ترس از رکود، بازارها را به کدام سو میبرد؟
گروه بورس |محمد امین خدابخش|
بازارهای جهانی یک هفته پر تنش دیگر را نیز پشت سر گذاشتند. معاملات هفته اخیر که با عقبه تنشهای سیاسی در ایالات متحده و ترس از تزلزل جایگاه ریاستجمهوری در این کشور ناشی از ادامه تحقیقات در مورد طرح استیضاح ترامپ، بازارها را با تنش روانی مواجه کرده بود. با این حال در چند روز اخیر بازارها تنها تحت تاثیر اخبار اقتصادی نبودند و انتشار آمارها و تحلیلهای منفی از افق پیش رو بیش از پیش بر تیرگی جو معاملات افزود.
همانطور که در گزارشهای قبلی نیز به آن اشاره شده از ابتدای سال جاری میلادی بازارهای جهانی کم و بیش این انتظار را داشتهاند که برخلاف وعده سیاستمداران و آمار کوتاهمدتی اشتغال در ایالات متحده، بازارها شاهد موج دادههای پیشنگری باشند که بر نزدیک بودن رکود دلالت دارند. در حالی که در سالهای گذشته به خصوص از ابتدای دوره زمامداری دونالد ترامپ در کاخ سفید، آمار رو به رشد اشتغال، تورم، تولید ناخالص داخلی ایالات متحده از سوی بازار به عنوان دلیلی محکم برای تداوم پر قدرت رشد قیمتها در نظر گرفته میشد، در حال حاضر شاهد آن هستیم که تنشهای سیاسی به خصوص در حوزه جنگ تجاری میان چین و امریکا سبب شده تا سرمایهگذاران در ایالات متحده و به تبع آن در سراسر جهان با بدبینی بیشتری نسبت به چشمانداز رشد اقتصاد جهانی در ماههای پیش رو بنگرند.
به دنبال همین رویکرد نیز حالا چند ماهی است که کاهش قیمتها با شتاب تندتری در مقایسه با گامهای صعودی بازار رخ میدهد. دقیقا به همین دلیل بوده که رشد قیمت در بازار فلزات گرانبها و کاهش بازده اسناد خزانه دولتی در سراسر جهان را شاهد بودیم. در حالی که در هفتههای اخیر کاهش بازده اوراق اسناد خزانه دولت امریکا نسبت به اسناد خزانه 10 ساله زنگ خطر را برای وقوع رکود در ماههای اخیر به صدا در آورده بود، در روزهای گذشته اعلام شاخصهایی نظیر شاخص خرید مدیران و آمارهای مربوط به اشتغال در بخشهای
غیر کشاورزی، زخمی دیگر بر خوشبینی بازارها نسبت به کیفیت رشد اقتصادی جهان زد و بر شدت کاهش قیمت در بازارهای مختلف افزود.
آنچه که در این میان حائز اهمیت است، همنوایی بازارهای سهام با بازار کالاهای اساسی است که هزر دو از یک عامل اصلی نشات میگیرند. در حالی که در هفتههای اخیر، کاهش بهای سهام ناشی از بیم سرمایهگذاران نسبت به سودهای انتظاری شرکتها در ماههای پیشرو به خصوص سال مالی 2020 بوده است، در بازار کالاهای اساسی نیز بدبینی در خصوص تضعیف تولید کالا و خدمات سبب شده تا قیمتها در واکنش به احتمال کم شدن مصرف مواد اولیه از همین حالا مسیر رکود تقاضا را پی بگیرند.
آنطور که از آمار و شواهد منتشر شده در روزهای اخیر بر میآید، اقتصادی جهانی بیش از پیش به وقوع یک رکود دیگر و سر خوردن در سراشیبی نزول چرخههای تجاری گرفتار شده است. در این میان آنچه بسیاری بر آن اذعان دارند، تیرگی مناسبات تجاری میان قدرتهای اقتصادی جهان در تداوم مسیر فعلی خواهد بود که میتواند به بدتر شدن اوضاع کمک کند. در حالی که تاکنون شاهد افزایش تنشها و جنگ تعرفهای میان امریکا و چین بودیم، حالا اعمال تعرفه در دو سوی اقیانوس اطلس وارد مرحله تازهای شده و در صورت فقدان پختگی لازم در میان سیاست مداران میتواند، وارد مرحله جدیدی شود.
