بر بستر آتش
منصور بیطرف|
سردبیر|
شاید هیچ چیز به اندازه یک آمار نتواند اوضاع و احوال یک کشور یا جامعه را شفاف نشان دهد. فرضا زمانی که جوزف استیگلیتز در کتابش مینویسد که یک درصد جامعه امریکا عملا نیمی از منافع رشد اقتصادی آن کشور را از آن خود میکنند، خواننده به سرعت پی به عمیقتر شدن شکاف طبقاتی در آن کشور میبرد یا زمانی که مراکز مالی و پولی جهان از کند شدن رشد اقتصادی دنیا خبر میدهند، میتوان متوجه شد که مثلا جنگ تجاری امریکا و چین چه اثراتی بر فعل و انفعالات اقتصادی جهان گذاشته است، زیرا این دو کشور تقریبا نیمی از ارزش تولید ناخالص داخلی جهان را در اختیار خود دارند. در واقع آمارها در بطن خود هزاران حرف ناگفته دارند و فقط باید کمی به آنها دقت کرد تا از دل آن بتوان پیامدهایی را که میتوان استنتاج کرد در آورد.
بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران روز چهارشنبه و بعد از گذشت 5 ماه از شروع سال 1398 آخرین وضعیت پولی و بانکی کشور را منتشر کرد. گذشته از دیگر شاخصهای آماری پولی، مهمترین بخش این آمار را میتوان در میزان نقدینگی و ترکیب سپردهها در بانکها و موسسات اعتباری کشور دانست. این گزارش نشان میدهد که نقدینگی کشور در پایان خردادماه معادل 1980 هزار میلیارد تومان بوده که نسبت به خردادماه سال 1397، 25 درصد رشد داشته که بدون شک با توجه به این رشد اکنون این میزان باید به 2000 هزار میلیارد تومان رسیده باشد. این میزان نقدینگی در کشور در حالی است که حدود 1660 هزار میلیارد تومان آن را شبه پول تشکیل میدهد.
اگر به ترکیبهای پولی کشور نگاهی بیندازیم شاهد یک اتفاق مهم در سیستم پولی کشور خواهیم بود و آن هم رشد بیسابقه سپردههای دیداری در بانکهای کشور است. بنا بر این گزارش رشد سپردههای دیداری در خرداد ماه 98 به خرداد ماه 97 حدود 57.6 درصد بوده در حالی که در دوره مشابه سال قبل یعنی خرداد ماه 97 به خرداد ماه 96 حدود 26.5 درصد بوده است. همچنین رشد سپردههای سرمایهگذاری مدتدار در این دوره یعنی خرداد ماه 98 به خردادماه 97، 20 درصد بود که از لحاظ عددی حدود یک درصد نسبت به دوره مشابه قبل رشد داشته است. آیا تفاوت معنا داری را در این اعداد با توجه به اینکه اقتصاد کشور در سال 1397 بحرانهای اساسی را چه در زمینههای ارزی، طلا و اقلام کالایی و چه در زمینه سیاست خارجی را پشت سر گذرانده بود، نمییابیم؟ اگر این نکته را در نظر بگیرید که رشد سپرده قرضالحسنه از 32.9 درصد به 30.9 درصد کاهش یافته این آمار بیشتر معنا پیدا میکند .این آمارها نشان میدهند که مردم نسبت به کاهش ارزش پول خود بسیار نگران بوده و هستند. فقط کافی است که به آمارهای دیگری که در آن سال رخ داده نگاهی بیندازید. رشد قیمت دلار در سال 1397 معادل 166 درصد، سکه طلا 160 درصد و مسکن 70 درصد بود. هر کدام از این ارقام میگویند که چقدر از ارزش پول ما کاسته شده است و در عین حال نگرانی برای جلوگیری از این کاهش ارزش بهشدت در میان مردم به وجود آمده بود. همین جاست که میتوان متوجه شد که چرا یک دفعه شاهد رشد تقریبا دو برابری سپردههای دیداری هستیم. به عبارتی رشد پولی مردم به جای آنکه به سپردههای سرمایهگذاری مدتدار برود به سمت سپردههای دیداری رفته است یا در همان حال جابهجا شدهاند. این یعنی آنکه مردم هر لحظه که بخواهند و اراده کنند بتوانند برای خرید ارز، سکه یا خودرو پول داشته باشند. بررسیها نشان میدهند که میزان این رشد از ابتدای دولت روحانی تاکنون سابقه نداشته و کاملا نگرانکننده است و میتوان دقیقا رفتار و نگرانی مردم را از آن مشاهده کرد.
به هر حال همه اینها از جمله گزارشهایی که مرکز پژوهشهای مجلس در خصوص اوضاع اقتصادی کشور منتشر میکنند نشاندهنده یک چیز است و آن میزان و سنجش اعتماد مردم به اوضاع اقتصادی است. کافی است در این خصوص به گزارش هفته گذشته مرکز پژوهشهای مجلس که درباره رفع موانع تولید منتشر کرد نگاهی بیندازیم. در این گزارش 5 فعالیت نامولد اقتصادی، یعنی فعالیتهایی که صرفاً نقش توزیع درآمد از یک فرد به دیگری دارند و هیچگونه ارزش افزودهای در تولیدات صنعتی، کشاورزی یا خدماتی ایجاد نمیکنند آورده شده است. نگاهی به این فعالیتها نشان میدهد که چه نوع کنشهای اقتصادی از نگاه مردم سودده و بالا هستند و به سمت آن گرایش و تمایل دارند. فعالیتهای سوداگرانه بخش مسکن و املاک، بازار ارز و طلا و نیز توزیع و واسطهگری کالا از نوع فعالیتهایی است که متاسفانه روابط اقتصادی جامعه را بازتعریف کردهاند و بخش تولید دیگر در این میان نقش چندانی ایفا نمیکند. اینها را از باب یأس ننوشتهایم بلکه میگوییم باید کاری کرد، باید از این بستری که به گفته ابنالمقفع آتش است و بالینش مار، دوری کرد که خواب لذتبخشی بر آن مهیا نیست. این وظیفه دولت و مجلس است که مردم را از نگرانی اقتصادی برهانند و برای آن تصویر دیگری ترسیم کنند. نوبت، نوبت دولت و مجلس است. این را آمارها با زبان بیزبانی خود دارند بهطور شفاف میگویند.