حالا، نوبت «اوکراین گیت»

۱۳۹۸/۰۸/۳۰ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۵۷۴۹۵
حالا، نوبت «اوکراین گیت»

é نویسنده: Aaron Mate |

هیلاری کلینتون به تازگی، تالسی گابارد، یکی از نمایندگان دمکرات مجلس که نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری سال ٢٠٢٠ است را به عامل روس‌ها بودن متهم کرده.... در چنین فضایی است که کنگره امریکا به تدارک استیضاح دونالد ترامپ مبادرت کرده است. مدرک اتهام، گفت‌وگویی است که ترامپ با همتای اوکراینی خود داشته است.

لوموند دیپلماتیک: آرامش یک روز بیشتر دوام نیاورد. بیست و چهار ساعت پس ازاستماع دادستان ویژه، رابرت مولر، توسط کنگره امریکا که به «راشیا گیت» پایان داد، دونالد ترامپ موجب زنده شدن امید دمکرات‌ها به برکناری وی شد.  روز ٢٥ ژوئیه، در حین یک مکالمه تلفنی، ترامپ از همتای اوکراینی خود، وُلودیمیر زِلِنسکی، خواست تا در تحقیقاتی که توسط وزیر دادگستری امریکا، ویلیام بار، به جریان افتاده و هدف آن مشخص کردن ریشه‌های «راشیا گیت» است که به گفته ترامپ « از اوکراین آغاز شده »، همکاری کند.  وی همچنین به زلنسکی توصیه کرده تا در مورد جوزف بایدِن، معاون سابق رییس‌جمهور امریکا (٢٠١٧-٢٠٠٩)، که از زمان نامزدی از سوی دمکرات‌ها برای انتخابات ریاست‌جمهوری سال ٢٠٢٠ به رقیبی جدی بدل شده است، به تحقیق بپردازد.

 موضوع بر سر نشان دادن نقش بایدن در اخراج یک دادستان اوکراینی در سال ٢٠١٤ است که مامور تحقیق درباره یک شرکت گازی به نام « بوریسما » بوده که پسر وی، هانتر بایدن، با دریافتی مبلغی قابل توجه، دست کم ٥٠ هزار دلار در ماه، در استخدام آن شرکت بوده است.

تماس تلفنی بین ترامپ و زلنسکی اندکی پس از مسدود کردن کمک نظامی امریکا به اوکراین صورت گرفت و همچنین مصادف شد با چندین اقدام وکیل شخصی رییس‌جمهور، رودلف جولیانی، در آن کشور.

کارمندان عالی رتبه کاخ سفید و سرویس‌های مخفی از این حرکات چنین نتیجه گرفتند که دونالد ترامپ به دنبال معامله کمک نظامی خود دربرابر یک «مساعدت سیاسی» است. آنها نگرانی‌های خود را به یک افشاگر، که در این مورد یکی از کارمندان سازمان اطلاعات مرکزی امریکا (سیا) است، در میان گذاشتند. این فرد شکایتی علیه رییس‌جمهور ارایه داد که سرآغاز روند تحقیقات برای استیضاح وی شد که هم‌اکنون موجب تشویش واشنگتن است.

«اوکراین گیت» وجوه مشترک بسیاری با «راشیا گیت» دارد. یک بار دیگر، تهمت‌ها علیه رییس‌جمهور از دستگاه امنیت ملی این کشور سرچشمه می‌گیرد.

یک بار دیگر، ماجرا در محافل قدرت جریان دارد، با دونالد ترامپ و متحدان جمهوری‌خواهش در یک سو  و در سوی دیگر، اتحادی پرقدرت از سرکردگان دمکرات، گروه‌های بزرگ مطبوعاتی، مسوولان امنیت ملی و نومحافظه‌کاران جمهوری‌خواه، همگی مشترک در این نظر که ترامپ امپراتوری امریکا را در دنیا بد مدیریت می‌کند. و یک بار دیگر، روحیه جنگ سرد حکمفرما شده است.

 در سال ٢٠١٦، مخالفین رییس‌جمهور روس‌ها را به توطئه برای فرستادن ترامپ به کاخ سفید متهم می‌کردند؛ در ٢٠١٩، مظنون هستند که ترامپ برای تسهیل انتخاب دوباره خود طوری عمل کرده است که متحد اوکراینی به دامان دشمن روسی سپرده شده است. از نو، دمکرات‌ها دست به شرط‌بندی پرخطری زده‌اند. سه سال پیش، «راشیا گیت»، با جلب‌توجه‌ها به پیام‌های الکترونیکی دزدی شده از دمکرات‌ها که موجب افشای رسوایی عملکرد کمیته ملی آنها علیه برنی ساندرز شد، به کارزار انتخاباتی هیلاری کلینتون صدمه زد. امسال، شکایت افشاگرموجب شده است که توجه به صلاحیت خانواده بایدن جلب شود. و این‌بار نیز برخوردی داخلی میان نخبگان، فضای سیاسی و رسانه‌ای را به خود اختصاص داده و تقریبا سایر خبرها، به ویژه انتخابات مقدماتی بسیار جالب دمکرات‌ها را تحت شعاع قرار داده است. با این همه، یک نکته اساسی این دو ماجرا را از یکدیگر متمایز می‌کند. در حالی که «راشیا گیت» از یک توطئه خیالی سرچشمه می‌گرفت، در مورد اوکراین، رییس‌جمهور امریکا به راستی به طریقی خلاف اخلاق عمل کرده است.  حتی اگر خانواده بایدن در ماجراهای مشکوک در اوکراین شریک بوده باشند، ترامپ اجازه نداشت از رییس‌جمهور اوکراین بخواهد در آن مورد بیشترتحقیق کند.  در این صورت، اتهام افشاگر مبنی بر اینکه ترامپ سعی داشته « از موقعیت خود به سود منافع شخصی سوءاستفاده کند»، به واقع سزاوار بازشدن یک پرونده تحقیقاتی است.

