دانش‌آموزان در تقابل سنت و مدرنیته

۱۳۹۷/۱۲/۲۷ - ۰۵:۰۶:۲۲
کد خبر: ۱۴۱۷۷۱
دانش‌آموزان در تقابل سنت و مدرنیته

ریحانه جاویدی|

کیفیت آموزش در مقطع ابتدایی اگر تا چندی پیش فقط دغدغه خانواده‌هایی بود که دانش‌آموز ابتدایی داشتند،‌ چند وقتی است که به موضوع اصلی وزارتخانه آموزش و پرورش تبدیل شده است. سال‌های سال سیستم آموزشی ایران در مقطع ابتدایی به شکل سنتی و غیرقابل تغییر اداره می‌شد اما از مدتی پیش اصطلاحات تازه‌ای به این حوزه وارد شده است،‌ بازی و یادگیری،‌ سیستم ارزشیابی کیفی، منع کتاب‌های کمک آموزشی و تمرکز بر مفاهیمی چون شادی و نشاط در مدارس از مواردی است که به گواه مسوولان آموزش و پرورش جایشان در سیستم آموزش ابتدایی ایران خالی بود. اگر قدیمی‌ها تعطیلات نوروز را به انجام تکالیف پیک نوروزی می‌گذراندند که هنوز هم خاطره تلخش برایشان مانده،‌ دو سالی است که جای پیک نوروزی را داستان‌خوانی گرفته و انجام اموری که بیش از هر چیزی خلاقیت دانش‌آموزان را تقویت می‌کند با این وجود هنوز هم راه طولانی تا رسیدن به سیستم آموزشی مدرن در مقطع ابتدایی در پیش است، تا جایی که رضوان حکیم‌زاده،‌ معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش،‌ معتقد است برای رسیدن به یک نظام آموزش مدرن با چندین سد راه مواجهیم که تغییر رویه آموزش و پرورش تنها یکی از آن‌هاست.

   آموزش به دانش‌آموزان ابتدایی

با شیوه استادان دانشگاه

اگرچه عوامل بسیاری سیستم آموزشی ایران در مقطع ابتدایی را از مدرن شدن،  دور می‌کند،‌ وزیر آموزش و پرورش معتقد است یکی از مهم‌ترین این عوامل انتقال وظایف آموزش عالی به مدارس است. محمد بطحایی،‌ روز گذشته در نشست با روسای ادارات سازمان استعدادهای درخشان و دانش‌پژوهان جوان استان‌های یزد، خراسان رضوی، قم، شهر تهران، البرز و سمنان؛ روسای کمیته‌های علمی المپیاد؛ اعضای شورای مرکزی اندیشکده دانش‌پژوهان جوان درباره این موضوع بیان کرد:‌ متاسفانه بخشی از مأموریت آموزش عالی به آموزش‌وپرورش منتقل شده است  و برخی نیز به این روند می بالند اما این نادرست است زیرا آموزش و پرورش عمومی را با تهدید مواجه کرده و باعث انحراف از مسیر اصلی‌اش شده است. در آموزش ابتدایی و متوسطه اول دچار انحراف از ماموریت اصلی این حوزه شده‌ایم به همین خاطر در کلاس‌های ابتدایی به شیوه اساتید دانشگاه تدریس می‌کنیم؛ لذا با این الگوبرداری‌ها تربیت و آموزش در مدارس برای دانش آموزان حاصل نمی‌شود. او با طرح این پرسش که  «در حوزه آموزش‌وپرورش عمومی باید با چه سیاست و رویکردی حرکت کنیم که آموزش‌وپرورش عمومی را با تهدید مواجه نکند»؛ افزود:‌ دانش آموزان در مدرسه باید مهارت‌های زندگی را آموزش ببینند و بتوانند مسائل زندگی را شناسایی و حل کنند و این، از مأموریت‌های اصلی آموزش‌وپرورش عمومی است و هر عاملی که این مأموریت اصلی را تحت‌الشعاع قرار دهد با آن مقابله خواهد شد. اظهارات وزیر آموزش و پرورش در حالی است که رضوان حکیم‌زاده،‌ معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش اعتقاد دارد، مشکلات مقطع ابتدایی برای تغییر و تحول،‌ چند لایه بوده و به صرف تغییر نگاه آموزش و پرورش،‌ نمی‌توان در این مقطع تحول ایجاد کرد.

