انگیزهها و سرانجام احتمالی
علی حیدری|
کارشناس مسائل خاورمیانه|
طی 15 سال گذشته که روابط ایران و امریکا به واسطه مذاکرات هستهای وارد مرحله متفاوتی شده بود، برخی کشورها از جمله عمان نقشآفرینی زیادی داشتند. برخی کشورها همچون ترکیه و برزیل تلاش کردند تاثیرگذار باشند و در مقطعی با توافق سه جانبه تهران در سال 1389 نقشآفرینی منطقهای و بینالمللی داشته باشند. برخی کشورها نیز همچون قزاقستان با میزبانی مذاکرات در این مسیر گام نهادند. مذاکرات هستهای ایران و 1+5 سرانجام در سال 2015 به نتیجه رسید و برنامه جامع اقدام مشترک یا همان برجام منعقد شد. در این مسیر کشورهای میزبان یا میانجی نیز به واسطه این توافق موفق به بالا بردن پرستیژ سیاسی خود شدند و پس از آن بود که شاهد مذاکرات سهجانبه ایران، روسیه و ترکیه درباره بحران سوریه در آستانه قزاقستان بودیم، همان کشوری که دو دور از مذاکرات هستهای را میزبانی کرد. عمان نیز که به عنوان سوییس منطقه شناخته میشود در جریان تعهدات طرفین در برجام نقشآفرین بود، به گونهای که هماکنون بخشی از مواد هستهای ایران از جمله آب سنگین و اورانیوم با غنای بالاتر ایران در این کشور است. مقامات ترکیه نیز همواره خود را یکی از کشورهای تاثیرگذار در این ماجرا میدانند. با آمدن ترامپ اما شرایط تغییر کرده و امریکا از برجام خارج شد تا بحرانی که پس از 13 سال فروکش کرده بود دوباره آغاز شود. با افزایش تنش منطقهای و نگرانی همه کشورهای منطقهای و نگرانی جهانی از این بحران، دوباره برخی کشورها تلاش دارند تا با هدف بازگشت منطقه به شرایط ثبات و نیز بالا بردن پرستیژ سیاسی خود در بحران به وجود آمده بین تهران و واشنگتن نقش آفرین باشند. ژاپن، کره جنوبی، پاکستان، قطر و هند در همین راستا تلاش دارند تا به عنوان واسطه نقش آفرین باشند. اما در این میان، بازیگر جدیدی که علاوه بر عمان و برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس وارد این میدان شده و بارها آمادگی خود را برای میانجیگری اعلام کرده، عراق است. مقامات بغداد اعم از رییسجمهور، نخست وزیر، رییس مجلس و رهبران سیاسی این کشور همچون سید عمار حکیم رهبر جریان حکمت ملی، نوری مالکی رهبر ائتلاف دولت القانون، ایاد علاوی رهبر ائتلاف وطنیه و بسیاری دیگر بارها عنوان کردهاند که عراق میتواند و باید در این بین نقش آفرین باشد. در همین رابطه اعلام شد که عادل عبدالمهدی، نخستوزیر عراق، سه تن از وزرا و اعضای کابینه خود را موظف کرده است تا برای کاهش تنش ایران و امریکا تلاش کنند و در همین رابطه رایزنیها و تلاشهای دیپلماتیکی را آغاز کنند. محمد علی حکیم وزیر امور خارجه عراق، فالح الفیاض، رییس الحشد الشعبی و مصطفی الکاظمی، رییس سرویس اطلاعاتی عراق سه نفری هستند که برای انجام این کار از سوی نخستوزیر ماموریت گرفتهاند. اما چرا عراق همه تلاش خود را در این راستا به کار بسته و هر روز شاهد اظهارنظری از مقامات این کشور مبنی بر لزوم چنین نقشآفرینی هستیم؟ پاسخ این سوال را باید در انگیزههای عراق برای این نقشآفرینی و نگرانیهای این کشور در ادامه تنش بین امریکا و ایران جستوجو کرد.