در شرایطی که چین و امریکا مذاکراتی شکننده را بر سر کاهش تعرفهها ادامه میدهند، طی یک هفته اخیر سازمان تجارت جهانی ایالات متحده را مجاز کرد تا روی 7.5 میلیارد دلار کالای اروپایی تعرفه وزن کند. در حالی تقابل تجاری میان امریکا و اروپا تشدید میشود که برخلاف مناقشات تعرفهای این کشور با چین، محدودیتهای تعرفهای این کشور علیه اروپا مبنای حقوقی دارد. این رای پس از ْآن صادر شده است که بر اساس تشخیص این سازمان بینالمللی، امریکا میتواند در پاسخ به اعمال سوبسید غیرقانونی اتحادیه اروپا بر شرکت هواپیماسازی ایرباس، تعرفه اعمال کند.
رشد عدم اطمینان در معاملات سهام
در یک هفته اخیر بازارهای سهام در اقصی نقاط جهان سیر نزولی را در پیش گرفتند و در این میان اگرچه بعضی روزها را نیز با افزایش شاخصها به پایان بردند، اما نتوانستند عملکرد هفتگی مثبتی را از خود به نمایش بگذارند. در این میان حرکت نماگرهایی همچون شاخص بورس شانگهای نسبت به هفتههای گذشته متفاوت بود و بازارهای چین در حالی معاملات خود را به اتمام رساندند که نماگر یاد شده در سطح 2 هزار و 905 واحد متوقف شده بود. البته باید به خاطر داشت که نماگر بازارهای چین به دلیل 70 سالگی انقلاب کشور در تعطیلات به سر بردند و در هفته گذشته تنها یک روز معامله داشتند.
در ایالات متحده نیز دور روز معاملات آخر هفته به خوبی سپری شد اما از آنجا که افت شاخصها در روزهای سهشنبه و چهارشنبه سنگین بود، رونق نسبی معاملات در روزهای اخیر نتوانست ریز داوجونز از سطح 27 هزار واحدی این شاخص را جبران کند. وضعیت در مورد دو شاخص دیگر بازار امریکا نیز چنینی بود بهطوریکه «اساند پی 500» و «نزدک» نیز هر دو پایینتر از سطوح به ثبت رسیده در هفته قبل به کار خود خاتمه دادند وکارنامه هفتگی «اساند پی 500» در سطح
2 هزار و 925 و «نزدک» در سطح 7 هزار و 917 واحد را ثبت کردند.
طلای 2هزار دلاری، از خیال خام تا واقعیت؟
در میان تمامی بازارها، بازار فلزات گرانبها این روزها شرایط جالب توجهی دارد. در حالی که بسیاری از معاملات در بازارهای سهام و کالاهای اساسی به دلیل ترس از رکود و تداوم ضعف آمارهای اقتصادی در کشورهایی نظیر امریکا و چین در مسیر افت قدم بر میدارند، بازار فلزات ارزشمند به دلیل ماهیت اصلی خود یعنی حفظ ارزش، به چشمانداز تیره اقتصادجهانی لبخند میزند. همین روز گذشته بود که مصاحبه رویترز با کارشناسان بازار یاد شده بر احتمال رشد بیش از
30 درصدی قیمت طلا در ماههای پیش رو تاکید داشت. بنا بر گفته این کارشناسان روند صعودی قیمت طلا که در ماههای اخیر آغاز شده بود و مهمترین دلیل تداوم آن افزایش ریسک سیاسی ناشی از جنگ تعرفهای چین و امریکا بود، حتی در صورت مرتفع شدن مشکل تجاری این دو کشور و به فرض شروع رکود میتواند ادامه یابد. از این رو دور از انتظار نخواهد بود که بهای طلا حتی از دو هزار دلار نیز فراتر برود و قیمتهایی را بر فراز سطح روانی 2 هزار دلار ثبت کند. گفتنی است، این فلز گرانبها که در حال حاضر در محدوده هزار و 500 دلار معامله میشود، محدوده هزار و 460 دلار را به عنوان مهمترین سطح حمایتی دارد و در صورت فراتر رفتن از مقاومت هزار و 560 دلاری میتواند، به پیشروی خود ادامه دهد.