   چالش‌های مدرن شدن آموزش

او درباره این موضوع به تعادل گفت:‌ سخت‌گیری در مقطع ابتدایی به دانش‌آموزان و شیوه‌های دشوار تدریس در این مقطع،‌ یک رویه بسیار قدیمی و غلط است که به نگاه سنتی نسبت به تعلیم و تربیت بازمی‌گردد. در حالی که تعلیم و تربیت در معنای حقیقی،‌ دستاوردهای دیگری دارد. در دوره کودکی باید یادگیری پایدار رخ دهد نه سیستمی که دانش‌آموز را نسبت به مدرسه منزجر کند اما متاسفانه ما سال‌های سال با علم تربیتی و اصول آن پیش نرفتیم و همین موضوع سبب شده روش‌های نادرستی محور کار باشد. او افزود:‌ اما در راستای اجرای سند تحول بنیادین و تنوع در محیط یادگیری،‌ حرکت‌های تازه‌ای شروع شده که شاهدیم بحث روش‌های سنتی به چالش کشیده شدند و با توجه به برنامه‌های جدید مثل بازی و یادگیری،‌ شیوه‌های خلاق جایگزین روش‌های غلط قدیمی شدند. اما برای ادامه این رویه و برای رسیدن آموزش و پرورش در مقطع ابتدایی به سطح استاندارد با چند چالش رو به‌رو هستیم. نخست اینکه باید معلمان را هم بر این اساس آموزش دهیم که جوابگوی نیاز آموزش امروز باشند،‌ اگر مسوولان آموزش و پرورش بر این موضوع تاکید کنند و مجلس هم ضرورت تحول در آموزش ابتدایی را درک کند،‌ سبب می‌شود از حضور معلم‌هایی که بدون تخصص کافی به آموزش و پرورش تحمیل می‌شود،‌ جلوگیری شود در نتیجه زمانی که این موضوع حل شود شاهد برچیده شدن نظام آموزش سنتی از مدارس خواهیم بود. حکیم‌زاده چالش بعدی را مربوط به خانواده‌ها دانست و گفت:‌ موضوع دیگری که سد راه مدرن شدن آموزش ابتدایی است، نگاه خانواده ها به وظیفه و مسوولیت مدارس است. نگرش خانواده ها باید به سمتی حرکت کند که به جای مطالبه یادگیری مطالب به صورت صرف از مدرسه‌ها مطالبه تربیتی داشته باشند،‌خواهان افزایش مهارت فرزندانشان در مدارس باشند نه فقط حفظ کردن دروس. مهم‌تر اینکه دانش‌آموزان در درس  عالی باشند،‌ این است که مسوولیت‌های شهروندی را به درستی یاد بگیرند و خانواده ها باید به سمتی هدایت شوند که توجهشان به این امور بیشتر از اهمیت دادن به نمره فرزندانشان باشد. معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش در پاسخ به غیراستاندارد بودن حجم و مطالب کتاب‌های درسی در مقطع ابتدایی نسبت به استاندارد جهانی بیان کرد:‌ اگرچه باید در زمینه کتب درسی تغییراتی داشته باشیم اما باید توجه کنیم که امروزه محوریت صرف کتاب‌های درسی به عنوان تنها منبع یادگیری غیرقابل‌قبول است. اینکه فکر کنیم معلم باید سر کلاس درس کتاب را تدریس کند و از آن فراتر نرود و همه چیز در چارچوب کتاب درسی باشد هم از همان نگرش سنتی به مدرسه و درس نشات می‌گیرد. در حالی که باید از منابع متعدد برای یادگیری استفاده کنیم تمرکز صرف بر کتاب درسی در واقع باعث می‌شود منابع یادگیری دیگر را از دست بدهیم که این با آنچه از مدرن شدن آموزش مد نظر ماست،‌ تضاد دارد.

 

   نگاهی به موفق‌ترین نظام آموزشی دنیا

از سال 2000 تاکنون، فنلاند عنوان غیررسمی کشوری با بهترین نظام آموزشی جهان را با خود یدک می‌کشد. کارشناسان معتقدند،‌ موفقیت این کشور در حوزه آموزش به عوامل مختلفی بستگی دارد که می‌توان آن را به شرح زیر طبقه‌بندی کرد:

 آزمون‌های استانداردشده: این آزمون‌ها به‌جای آنکه بر محفوظات متمرکز باشد، دانش، اطلاعات عمومی، قدرت تحلیل و تفکر خلاق دانش‌آموزان را می‌سنجد. پرسش‌هایی که به مهارت‌های دانش‌آموزان در تطبیق‌پذیری با مسائل مختلف مربوط می‌شود معمولاً بخش عمده‌ای از این آزمون‌هاست: از دست دادن شغل، رژیم غذایی، مسائل سیاسی، خشونت، جنگ، اخلاق در ورزش، غذاهای فاقد ارزش تغذیه‌ای، مسائل جنسی، مواد مخدر و موسیقی عامه‌پسند. بی‌تردید پاسخ دادن به این سوالات نیازمند دانش و مهارت‌های چندبعدی است. زمان بیشتر برای بازی:‌ در فنلاند عملاً تکلیفی برای خانه وجود ندارد؛ بچه‌ها در طول هفته تنها 8 /2 ساعت را صرف نوشتن تکلیف مدرسه می‌کنند. نظام آموزشی در فنلاند بالعکس، ارزش زیادی برای اوقات فراغت و تفریح و بازی بچه‌ها قائل است. تخصص و مهارت ویژه معلمان:‌ در فنلاند تدریس، یکی از پردرآمدترین حرفه‌هاست که ورود به آن هم به‌دشواری میسر است. از هر 10 دانش‌آموزی که برای ورود به دوره‌های تربیت‌معلم درخواست می‌دهند، تنها یک نفر پذیرفته می‌شود. جایگاه معلمان در فنلاند مشابه پروفسورها در دانشگاه است. آموزگاران در مقایسه با بسیاری کشورها نظیر آمریکا، ساعات کمتری تدریس می‌کنند و زمان بیشتری را به برنامه‌ریزی درسی اختصاص می‌دهند.