مردم، قدرت و منافع (26)
نوشته: جوزف استیگلیتز|
ترجمه: منصور بیطرف|
برخی از اقتصاددانان حتی بحث درباره نابرابری را تحقیر میکنند . آنها میگویند کار اقتصاددان این است که اندازه کیک را افزایش دهد. اگر این کار صورت گیرد همه از آن منفعت خواهند برد- همچنانکه رییسجمهور کندی گفته بود، یک موج بلند همه قایقها را بلند میکند.ای کاش این حقیقت داشت. اما حقیقت ندارد. در واقع یک موج بلند، اگر خیلی سریع رخ بدهد - و غالبا هم رخ میدهد - میتواند قایقهای کوچکتر را داغان کند. همچنین اگر تولید ناخالص داخلی یک اقتصاد بالا برود لزوما به معنای آن نیست که اقتصاد خوب کار میکند بلکه میتواند در همان حال به معنای آن باشد که محیط زیست دارد نابود میشود و منابع هم به هدر میرود. کشوری که با گذشته زندگی میکند و در آینده سرمایهگذاری نمیکد – یا میراث محیط زیستی فرزندانش را نابود میسازد- کشوری است که در این نسل به بهای نابودی منابع نسلهای بعد خوب عمل میکند. در هر کدام از این ابعاد، امریکا، نسبتا چه برای گذشته ما و چه برای رقبای ما، خوب عمل نکرده است . شاید این برای بسیاری از امریکاییها تعجبانگیز بیاید زیرا آنها به سادگی فرض میکنند که امریکا نسبت به هر کشور دیگری از هر لحاظ بزرگتر، بهتر و قویتر است. این همان چیزی است که سیاستمداران ما بیمحابا به ما میگویند. اما اگر شما به دنیای دیگر ترامپ متعهد نیستید دادهها بطور مدام سخن میگویند: در یک تصویر بلند ما کشوری نیستیم که عملکرد عالی داشته باشیم . شاید برخی از دادهها نشان دهند که ابعادی که امریکا در شاخصهای بالا از دست داده بزرگتر از چیزی باشد که دادههای دیگر طرح میکنند. در میان بسیاری از توضیحاتی که برای بدبختی این اقتصاد گفته شده، یک توضیح هست که بنیادین است: ما هنوز از درس فصل قبل که بررسی میکرد منشأ حقیقی ثروت یک ملت چیست نیاموختهایم . برای بسیاری فرو رفتن به این تفکر که آنچه سود آور است لزوما خوب هم هست، اغواکننده است اما این را نمیفهمند که منافع میتواند از طریق استثمار تقویت شود تا خلق ثروت . بورس مستغلات، قمار بازی که در لاس وگاس هست یا آتلانتیک سیتی میتواند برای تعداد اندکی مال زیادی بیاورد اما نمیتواند برای جامعه در کل، پایه ثابت رفاه را فراهم کند . طی چهار دهه گذشته، ما در زیر ساختارها، در مردم خودمان یا در فناوری سرمایهگذاری نکردهایم . حتی نرخ سرمایهگذاری کشور پایین آمده آنقدر که با بازده ملی همخوانی ندارد. فصلهای بعدی بروزهای مختلفی را نشان خواهند داد که این تغییر از خلق ثروت به استثمار در جهانی شدن، مالی شدن و انحصارزایی صورت گرفته است. ما اول به این میپردازیم که چه اشتباهی رخ داده و چرا این ادعای ترامپ که «امریکا را دوباره بزرگ کنیم» اینقدر طنین داشته است .