ایران به لایه‌سخت اقتصاد رسید؛ اصلاح ساختار ضروری است

۱۳۹۸/۰۵/۲۰ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۵۰۵۸۳
ایران به لایه‌سخت اقتصاد رسید؛ اصلاح ساختار ضروری است

گروه اقتصاد کلان|

دولت می‌گوید برنامه‌های جایگزینی درآمد مالیاتی به جای نفت دارد. می‌خواهد نفت را از بودجه بیرون بکشد چرا که نفتی بودن بودجه کشور را در برابر تکانه‌های خارجی ضعیف کرده است. این اما فقط یک سوی ماجرا است. با شدت گرفتن تحریم‌های امریکا و ایجاد موانع گسترده برای فروش نفت ایران، بودجه کشور با کسری مواجه شده است. به این ترتیب به نظر می‌رسد که دولت برای جبران کسری خود با مشکلات گسترده‌ای روبرو شده است. سوال این است که تاکنون چه اقدامات عملی برای حل مشکل کسری بودجه صورت گرفته است؟ این سوالی است که عبدالله مشکانی، کارشناس اقتصادی و مدرس دانشگاه علامه طباطبایی به آن پاسخ گفته و معتقد است دولت تاکنون اقدام اساسی انجام نداده. نه این دولت و نه دولت‌های قبل. اکنون نیز پس از گسترش تحریم‌ها و کاهش درآمد نفتی، به سراغ صندوق توسعه ملی و حساب ذخیره ارزی رفته است. به عبارت دیگر با کم شدن درآمد نفتی جاری به سراغ درآمدهای نفتی گذشته خود رفته است.

 دولت تلاش‌هایی می‌کند که سهم نفت را در بودجه کاهش دهد با توجه به شرایط اقتصادی کشور، بودجه ظرفیت چنین اقدامی را دارد؟

البته ما تاکنون هیچ گونه اقدام ملموسی را ندیده‌ایم که طبق آن دولت بخواهد بودجه را به گونه‌ای اصلاح کند تا وابستگی بودجه به نفت کاهش پیدا کند، آن چیزی که ما می‌بینیم این است که دولت با توجه به اینکه فروش نفت آن کاهش پیدا کرده است به سمت تامین مالی بودجه از طریق ذخایر ارزی که از قبل داشتیم رفته است که منبع این ذخایر ارزی هم درآمدهای نفتی بوده است بنابراین در عمل ما هیچگونه تغییر خاصی را مشاهده نمی‌کنیم.

 دولت چه اقدامی می‌تواند انجام دهد؟

اقدامی که باید صورت بگیرد این است که دولت سقف مخارج بودجه را تا حدودی کنترل کند و درآمد‌های ارزی را به صورت واقعی داخل بودجه بیاورد. نمونه مشخص آن دلار 4200 تومانی است که عددش در بودجه نامشخص آورده شده است. این موضوعی است که باید در بودجه شفاف شود چون کالاها در بازار با دلار 4200 تومانی عرضه نمی‌شود و کالاهایی که با این نرخ از دلار وارد کشور شده‌اند در بازار گران‌تر از قیمت حقیقی آن فروخته می‌شود. دولت در درجه اول باید مخارج بودجه را کنترل کند و پس از آن دلار 4200 تومانی را حذف کند و با ارز مورد نیاز متقاضیان دلار 4200 تومانی را به همان قیمت نیمایی یا بیشتر از آن تامین کند.

از طرفی دیگر دولت باید به سمت درآمدهای پایدار برود. اینگونه درآمدها از محل مالیات ایجاد می‌شوند، دولت باید در بلندمدت با حذف بروکراسی و پیشرفت دولت الکترونیک مخارج خود را کاهش داده و همچنین پایه‌های مالیاتی را گسترش دهد و در مقابل فرارهای مالیاتی را در کشور شناسایی کند. تنها از این طریق دولت می‌تواند بودجه را متوازن کند، اقداماتی که دولت در حال حاضر مشغول به انجام آن است نشانی از کاهش وابستگی بودجه به نفت نیست.

 شما به اخذ مالیات و توجه و تمرکز دولت بر پایه‌های مالیاتی اشاره کردید آیا در صورت کاهش سهم نفت در بودجه، مالیات جایگزین مناسبی می‌تواند باشد؟ چرا که زیرساخت‌های اخذ مالیات در کشور وجود ندارد، راهکار چیست؟

بله متاسفانه زیر ساخت‌های مالیات ستانی در کشور وجود ندارد نه تنها در این دولت بلکه در دولت‌های پیشین نیز این زیر ساخت‌ها به صورت صحیح و اصولی وجود نداشته‌اند و متاسفانه این دولت و دولت‌های قبل هم هیچ اقدام ملموسی برای گسترش پایه‌های مالیاتی در کشور انجام نداده‌اند، با توجه به هجمه‌هایی که بر اقتصاد ما وارد است اگر می‌توانستیم از طریق اقتصاد فعلی که حجم آن حدود 1600 هزار میلیارد تومان است 20 درصد مالیات بگیریم کسری بودجه را می‌توانستیم به راحتی تامین کنیم. مشکل اصلی اینجاست که قشر کارگر و کارمند مالیات می‌پردازند اما الباقی اقشار جامعه که از کیک اقتصاد سهم بزرگ‌تری هم دارند مالیات نمی‌پردازند. اگر بتوانیم شرایطی را فراهم کنیم که این قشر از افراد نیز مالیات پرداخت کنند می‌توان منابعی را تامین کرد که کسری‌های بودجه مرتفع شود. البته به صورت همزمان باید

یک سری اصلاحات ساختاری در مصارف بودجه انجام شود تا مخارج را محدود کند عمده این اقدامات نیز از طریق دولت الکترونیک است.