بازار کالاهای اساسی و یک نکته
همانطور که میدانیم، کالاهای مورد معامله در بورسهای کالایی جهان به غیر از محصولات کشاورزی همگی به عنوان مواد اولیه تولیدات صنعتی خریداری میشود. از این رو کالاهای مورد معامله شده در این بازارها هرچه که باشند، در روند عرضه و تقاضا وابستگی بسیاری به تفسیر کارشناسان و اقتصاددانان از آینده رشد اقتصادی و مصرف در جهان دارند. بنا بر این نمیتواند حالا که چشمانداز رشد اقتصاد جهانی در مسیر ضعف قرار گرفته و آمارهای منتشر شده در چین و امریکا رنگ و بویی مثبت ندارند، برای داشتن دیدی شفاف نسبت به وقایع بازار و پیدا کردن نشانههای رشد قیمت به طرف تقاضا دل خوش کرد.
از این رو در ماههای پیش رو هر اتفاقی که در طرف عرضه محصولات معدنی و سایر تولیدات اساسی رخ دهد میتواند برای ذی نفعان بازار، بیش از پیش مهم باشند، مخصوصا آنکه اخبار احتمالی به کاهش موجودی در بنادر یا افت پایدار تولید منتهی شود.
مطابق با آنچه که گفته شد در بازار فلزات اساسی، از آن رو که آمارهایی همچون PMI (شاخص خرید مدیران) و تغییر در اشتغال غیر کشاورزی با افت مواجه شده است، نمیتوان شاهد افزایش تقاضا بود. از این رو کاهش قیمت کالاهای فلزی معدنی هر چند کند اما در روندی نزولی تداوم خواهد داشت و افزایش قیمتهای چند دهم درصدی نیز بیش از آنکه در روند این کالاها نقشی حرکتی داشته باشد ماهیتی استراحتی دارد.
آنچه که در این میان حائز اهمیت است، سقوط شاخص خرید مدیران به زیر 47.8 درصد است.به گفته کارشناسان اقتصادی، افت نماگر یاد شده به زیر 50 درصد نشان از افت کیفیت رشد اقتصادی کشور مربوطه دارد و در همراهی با سایر شاخصها در صورت تداوم کاهش میتوان زنگ خطر رکود را به صدا درآورد. همین امر سبب شده تا به آینده قیمت کالاهای اساسی با تردید بیشتری نگریسته شود.اما در مقایسه با سیار کشورها، حداقل وضعیت ایران در بازار فلزات اساسی بد نبوده است. خبرها حکایت از آن دارد که ایران توانسته محصولات فولادی خود را به چین پیش فروش کند و دنبال این امر دیگر فروشندگان ایرانی پیشنهاد خریدی کمتر از 350 دلار را برای خرید فولاد CIS تولیدی خود قبول نمیکنند. این امر نه تنها به بهبود درآمد در شرکتهای فولادی منتهی میشود بلکه بر کاهش ریسک عملیاتی تولیدکنندگان فولاد در ایران نیز میانجامد.گفتنی است هر متریک تن مس در پایان معاملات روز جمعه 5 هزار و 632 دلار، هر تن روی
2 هزار و 316 دلار و هز تن سرب 2 هزار و 157 دلار قیمت خوردند. گفتنی است بهای آلومینیوم نیز در پایان این هفته هزار و 717 دلار بود.
کوتاه از بازار نفت
در بازار جهانی نفت، کاهش عرضه شکل گرفته در هفتههای اخیر که به واسطه افت تولید نفت عربستان و حمله به پالایشگاههای آرامکو رخ داده بود، حالا با افت تقاضای ناشی از کاهش مصرف احتمالی سر به سر شده و به جز نوسانات مقطعی در قیمت نفت شاهد، تغییرات چندانی در بهای جهانی طلای سیاه نیستیم. بر این اساس هفته گذشته در حالی خاتمه یافت که هر بشکه نفت وستتگزاس اینترمدیت بهایی معادل 53 دلار امریکا داشت و نفت برنت دریای شمال نیز در قیمت
58 دلار و 73 سنت معامله میشد.