نگرانیهای بغداد
ایران و امریکا بعد از سقوط رژیم بعث نقش ویژه و بارزی در عراق پیدا کردند. یکی به واسطه جنگی که در این کشور به راه انداخت و آن را به اشغال خود در آورد و یکی به واسطه نفوذ فرهنگی، تاریخی، سیاسی و اجتماعی که در این کشور داشت. امریکا طی 15 سال گذشته علاوه بر حضور نظامی و ایجاد پایگاههایی در عراق، تلاش کرده تا در حوزه اقتصادی هم حضور پر رنگی داشته باشد که فعالیت شرکتهای نفتی و عقد قراردادهای طولانی مدت و سنگین از جمله این فعالیتهاست. در حال حاضر نیز تلاش میکند علاوه بر حوزه نفتی در حوزههای دیگر صنعت و زیر ساخت عراق وارد شود تا از این بازار بکر حد اکثر بهرهبرداری را داشته باشد. ایران نیز به واسطه قرابتهایی که ملت و دولت عراق دارد توانسته حضور سیاسی، فرهنگی و اقتصادی زیادی در این کشور داشته باشد. در همین خصوص شاهد هستیم که سالیانه بیش از 5 میلیون تبعه ایرانی و عراقی به دلایل گردشگری مذهبی و پزشکی بین دو کشور در حال تردد هستند. ظهور داعش و کمکهای ایران نیز عاملی برای تعمیق این روابط شده است که هماکنون در بالاترین سطح خود طی دهههای گذشته قرار دارد. مقامات عراقی نگران هستند که با این نفوذ و تاثیرگذاری عمیق دو کشور در عراق، این سرزمین تبدیل به محل نزاع طرفین شده یا از خاک آن برای ضربه زدن بهرهبرداری شود که این موضوع باعث به خطر افتادن امنیت نه چندان تثبیت شده عراق و کند شدن روند بازسازی این کشور شود. لذا همه تلاش خود را به کار بستهاند تا مانع از تداوم این تنش و افزایش سطح آن شوند. همچنین دولت و حکومت روی کار آمده در عراق تا حدودی از نظر سیاسی و اعتقادی وابسته به جمهوری اسلامی ایران است و به خطر افتادن تنها حکومت شیعی نیز برای بغداد و نجف امری غیر قابل تصور است.
انگیزههای بغداد
عراق بعد از صدام و داعش همه تلاش خود را به کار بسته تا بتواند نقش پر رنگ منطقهای خود را بازیابد که این امر را میتوان در سفرها و دیدارهای مقامات ارشد این کشور به کشورهای مختلف و اعلام سیاست و راهبرد این کشور در دوره جدید دید. ایجاد روابط متوازن با همه کشورها، تلاش برای جلوگیری از وقوع جنگ در منطقه و نیز نقشآفرینی عراق به عنوان پل ارتباطی بین کشورها و بازیگری بین آنها و نه برای آنها به منظور حفظ منافع ملی از جمله راهبردهای مقامات عراقی است که معمولاً در سخنرانیها و موضعگیریهای خود بر آن تاکید دارند.از این جهت نیز میانجیگری بغداد بین تهران و واشنگتن علاوه بر حفظ منافع ملی این کشور میتواند پرستیژ سیاسی این کشور در منطقه را بالا برده و مسیر بازگشت این کشور به نقش مهم منطقهای خود را هموارتر سازد.
آیا بغداد میتواند
سوالی که در این بین مطرح است اینکه آیا بغداد میتواند به عنوان یک میانجی بین تهران و واشنگتن نقش آفرین باشد. اصولاً چنین ظرفیتی در بغداد فعلی وجود دارد؟ یک کشور برای میانجیگری بین طرفین درگیر یا متخاصم نیازمند آن است که به رسمیت شناخته شده و از نظر سیاسی مورد احترام و توجه باشد. عراق در طرف ایرانی چنین جایگاهی را دارد اما در طرف امریکایی با توجه به حضور پایگاههای نظامی این کشور و نیز نوع رفتار طرف امریکایی، این نگاه را با تردید روبرو میکند. وقتی ترامپ بدون هماهنگی با طرف عراقی در سفر به این کشور به پایگاه امریکایی عین الاسد در موصل حضور یافته و با سربازان امریکایی دیدار کرده و بدون دیدار با مقامات عراقی، کشور را ترک میکند یا وقتی پمپئو از سفر عادل عبدالمهدی به کشورهای اروپایی و عقد قرارداد با این کشورها ابراز نارضایتی میکند و اخباری مبنی بر فشار طرف امریکایی به عراق برای قرار داد با برخی شرکتهای امریکایی به گوش میرسد، این دیدگاه تقویت میشود که امریکا به عراق در شرایط کنونی به عنوان یک میانجی یا واسطه نقش پررنگی نخواهد داد و شاید تلاشهای صورت گرفته از سوی مقامات عراقی در این حوزه نتواند دستاورد چندانی در این حوزه داشته باشد. در مجموع میتوان گفت که بغداد به دلیل نگرانیهایی که از افزایش تنش بین تهران و واشنگتن و تاثیر آن بر منافع ملی خود دارد و همچنین انگیزههایی که برای به رسمیت شناختن نقش فعال منطقهای و بینالمللی خود دنبال میکند، تلاش بسیاری برای میانجیگری به خرج میدهد اما این تلاشها در شرایط کنونی شاید نتواند نتیجهای برای بغداد به همراه داشته باشد.