آورد زیرا سهامداران، بهره‌ای با نرخ محدود دریافت می‌دارند.

اعضا می‌توانند بهای سهام خود را هر موقع بخواهند از تعاونی مسترد دارند. این رویه درست عکس رویه شرکت‌های سهامی است که معمولا سهام سرمایه‌ای را یک سرمایه‌گذاری درازمدت تلقی می‌کنند. معنی این روش این است که بنگاه‌های خرده‌فروشی تعاونی چیزی فراتر از سازمان‌های بازرگانی هستند.

بنگاه‌های تعاونی، وظیفه موسسات پس‌انداز را نیز انجام می‌دهند. تعاونی‌ها با پرداخت بهره در مقابل سرمایه‌ای که عضو تودیع کرده و با فراهم آوردن تسهیلاتی برای استرداد آن، وسیله ساده‌ای برای تأمین اندوخته به وسیله اعضا فراهم آورده‌اند. وجوه اندوخته‌ای که بنگاه‌های تعاونی خرده‌فروشی نگاه‌داری می‌کنند نماینده یک سرمایه «دسته‌جمعی» است که متعلق به اعضاست.

   تعاونی به وسیله اعضا کنترل می‌شود

اعضای تعاونی که مالکان آن محسوب می‌شوند با اختیارات تام نسبت به انتخاب گروه مدیریت تعاونی مبادرت می‌ورزند. هر عضو یک رأی دارد نه بیشتر حتی اگر تعداد سهامی که داراست زیاد باشد.

در یک موسسه تعاونی نمونه، کنترل امور روزمره و جاری به وسیله هیات‌مدیره‌ای است که از میان افراد عادی که عضو تعاونی هستند انتخاب می‌شوند. هیات‌مدیره عملیات خود را در جلسات منظم سالانه به اعضا گزارش می‌دهند. تمام اعضا حق دارند در این جلسات شرکت کنند و هر موضوعی را که مربوط به معاملات موسسه یا نحوه صرف وجوه آن باشد. منجمله توزیع جایزه خرید، در جلسه مطرح نمایند. اعضا به همین ترتیب می‌توانند در یک جلسه ویژه، مقررات موسسه را برحسب توصیه هیات‌مدیره یا برخلاف میل هیات تغییر دهند.

اعضای هیات‌مدیره معمولا فقط قسمتی از اوقات خود را صرف وظایف تعاونی می‌کنند و حق‌الزحمه مختصر برای جبران هزینه‌ها دریافت می‌دارند. انتخاب اعضای هیات‌مدیره در فواصل منظم تجدید می‌شود. مسوولیت‌های هیات عبارتست از:

_ انتخاب کارمندان موسسه

_ تعیین خط‌مشی کلی درباره قیمت‌ها، سود و اندوخته

_ توصیه نرخ بهره‌ای که به سرمایه اعضا تعلق می‌گیرد.

ـ تصویب هزینه‌های سرمایه‌ای عمده و تنظیم برنامه سرمایه‌گذاری برای توسعه.

_ تصویب بودجه سرمایه‌ای به‌طور مشروح

_ دریافت گزارش‌ها و آمار و بازرسی کارایی عملیات خرده‌فروشی و حفظ ارتباط با اعضا

بعضی از موسسات تعاونی یک کمیته آموزش نیز انتخاب می‌کنند.

به یک مفهوم که حایز اهمیت است، افراد عضو یک بنگاه تعاونی بر فدراسیون‌های تعاونی یعنی عمده‌فروشی تعاونی و اتحادیه تعاونی نیز که تمام تعاونی‌ها در سطح ملی به آن وابسته هستند نظارت دارند. این بنگاه‌ها به منظور تأمین خدمت مورد نیاز تعاونی‌های خرده‌فروشی تشکیل شده‌اند.

موسسات خرده‌فروشی هیات‌های رییسه موسسات مزبور را انتخاب می‌کنند و بنابراین به‌طور غیر مستقیم در انتخاب مقامات اجرایی مهم نظارت دارند و نهایتا تعیین خط مشی فدراسیون‌ها با آنهاست.

به این ترتیب تمام ترکیب و ساختمان نظارت و کنترل تعاونی از افراد عضو یا مشتری گرفته تا فروشگاه‌ها و موسسات منطقه‌ای و اتحادیه یا عمده‌فروشی‌های ملی که در سطح بالا قرار گرفته‌اند منطبق با اصول دموکراسی است.

اصرار به رعایت اصول دموکراسی در امر نظارت، مسائل مدیریت تعاونی را دشوارتر، پیچیده‌تر و وقت‌گیرتر از خرده‌فروشی‌های خصوصی می‌کند. ولی این کوشش‌ها با ارزش است زیرا کلید موفقیت یک دستگاه توزیعی است که مستقیما با خواسته‌های مصرف‌کننده مرتبط می‌شود.