 اگر سهم نفت در بودجه کاهش پیدا کند

چه مقدار ظرفیت کاهش آن وجود دارد؟

در حال حاضر درآمد‌های نفتی ما به قدری کاهش پیدا کرده که بودجه با کسری خیلی فاحشی رو به رو شده است، این اعدادی را که دولت اعلام می‌کند می‌خواهد کاهش دهد این نیست که فکر کنیم دولت درآمد دارد و می‌خواهد کاهش بدهد دولت درآمد‌هایی را در بودجه پیش بینی کرده بود که هیچکدام قابل تحقق نیست و برای اینکه بودجه را واقعی‌تر کنند این اعداد را از داخل بودجه در می‌آورند و به این معنا نیست که دولت به صورت ارادی این اقدام را انجام می‌دهد. در واقع دولت ناچار است که چنین کارهایی کند.

 دولت برای افق بلندمدت خود برای استفاده از درآمد‌های نفتی چه برنامه‌ای باید داشته باشد؟

 درآمد‌های نفتی یک سرمایه زیر زمینی است و عاقلانه‌ترین شیوه مصرف آن این است که سرمایه‌های زیرزمینی را به سرمایه‌های روی زمین تبدیل کنیم اما اشتباهی که ما انجام می‌دهیم این است که سرمایه‌های زیرزمینی را می‌آوریم و داخل بودجه جاری می‌بریم یا به هر زوری که هست دلار را ارزان نگه می‌داریم در حالی که رشد نقدینگی و تورم داخلی داریم و این سبب می‌شود که کشور هر چند سال یک‌بار درگیر بیماری هلندی، ناکارآمدی تولید و واردات گسترده شود. درآمد‌های نفتی که ما تاکنون داشتیم صرف واردات کالاهای ساخته شده سطح پایین شده نه کالاهای سرمایه‌ای و واسطه‌ای که به درد تولید می‌خورد. اینها زیرساخت‌های اقتصاد کشور را تضعیف می‌کند.در بلندمدت دولت باید این هدف را داشته باشد که درآمد‌های نفتی را از بودجه در بیاورد و آن درآمدهارا صرف توسعه ملی کند این راهکار عاقلانه‌تری است که دولت می‌تواند آن را اتخاذ کند منتها سیاست‌گذاری‌هایی که در این دولت و دولت‌های پیشین مشاهده کردیم هیچ کدام به این سمت و سو نیستند.درآمدهای نفتی ما کاهش پیدا کرده است و از طرفی هم بودجه کسری دارد و بخش بزرگی از این کسری هم مرتبط با بودجه و مخارج جاری دولت است مانند حقوق کارمندان و غیره. در حالی که دولت هم نمی‌تواند در حال حاضر برای آنها درآمد تامین کند بنابراین ناچار است درآمد‌های نفتی را از بودجه

در بیاورد. با توجه به اینکه فروش نفتی نداریم و بودجه فعلی بر اساس 220 هزار میلیارد تومان درآمد نفتی بسته شده است و از طرفی هیچکدام از کارشناسان برآوردشان این نیست که درآمدهای نفتی امسال بالاتر از 100 هزار میلیارد تومان باشد. بنابراین ما به لایه‌های سخت اقتصادی رسیدیم که دیگر اصلاحات ساختاری اقتصادی را ناگریز کرده است اما صرفا به این علت که جنگ اقتصادی در کشور حاکم است اصلاح‌های ساختاری به تعویق می‌افتد و به تدریج فشار‌ها باعث می‌شود که برخی از این درآمدهای نفتی به اجبار از بودجه دربیاید و امیدواریم روزی که مشکلات حل شد و درآمدهای نفتی ما افزایش پیدا کرد دوباره این درآمدها به بودجه متصل نشود.

 آیا راه دیگری به جز مالیات برای کاهش وابستگی بودجه به نفت وجود دارد؟

ما در بودجه یک درآمد داریم و یک هزینه. راه‌حل بلندمدت اداره اقتصاد دولتی هم اخذ مالیات است. هر روش دیگری که بخواهیم به سمت آن برویم موجب تورم و خلق نقدینگی خواهد بود یعنی اگر ما بخواهیم به جای اخذ مالیات از درآمد‌های نفتی استفاده کنیم یا از فروش اوراق قرضه دولتی بهره‌مندی در بلندمدت آسیب جدی به اقتصاد ما وارد می‌شود، راهکار عاقلانه در دنیا این است که دولت‌ها خودشان را کوچک کنند که مخارج آنها کاهش پیدا کند و آن مخارج را از طریق درآمد‌های مالیاتی اخذ کنند و این درآمد‌ها هم بهینه تخصیص داده شود نه اینکه مورد اتلاف گسترده قرار بگیرد.