بوی اسکناس تازه
محمد گلشاهی|
فرآیند حذف صفر از پول ملی یک فرآیند زمانبر است که باید در کنار یکسری از برنامههای اصلاحی دیگر بالاخص برنامه مدونی برای کنترل تورم قرار گیرد تا آثار مثبت آن در اقتصاد ایران ظاهر شود. بالاخره قیچی حذف صفر به کاغذ اسکناس ایران رسید و قرار شد که چهار صفر را از آن جدا و واحد پول نیز از ریال به تومان تغییر کند. این تازهترین مصوبه هیات دولت بود تا بار دیگر بحثی که هر از چندگاهی به موضوعی داغ در اقتصاد ایران بدل میشد، رنگ واقعیت به خود گیرد. شاید مثال دو کشور ترکیه و زیمباوه به عنوان نمونههای موفق و شکستخورده حذف صفر از پول ملی در این چند روزه به کرات شنیده شده باشد. میشود گفت که یکی از دلایلی که به این میزان این دو کشور در تحلیلهای اقتصادی بیان میشود نامعلوم بودن اثرات طرح است به عبارت دیگر کسی نمیتواند بگوید راهکار حذف صفر آیا راهکاری برای بهبود اقتصاد است یا خیر؟ برای بررسی این موضوع شاید لازم باشد ببینیم قرار است با اجرای این طرح چه اتفاقی بیفتد. بیان ظاهری موضوع این است که قرار است هر 10 هزار ریال یا به زبان عامیانه هر هزار تومان به یک تومان جدید تغییر یابد اما همین موضوع شاید به ظاهر ساده در نگاه اول میتواند آثاری را با خود به دنبال داشته باشد. برای تحلیل آثار مثبت و منفی آن نخست باید گفت که هدف دولت از اجرای این طرح چه بوده است؟ اگر به وضعیت کشورهایی که اقدام به حذف صفر از پول ملی کردند نگاهی بیندازیم این کشورها از آلمان بعد از جنگ جهانی گرفته تا ترکیه، برزیل، آرژانتین، زیمباوه و... با تورم بیش از ۱۰۰ درصد در دوره حداقل چند ساله روبرو بودند. خوشبختانه کشور ما چه در دوران جنگ و چه در دوران تحریمها هرگز با این سطح از تورم روبرو نبوده و در نهایت تورم در بدترین شرایط به حدود ۵۰ درصد رسیده است. با این حال ایران در یک دوره طولانی که از نخستین شوک نفتی در اوایل دهه ۵۰ شمسی شروع شده با تورم اکثرا دو رقمی روبرو بوده است یعنی چیزی در حدود بیش از ۴۵ سال است که اقتصاد کشور با تورم دست و پنجه نرم میکند و آن را به بیماری مزمن اقتصاد ایران تبدیل کرده و باعث شده تا سطح قیمتها افزایش قابل ملاحظهای در طول این چند دهه پیدا کنند. البته به دلیل وجود منابع سرشار نفتی و به تبع آن درآمدهای گسترده ارزی از بابت فروش این منابع، ارزش پول ملی به اندازه تورم کاهش پیدا نکرده است. به عنوان نمونه از ابتدای سال ۱۳۸۱ که سیاست ارز تک نرخی اجرا شد تا سال ۱۳۹۰ یعنی آغاز تحریمهای ناجوانمردانه علیه کشورمان و ایجاد خلل در فروش نفت با وجود داشتن تورم دورقمی در این سالها اما نرخ برابری ارز کشور تغییرات به نسبت کمی را در مقایسه با سایر ارزها تجربه کرد. در نتیجه ما در این سالها مشکلات ناشی از کاهش قدرت خرید اسکناسها به دلیل این تورم دنبالهدار را با چاپ اسکناس درشتتر و در نهایت چاپ ایرانچک جبران کردیم و اگر چه هر از گاهی بحث حذف صفر از پول ملی مطرح میشد به دلیل بار مالی و تبعات آن و نیز عدم وجود تورم هشداردهنده در کشور این بحث به فراموشی سپرده میشد. در حال حاضر نرخ برابری ریال در مقابل دلار و سایر ارزها سبب شده پول ملی در قسمت انتهایی جدول ارزش پول ملی کشورهای دنیا قرار گیرد و این موضوع موجب شده جامعه ایران نسبت به پول ملی کشور نگاه مثبتی نداشته باشد و حتی در کشورهای همسایه که برخی حتی وضعیت اقتصادی مناسبی نسبت به اقتصاد کشور ما ندارند نیز ریال ایران ارزش خود را از دست داده باشد و در نگاه مردم این کشورها نیز پول قابل اعتمادی نباشد. پس میتوان بطور ضمنی حدس زد یکی از اهداف این طرح، افزایش ارزش