تنها راه حصول اطمینان از اینکه رضایت خاطر مشتری فراهم است این است که قدرت تصمیم نهایی به خود وی تفویض شود. به علت حاکمیت مشتری، تعاونی‌ها می‌توانند کالای مرغوب و خدمات بهتر را به قیمت پایین‌تر تأمین کنند و به تدریج عده بیشتری از تعاونی‌ها به این امر توفیق می‌یابند. ولی خصوصیات دموکراسی در جنبش تعاونی با گذشت زمان دگرگون شده است. تغییرات فنی و اقتصادی و افزایش فاحش جنب و جوش در زندگی اجتماعی و بالا رفتن توقعات مردم از وقت آزاد و ساعات تفریح خود و در عین حال توسعه فراوان تعاونی‌ها، همه این علل موجب شده است که مشارکت فعال و مثبت اعضا رو به کاهش بگذارد و این مطلب درباره تمام سازمان‌های داوطلبانه دیگر نیز صادق است.

اکنون مانند گذشته برای اعضای منتخب نیمه‌وقت هیات‌مدیره امکان ندارد که اداره امور روزانه یک بنگاه تعاونی امروزی را تقبل کنند. یک فرد عادی غیر حرفه‌ای هر قدر توانا و با تدبیر باشد نمی‌تواند به خوبی به تمام دقایق و ظرایف جور کردن و کنترل اجناس، نظارت بر بودجه، پیش‌بینی وضع آتی، روش‌های حسابداری جدید و سایر تکنیک‌های تخصصی مدیریت علمی وقوف پیدا کند.

   تحقق دموکراسی

ولی هیچ یک از این پیشرفت‌ها نمی‌تواند مانع تحقق نظارت دموکراتیک در جنبش تعاون باشد. کسانی که توجه جدید به این مشکل معطوف می‌کنند ـ و تعدادشان نیز کم نیست متقاعد شده‌اند که دموکراسی تعاونی همچنان حیاتی و موثر خواهد بود مشروط بر اینکه:

الف) آن عده معدود افراد فعالی که در جلسات عمومی دخالت می‌کنند نماینده واقعی تمام اعضا باشند.

ب) مسوولیت‌های هیات‌مدیره نیمه‌وقت به کنترل جنبه‌های مهمی از امور که در حیطه صلاحیت آنهاست محدود شود.

ج) مدیریت امور جاری تعاونی به مدیران اهل فن تمام‌وقت و آموزش دیده محول شود.

در حال حاضر توجه فراوانی به طرق و وسائل رسیدن به این هدف‌ها مبذول می‌شود.

   منافع حاصل به مصرف‌کنندگان مسترد می‌شود

هنگامی که یک فروشگاه خصوصی مازادی تحصیل می‌کند مازاد مزبور بین صاحبان سهام به نسبت تعداد سهمی که دارا هستند توزیع می‌شود. ولی مازادی که عاید فروشگاه‌های تعاونی می‌شود به اعضای صاحب سهم، به نسبت میزان خرید آنها از تعاونی، بازگردانده می‌شود. این اصل عبارتست از تسهیم منافع به نسبت استفاده از خدماتی که گروهی از افراد گرد هم آمده و دسته جمعی تأمین نموده‌اند.

منافع تعاونی نماینده مزایایی است که از رقابت در بازار حاصل شده و بازرگانی خصوصی قادر به مقابله با آن نیست. در بخش خصوصی باید معادل منافع تعاونی به صاحبان سهام پرداخته شود. اگر تعاونی از مدیریت کارآمد بهره‌مند باشد می‌تواند تمام کالاها را به قیمت موسسات خصوصی بفروشد و هنوز هم به مشتریان سود بدهد.

خرید افراد عضو، در اسناد و دفاتر تعاونی ثبت می‌شود. عضو مختار است که سود خود را نقدا دریافت کند یا در تعاونی باقی بگذارد تا جمع شود و یک اندوخته سرمایه‌ای تشکیل دهد که به آن بهره تعلق گیرد.

به‌طور کلی، بخش توزیع در اقتصاد تدریجا به انتفاع کمتر تمایل دارد. به عبارت دیگر، با کاهش میزان سود و افزایش فروش، بازگشت سرمایه تسریع می‌شود. معمولا قیمت‌های تعاونی طوری تعیین می‌شود که با نرخ‌های نازل‌تر بازار تطابق داشته باشد. بدین‌ترتیب، همین که قیمت‌های جاری بازار سیر نزولی طی کند تعاونی‌ها نیز از آن پیروی می‌کنند، تا آنجا که سیر نزولی قیمت‌ها و اکتفا به منافع کمتر، منتج به سود کمتری می‌شود. معنی آن بطور ساده این است که خریدار تعاونی از ثمره آنی آن در تمام سال بهره‌مند می‌شود، ولی در موقع خرید پول کمتری می‌پردازد و به همین ترتیب سود کمتری نیز در آخر سال دریافت می‌کند، به جای اینکه تمام سال مبالغ بیشتری بپردازد و در پایان سال مبلغ بیشتری به عنوان سود دریافت نماید.

