مردم، قدرت و منافع (97)
نوشته: جوزف استیگلیتز|
ترجمه: منصور بیطرف|
فصل هفتم
چرا دولت؟
حرکتهای مقرراتزدایی که بانکها آنقدر فشار زیاد پشت آن میگذارند فیالواقع درباره ایجاد یک ساختار مقرراتی که طرفدار بانکهای بزرگ باشد، بود. پس سوال باید این باشد که کدام دسته از مقررات، نه صرفا مقرراتزدایی . هیچ کشوری و هیچ اقتصادی نمیتواند بدون قانون و مقررات کار کند . بانکها بدون آنکه مسوولیت داشته باشند، به دنبال «حق» هستند، مجموعهای از مقررات و سیاستها که به آنها برای بهرهبرداری و سوءاستفاده از دیگران و نیز درگیر شدن در ریسکپذیری بالا، آزادی عمل بدهند اما پیامدهای کنش شان را نداشته باشند. آزادی یک فرد میتواند، نبود آزادی دیگری باشد . حق یک فرد برای آلودگی با حق دیگری که نمیخواهد از آلودگی بمیرد، در تقابل است . آزادسازی بازار مالی به بانکها این حق را میدهد تا از دیگران سوءاستفاده کنند و به یک مفهوم، حق شان را برای اخاذی پول از همه ما باز کند، همچنانکه بحرانهای مالی به کشور فشار وارد کرد تا یک تریلیون دلار یا در همین مقدار تسویه کند.
هر جامعهای این راه دردآور را یاد گرفته است که افرادی وجود دارند که بدون آنکه محصول بهتری تولید کنند یا آنکه مشارکتی در جامعه داشته باشند، با استثمار یا بهرهجویی - بهره گرفتن از قدرت بازار، بهره گرفتن از نقص اطلاعات، به ویژه بهره بردن از آنهایی که آسیبپذیر هستند، فقیر هستند یا کمتر تحصیلکرده هستند، بهدنبال ثروتمند شدن باشند . یک نمونه کلاسیک را در نظر بگیرید: (در اوایل قرن بیستم) بستهبندیکنندگان گوشت به دنبال آن بودند که با فروختن گوشتهای فاسد از مصرفکنندگان امتیازی بگیرند تا آنکه «آپتون سینکلر» این موضوع را در کتاب سال 1906 خود به نام «جنگل»، فاش ساخت. کتاب آنقدر باعث ترس و وحشت شد که از این صنعت خواسته شد تا تحت مقررات دربیاید تا اعتماد به گوشت دوباره احیا شود . یک مثال دیگر را در نظر بگیرید، تقریبا این شناخت جهانی وجود دارد که یک شخص هر کاری انجام میدهد تا فرزندانش از گرسنگی نمیرند یا آنکه برای آنها داروهای مورد نیاز را بخرد- حتی اگر بشود با نرخهای بهره بالا -ربا - پول قرض بگیرد. به همین خاطر است که در بسیاری از کشورها و مذاهب در خصوص جلوگیری از ربا قانون دارند و به همین خاطر است که جوامع ثروتمند سعی میکنند تا هر کاری که میتوانند انجام دهند تا مردم از اینکه در این موقعیتهای به غایت خطیر که توسط دیگران استثمار نشوند، قرار نگیرند. در کل، همیشه در زمانی که یک عدم تقارن بسیار بزرگی در قدرتهای چانهزنی وجود داشته باشد این نگرانی وجود داشته و دارد.