پول ملی در مقابل سایر ارزها به خصوص دلار است که مدنظر سیاستگذاران کشور است. حال که مدتی است از التهابات بازار ارز کاسته شده و دلار روند نزولی به خود گرفته است، حذف صفر از پول ملی، تا حدی اعتبار را به پول ملی کشور بازمیگرداند و بار روانی مثبتی به جامعه انتقال مییابد و این پیام را به مردم کشور و شاید سایر کشورها میدهد که پول ملی ایران ثبات خود را در مقابل سایر ارزها با وجود تمام مشکلات و تحریمها به دست آورده است. در حقیقت بخش زیادی از افزایش نرخ تورم در کشور به سبب نوسانات نرخ ارز بوده که سبب شده تورم تک رقمی حاصل شده در ابتدای دولت دوازدهم به یکباره فرو بپاشد و روند رشد افسارگسیخته به خود بگیرد. البته باید گفت حذف صفر از پول ملی علاوه بر تاثیرات ذکر شده در بالا یعنی افزایش ارزش پول ملی و تا حدی کاهش انتظارات تورمی مزایای دیگری دارد که از مهمترین مزایای آن میتوان به سادهتر شدن و حذف دوگانگی مبادلات اشاره کرد. در واقع در کشور قیمتها به تومان است اما مبادلات به صورت ریالی در نظام بانکی صورت میگیرد که باعث شده اشتباهات زیادی در این تبدیل واحدها صورت گیرد و به اصطلاح یک صفر کم یا زیاد نوشته شود یا مثلا خیلی از اوقات بسیاری از چکها به دلیل مغایرت ریال و تومان برگشت بخورد و هزاران دردسر دیگری که همه ما در زندگی روزمره با آن روبرو بودیم. در کنار آن باید به ساده و کوتاهتر شدن بسیاری از ترازنامههای مالی اشاره کرد که با حذف این صفرها اعداد نیز مفهومتر میشوند و کلماتی مانند تریلیون ریال یا هزار میلیارد ریال حداقل تا مدتی از واژگان آماری حذف میشوند. البته به همراه این موضوع کاهش حجم اسکناس در کشور و در نتیجه کاهش هزینه چاپ و امحای اسکناس را نیز شاهد خواهیم بود که از مزایای مثبت این طرح است. البته در طرف مقابل این طرح میتواند مشکلاتی را نیز ایجاد کند که مهمترین مساله بحث هزینه بالای چاپ اسکناسهای جدید است. در واقع این طرح بطور مستقیم بر هیچ یک از شاخصهای حقیقی اقتصاد تاثیری ندارد یعنی نه اشتغال را افزایش میدهد نه بر درآمد ملی تاثیری مینهد و نه مزیتی برای بهتر شدن تراز تجاری ما با سایر کشورهاست و تنها ارزش اسمی پول ملی یک کشور را تغییر میدهد. در نتیجه بالا بودن این هزینه در مقابل تاثیرات غیرقابل پیشبینی که بر تورم میگذارد همواره یکی از دلایل عدم اجرای طرح حذف صفر از پول ملی بوده است؛ به عبارت بهتر عایدی طرح در مقابل این هزینه بالا نامشخص بوده است. در کنار این مساله بحث اختلال در قیمتگذاری کالاها به خصوص کالاهای کوچک و خرد مطرح بوده که ممکن است. حتی به دلیل رند شدن برخی اعداد افزایش هزینهای بر بودجه خانوارها تحمیل کند و در نتیجه با افزایش نارضایتی از اجرای طرح مواجه شویم. همچنین ممکن است سردرگمی و التهاباتی را در جامعه به خصوص در اقشار دارای سواد کمتر و سن بالا ایجاد کند.
بطور کلی میتوان گفت فرآیند حذف صفر از پول ملی یک فرآیند زمانبر و با اثرات نامشخص اقتصادی و اجتماعی است و موردی که بیشتر اقتصاددانان بر آن تاکید میورزند این است که اجرای این سیاست به تنهایی اثری بر اقتصاد نداشته و باید در کنار یکسری از عوامل اصلاحی دیگر قرار گیرد تا مثمرثمر واقع شود. تجربه کشورهای موفق در اجرای طرح نشان داده که اجرای طرح حذف صفر از پول ملی باید در کنار برنامهای مدون و جامع برای کنترل نرخ تورم قرار گیرد تا اثرات مطلوب خود را بر جای گذارد. در هر حال پروژه حذف صفر در اقتصاد ایران آغاز شده است و امید داریم که پیام این طرح که القای ثبات و بهتر شدن وضعیت اقتصادی کشور است بطور واقعی نیز بر اقتصاد ایران اثر بگذارد.