سیاست قیمت‌گذاری برای خرده‌فروشی‌های تعاونی از موسسات خصوصی پیچیده‌تر است. هدف بازرگان خصوصی این است که قیمت‌ها را در سطحی تعیین کند که حداکثر سود را برای سهامداران تأمین نماید و در عین حال برای مصرف‌کننده نیز قابل قبول باشد ولی در تعاونی اعضایی که سود خرید دریافت می‌کنند، در عین حال مصرف‌کننده نیز هستند و علاقه‌مندند قیمت‌ها پایین باشد. از این رو، هیچ راهنمای مشخصی برای قیمت‌گذاری کالاهای تعاونی وجود ندارد.

ولی در سال‌های اخیر رقابت از ناحیه مغازه‌های خصوصی که به منافع کم و بازگشت سریع پول اتکاء می‌کنند موجب شده است که قیمت‌های تعاونی نیز تنزل نماید. بیشتر اعضا اکنون ترجیح می‌دهند که قیمت‌ها بیشتر در نتیجه رقابت پایین باشد و سود کمتری نیز دریافت کنند. ولی حتی موقعی که قیمت‌های تعاونی بتواند در رقابت پیروز شود، هنوز می‌تواند سود خرید به مصرف‌کننده بپردازد. این سود خرید به نوبه خود مقیاسی از منافع مالی است که در نتیجه معامله با تعاونی عاید مصرف‌کننده می‌شود.

   مقابله با مشکلات خرده‌فروشی‌های امروزی

پیشرفت تعاونی، از وضع محقری که راچدیل کار خود را آغاز کرد، تا امروز که نقش عظیمی را در بخش‌های تولیدی و بازرگانی بازی می‌کند، با هر مقیاسی سنجیده شود، خیره‌کننده بوده است.

با این حال در سال‌های اخیر جنبش تعاونی در معرض انتقاد یا راهنمایی و اندرز بوده است. سابقه پیشرفت نهضت بسیار درخشان بوده ولی هنوز به اندازه کافی رضایت‌بخش نیست. آن دسته از رهبران تعاون که متفکرترند از این واقعیت که از سرعت توسعه نهضت تعاون کاسته شده نگران هستند و چیزی که از این هم بیشتر زنگ خطر را به صدا می‌آورد این است که تعاون با رقبای خود در بخش خصوصی همگامی ندارد.

علل ناتوانی تعاونی به اینکه پیشرفت خود را حفظ کند، در سال‌های اخیر عمیقا تجزیه و تحلیل شده است. نتیجه تجزیه و تحلیل‌ها نشان می‌دهد که سازمان رقبای تعاونی برای اخذ تصمیمات سریع و قاطع مناسب‌تر و برتر از سازمان تعاونی است. بخش خصوصی با ایجاد یک سلسله فروشگاه‌های پیوسته، توانسته سیاست خرید و فروش را در مورد تعداد زیادی فروشگاه خرده‌فروشی هماهنگ کند و در نتیجه تولید و توزیع را با هزینه کمتری انجام دهد.

بدین‌ترتیب نتیجه گرفته می‌شود که جنبش تعاون هیچ‌گاه نمی‌تواند با داشتن صدها فروشگاه خرده‌فروشی جدا که هر کدام مستقلا عمل می‌کنند و یک بنگاه عمده‌فروشی که نظیر هر سازمان تدارکات دیگری فقط برای کسب و کار آنها مبارزه می‌کند با رقبایی که در سطح ملی با یکدیگر همبستگی دارند رقابت کند و پیروز شود. ما باید یک نوع سازمانی به وجود آوریم که بتواند عملیات بنگاه‌های خرده‌فروشی و عمده‌فروشی را با یکدیگر هماهنگ سازد.

   کارایی از طریق همکاری

یک پاسخ به این موضوع غامض و مشکل عبارتست از ادغام و اختلاط. بنگاه‌های خرده‌فروشی باید به یکدیگر توأم شوند و واحدهای بزرگ‌تری را تشکیل دهند که بتواند خدمات کامل‌تری را با هزینه کمتری انجام دهد. این عمل از همان اوان تشکیل نهضت تعاون شروع شد و تاکنون ادامه داشته است.

تا امروز در داخل نهضت تعاون همگی متفق‌القول هستند که توأم کردن تعاونی‌ها به خودی خود، به خطر رقابت از ناحیه بخش خصوصی نمی‌تواند کاملا جواب دهد.

