مردم، قدرت و منافع(19)

۱۳۹۸/۰۴/۱۱ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۴۷۶۴۷
مردم، قدرت و منافع(19)

نوشته:   جوزف استیگلیتز|

ترجمه:   منصور بیطرف|

به همین ترتیب، به نظر می‌آید که ثروتمندان بخش بزرگی از امریکایی‌ها را ترغیب کرده‌اند که کشور بدون مالیات بر ارث بهتر خواهد بود حتی با آنکه این کار به یک حکومت موروثی اغنیا- که درست برخلاف آرمان‌های امریکا است- منجر شود .

بحث‌های علمی و منطقی جای خود را به ایدئولوژی داده‌اند. ایدئولوژی ابزار تازه‌ای در حرفه و پیشه سرمایه‌دار طماع شد. در بخش‌هایی از کشور یک فرهنگی درست شده که روی هم رفته نسبت به خرد علمی حالت تهاجمی دارند. من بهترین توضیح را در پاراگراف قبل ادا کرده‌ام: آنهایی که پول می‌سازند- چه سیگار تولید بکنند، یا مواد شیمیایی یا زغال‌سنگ- سوالات علمی را به روشی مطرح می‌کنند که کل تشکیلات علمی مورد شک واقع بشوند. اگر این روند ادامه یابد و اگر جمهوری‌خواهانی که این دورنما را که در قدرت ادامه دارد حمایت کنند، به سختی می‌توان مشاهده کرد که چگونه ماشین خلق ثروت، که بر بنیان‌های علمی قرار دارد، به کار خود ادامه دهد . قصور نخبگان ما  با آنکه به سختی می‌توان فهمید که چرا افراد زیادی از حمله به همین نهادهایی که در هسته پیشرفت اقتصادی و دموکراسی ما هستند دفاع می‌کنند، اما می‌توان به راحتی فهمید که چرا بخش‌های بزرگی از کشور علیه «نهادها» شده‌اند و دیدگاهشان نسبت به جهانی شدن، مالی شدن و بطور وسیع‌تر به اقتصاد برگشته است . نخبگان (درهر دو حزب) وعده‌هایی را نسبت به اصلاحات چهار دهه گذشته داده بودند- و آنچه را که آنها وعده داده بودند هرگز عملی نشد.

نخبگان وعده داده بودند که پایین آوردن مالیات بر ثروتمندان، جهانی شدن و آزاد‌سازی بازارهای مالی منجر به ثبات رشد و سریع‌تر می‌شود که هر فردی از آن بهره مند خواهد شد. نابرابری میان آنچه وعده داده شده بود و آنچه اتفاق افتاد بسیار خیره‌کننده است . بنابراین زمانی که ترامپ بر آن بر چسب «جعلی» را زد، صدایش طنین داشت.

تعجبی ندارد که پس از شکست اقتصادی که ما آن را شرح دادیم- آزادسازی و جهانی شدن برای تعداد اندکی ثروت آورد اما برای بقیه درجا زدن، ناامنی و بی‌ثباتی را آورد- بدبینی نسبت به نخبگان و موسسات علمی که آنها خرد و عقلشان را از آنها می‌گیرند به وجود‌آید. اما این یک نتیجه‌گیری غلط است: استادان خوب اشاره کرده بودند که جهانی شدن فی الواقع به پایین آمدن دستمزد کارگران غیر‌ماهر منجر می‌شود حتی به تعدیل قیمت‌های پایین‌تر کالاهایی که آنها می‌خرند، مگر آنکه دولت اقدامات متقابل قوی را درپیش بگیرد. آنها اشاره کرده بودند که آزاد‌سازی مالی منجر به بی‌ثباتی می‌شود. اما مشوقان جهانی شدن و آزاد‌سازی بازارهای مالی صدای آنها را خواباندند.

دلایل هر چه باشد ما آنهایی را که کشور در روند جهانی شدن به آنها آسیب رسانده، فراموش کردیم. ما درجا زدن دستمزدها و درآمدها و نابرابری رو به رشد را نادیده گرفتیم. ما فکر کردیم که «سر‌پوش» گذاشتن- بر حباب مسکن که اشتغالات موقتی را در ساختمان‌سازی برای تعدادی از آنهایی که شغل‌های صنعتی‌شان را از دست داده بودند- یک راه‌حل واقعی است.کوتاه سخن آنکه، نخبگان ما، در هر دو حزب، فکر می‌کردند که تمرکز بر تولید ناخالص داخلی می‌تواند جانشینی بر تمرکز بر مردم باشد. درواقع، آنها بخش‌های بزرگی از کشور را ندیدند . این بی‌احترامی شاید به اندازه تراژدی اقتصادی که بر آنها افتاده بود دردناک بود.