چرا استارتاپها شکست میخورند؟
گلرخ داوران
فعال حوزه استارتاپی
ایدههای جدید در همه جای دنیا به نسبت بسیار زیادی شکست میخورند. در واقع اگر خطر زیاد شکست وجود نداشت، افراد دیگری همان ایده را اجرایی میکردند. مفهوم بنیادینی که استارتاپ (بنگاه نوآوری محور) را میسازد همین موفق کردن ایدههایی است که احتمال شکست آنها بسیار بالاست. عوامل متعددی مثل سرمایه ناکافی، همتیمیهای ضعیف یا تیمی که به خوبی شکل نگرفته است، مدل کسب و کار اشتباه، اطلاعات ناکافی از بازار، محصول بیکیفیت و رقابت شدید میتوانند منجر به شکست استارتاپها شوند.
اما در ایران چه عواملی غیر از عوامل گفته شده میتواند خطر شکست استارتاپها را افزایش دهد؟
منطبق نبودن مسیر سرمایهگذاری
با اهداف واقعی سرمایهگذاری
استارتاپها در مرحلهای برای رشد بیشتر نیاز به جذب سرمایه پیدا میکنند. صندوقهای سرمایهگذاری یکی از منابع تامین سرمایه برای استارتاپها هستند. این صندوقها در ازای دریافت سهام استارتاپ منابع مالی و گاهی منابع دیگری مثل روابط یا مشاورههای تخصصی را در اختیار استارتاپ میگذارند. تخصیص سرمایه عموما دراقساط و فواصل زمانی مشخص و با رسیدن استارتاپ به شاخصهای کلیدی عملکرد انجام میشود. بعد از مرحله سرمایهگذاری، سرمایهگذار و استارتاپ هر دو با هدف افزایش سرمایه و سود بیشتر تلاش میکنند. گاهی مدیریت منابع صندوقهای سرمایهگذاری توسط افرادی که در سود و افزایش سرمایه سهمی ندارند باعث دور شدن مجموعه سرمایهگذار و استارتاپ از این هدف اصلی و به حاشیه رفتن میشود.
صندوقهای سرمایهگذاری و سرمایهگذارانی که شاخص موفقیتشان تعداد موارد سرمایهگذاری و نه تمرکز بر موفقیت استارتاپهایشان بوده است موارد بیشتری از شکست را تجربه میکنند. در شش ماه گذشته شاهد شکست استارتاپها و تیمهای امید بخشی در این دستهبندی بودیم که توقف فعالیتشان را اعلام کردند.
قوانین مختص کسب و کارهای سنتی
و مشکلات مالیاتی
استارتاپها با کسب و کارهای سنتی تفاوت عمدهای دارند. این کسب و کارها رشد بسیار سریعی دارند. میتوانند رشد فزایندهای در ایجاد شغل و درآمدزایی خوبی داشته باشند اما در عین حال ضررده باشند. در چنین شرایطی وضع مالیات سنگین برای استارتاپ میتواند به معنای اتمام کار آن و شکست باشد. این تفاوت نیازمند وضع قوانین متفاوت مالیاتی و بیمهای است. «طرح نوآفرین» که به تازگی توسط دولت تصویب شده است شامل جزییاتی است که امید میرود بتواند مشکلات مالیاتی و همچنین مشکلات دیگری که استارتاپها با آن دست به گریبانند مثل بیمه را رفع کند یا کاهش دهد. البته در این طرح محدودیتهایی وجود دارد و استارتاپهایی با درآمد بیش از 500 میلیون تومان در سال مشمول این طرح نمیشوند. همچنین از تاریخ شروع به کار استارتاپ نباید بیشتر از سه سال گذشته باشد.
تیم و بنیانگذاران
یکی از مهمترین دلایل شکست استارتاپها که کمتر به آن توجه میشود، افراد تیم و مدل ذهنی تیم بنیانگذار است. استارتاپهایی قبل از اینکه حتا اسامی آنها را بشنویم شکست خوردهاند و به مرحله ارایه محصول یا خدمت به بازار نرسیدهاند، یا استارتاپهایی که در مراحل رشد شکست خوردهاند و افراد تیم با هم دچار اختلاف شده و انگیزه خود را برای همکاری ازدست دادهاند.
یک بنگاه نوآوری محور (استارتاپ) برای رشد به تیمی متشکل از افراد متخصص و مکمل یکدیگر، با انگیزه، فروتن، ولع کاری بالا و مهارت ارتباط موثر نیاز دارد، تیمی که در آن تفکر غالب افراد توسعه منافع باشد و نه تقسیم منافع. مجادلههای درون تیمی برای افزایش سهم به جای تمرکز و تخصیص زمان بر بزرگتر شدن کسب و کار از عوامل عمده شکست استارتاپهاست. بسیاری از استارتاپهای ایرانی در حال تجربه و یادگیری «فرهنگ کار تیمی» هستند.
یکی دیگر از مدلهای تیم بنیانگذاران که در بسیاری از استارتاپها دیده میشود طرح ایدههای تحول آفرین توسط افراد با سابقه در بخشهای دولتی یا خصوصی و تصمیم بر راهاندازی استارتاپ است، بدون اینکه این افراد تفاوت مدل راهبری و مدیریت یک بنگاه نوآوری محور (استارتاپ) را با یک بنگاه کوچک و متوسط بدانند. استارتاپ موفق به تیمی نیاز دارد که متشکل از افراد با انگیزهای باشد که حاضر باشند زمان زیادی را صرف تحقق چشمانداز مشترکی که دارند کنند. تیمی که از افرادی تشکیل شده باشد که اعضای صرفا سهامدار باشند و چندین مشغله خصوصی و دولتی دیگر داشته باشند و فعالیتشان محدود به شرکت در جلسات هفتگی و طرح ایدهها و نظرات باشد بدون اینکه در اجرا درگیر شده باشند در معرض خطر شکست است. حتی اگر چنین کسب و کارهایی افرادی را استخدام کرده و مدیریت اجرایی این بنگاههای نوآوری محور را بدون اینکه هیچ سهمی در آن داشته باشند، به آنها بسپارند.