حتی تسریع در توأم کردن تعاونی‌ها موجب این نخواهد شد تعاونی‌هایی ایجاد گردد که از لحاظ وسعت بتواند با سلسله فروشگاه‌های پیوسته بهم رقابت نماید. «مقابله با رقابت از ناحیه سازمان‌های بزرگ بخش خصوصی یک مشکل عمده روز است ولی احتمال ندارد که با فعل و انفعالات مربوط به توأم کردن فروشگاه‌ها حل شود هر چند این امر از جهات دیگر نیز ضروری باشد.»

ولی مفهوم این مطلب این نیست که هیچ راه‌حل دیگری ارایه نشده است. همکاری عامل لازم و مهمی است که باید با اختلاط و توأم کردن تعاونی‌ها همراه باشد.

در وضعی که فعلا افکار تعاونی سیر می‌کند، کارشناسان متقاعد شده‌اند که مقدار بیشتری اقدام و عمل مشترک باید از طریق همکاری بین خرده‌فروشی‌ها و عمده‌فروشی تعاونی به وجود‌آید و همکاری موثر فقط هنگامی حاصل می‌شود که رابطه بین عمده‌فروشی تعاونی و خرده‌فروشی‌ها به نحوی باشد که عمده‌فروشی مجبور نباشد به عنوان یک سازمان مستقل اقدام نماید و در انجام معاملات روزانه ناگزیر از رقابت باشد.

   مشکل تامین اعتبار

برای روبه‌رو شدن با نیازمندی‌های خرید، انبارداری و فروش به مقیاس وسیع، نهضت تعاون نیازمند به این است که تغییراتی در سازمان خود ایجاد نماید.

اینها به نوبه خود احتیاج به مقادیر زیادی پول برای ساختمان‌های تازه و کارکنان بسیار ورزیده و آموزش‌دیده و تجهیزات و وسائل دارد. اعضای تعاونی از خود می‌پرسند که مبالغ هنگفت مورد نیاز را از کجا باید تأمین کرد. یک جنبه مشکل تأمین اعتبار این است که دارایی‌های یک تعاونی معمولا به صورت نقدینه «جاری» نگاه‌داری نمی‌شود و قسمت عمده وجوه معمولا به صورتی سرمایه‌گذاری می‌شود که بهره تحصیل نماید.

علاوه بر این، بخش عمده‌ای از منابع تعاونی قابل استرداد است لهذا سهم نسبتا بزرگی از دارایی آنها باید به صورت کاملا آزاد (نقدینه) باشد که بتواند به تقاضای استرداد اندوخته اعضا بلافاصله ترتیب اثر دهد. از این رو نمی‌تواند در عملیات بازرگانی تعاونی مسدود شود.

پیشنهادهای گوناگونی که درباره جلب سرمایه بیشتر به عمل آمده است شامل انتشار سهام ویژه برای تشویق پس‌انداز، پرداخت نرخ بهره بالاتر که سرمایه‌گذاری در تعاونی را جالب‌تر کند، اقدام به تبلیغات بیشتر برای آنکه اعضا را ترغیب نماید ذخایر خود را در تعاونی باقی بگذارند که مورد استفاده تعاونی واقع شود به جای اینکه آنها را به صورت نقدینه وصول نمایند.

همچنین به این واقعیت توجه شده است که ساختمان‌ها و تجهیزات موسسات خرده‌فروشی در حساب‌ها به ارزشی بسیار پایین‌تر از ارزش روز آنها ثبت شده است. بعضی محافل پیشنهاد می‌کنند شاید ممکن باشد بعضی از سرمایه‌های «حبس شده» از طریق ارزش دفتری پایین‌تر به وسیله «فروش» بعضی از اموال به قیمت واقعی به موسسات مالی تعاونی و سپس «اجاره کردن» مجدد همان اموال برای عملیات بازرگانی موجب شود قسمتی از این سرمایه «حبس شده» آزاد شود. این اقدام مقداری از وجوه را برای سرمایه‌گذاری‌های تازه آزاد خواهد کرد‌گر چه این وسیله هزینه معاملات را بالا خواهد برد.

ولی سرانجام، بزرگ‌ترین امید برای تشویق اعضا به سرمایه‌گذاری در تعاونی، بی‌شک در بالا بردن کارایی نهفته است. هر چه اعضا بیشتر به تعاونی خود اعتماد داشته باشند بیشتر مایلند وجوه خود را به آن بسپارند. شاید جلب اعتماد اعضا برای سپردن اندوخته‌های خود به تعاونی، موثرترین نقش را بازی کند. اعتماد اعضا را فقط می‌توان با فراهم کردن تسهیلات خرید درجه اول و تغییر در نحوه معاملات به ترتیبی که موجب افزایش فروش و کاهش هزینه و بالا رفتن پاداش معاملات گردد و منافع تعاونی را بر مشتریان آشکار نماید، جلب کرد.