  یک مکالمه تلفنی ضد و نقیض

با این همه، این امربه راه‌اندازی یک روند برکناری را توجیه نمی‌کند. آیا مسلم شده است که رییس‌جمهور با به تأخیر انداختن کمک نظامی، اوکراین را تحت فشار قرار داده تا آن کشور را وادارد در مورد خانواده بایدن تحقیق کند ؟

 دونالد ترامپ هنگام تماس تلفنی این کمک را از پیش مسدود کرده بوده ولی با این حال، در مکالمه تلفنی با آقای زلنسکی از این مطلب حرفی به میان نیامده است.

وانگهی، دولت اوکراین تازه بیش از یک ماه بعد، از این تصمیم باخبر می‌شود. حتی کریستفر مورفی، سناتور دمکرات که با آقای زلنسکی در ماه سپتامبر دیدار کرده، به سی‌ان‌ان اذعان داشته که رییس‌جمهور اوکراین «هیچ گونه رابطه‌ای بین قطع کمک‌ها و تقاضاهای جولیانی برقرار نکرده است» (٢٦ سپتامبر ٢٠١٩) .  چنانچه قربانی فرضی اعلام کند که نه در جریان توطئه بوده و نه باجیگیری، به دشواری می‌توان ثابت کرد که شانتاژی در میان بوده است.

رونوشت تماس تلفنی توسط کاخ سفید به روشنی نشان نمی‌دهد دونالد ترامپ از آقای زلنسکی چه انتظاری دارد، صحبت‌های ضد و نقیض او، در را برای هر گونه تفسیر باز می‌گذارد.  در مورد خانواده بایدن، به همتای خود می‌گوید: «هر کاری که بتوانید با وزیر دادگستری [ویلیام بار] انجام دهید، ارزشمند خواهد بود.» سپس از او می‌خواهد « در آن مورد به تحقیق بپردازد». ولی آقای بار می‌گوید هیچ زمان با رییس‌جمهور موضوع تحقیق درباره خانواده بایدن یا تماس با اوکراین مطرح نبوده است، و آقای زلنسکی

هرگونه اعمال فشار به منظور تحقیق در مورد خانواده بایدن را انکار می‌کند. و اما در مورد عبارت «در آن مورد به تحقیق بپردازید»، می‌توان برداشت‌های متفاوت از آن داشت، از بی‌خطرترین تا نکوهیده‌ترین.

در ضمن، «مساعدتی» که دونالد ترامپ تقاضا می‌کند، به خانواده بایدن مربوط نمی‌شود بلکه به همکاری رییس‌جمهور اوکراین با آقای بار در مورد ریشه‌های پرونده روس برمی‌گردد.  هر اندازه ضد و نقیض که باشد، دونالد ترامپ این حق را دارد که یک چنین همکاری را تقاضا کند، با توجه به اینکه مسوولان اوکراینی واقعا هم در انتخابات سال ٢٠١٦ با افشای اطلاعات رسواکننده درمورد پل مانافورت، رییس کارزار انتخاباتی ترامپ، به منظور صدمه زدن به نامزدی وی دخالت کرده‌اند. به این ترتیب، سناریوهای بی‌شماری را می‌توان تصور کرد. شاید دونالد ترامپ خواسته اوکراین را مورد اخاذی قرار دهد، یا شاید هم نخواسته. شاید خواسته در مورد دخالت اوکراین در انتخابات سال ٢٠١٦ تحقیق بشود، یا در مورد بایدن، یا درباره هر دو با هم.  درخواست تحقیق درباره بایدن بدون شک خلاف اصول اخلاقی است، ولی درخواستی که به نقش اوکراین مربوط بشود، تقاضایی مشروع است.

 اگر دونالد ترامپ خواسته از کمک نظامی به عنوان وسیله‌ای برای فشار استفاده کند – در حالی که از طرف کنگره موظف بوده آن کمک را واریز کند – مسلم است که می‌توان او را به سوءاستفاده از قدرت متهم کرد. ولی اگر تنها با وعده امکان دیداری در کاخ سفید خواسته آنها را فریب بدهد، چنین اقدامی می‌تواند توجیه پذیرتر باشد.

این پرسش پیش می‌آید که چرا بر پایه اطلاعاتی نسبتا ضعیف، دمکرات‌ها شدیدترین ضدحمله یعنی برکناری را انتخاب کرده‌اند. و با توجه به تمام اعمال غیراخلاقی و مخربی که دونالد ترامپ هر روزه مرتکب می‌شود، چگونه می‌توان در برابر گفته‌های آدام شیف، نماینده دمکرات مجلس نمایندگان که این درخواست‌های تلفنی را به عنوان « بزرگ‌ترین خطایی که تابه‌حال از رییس‌جمهور سر زده » تلقی می‌کند، مات و مبهوت نماند؟

توضیح آن ساده است. نخبگان واشنگتن به ندرت تاوان پیامدهای لطمه‌هایی که به ملت وارد می‌آورند را پس می‌دهند. ولی هنگامی که دیگر اعضای باشگاه قربانی آن لطمه‌ها هستند، مساله شکل دیگری به خود می‌گیرد.

این قاعده صریحا هنگام جنجال «واترگیت» (١٩٧٤-١٩٧٢) پدیدار شد: ریچارد نیکسون به خاطر دستور کشتار دستجمعی در ویتنام، کامبوج و لائوس هدف استیضاح قرار نگرفت، بلکه به دلیل مورد حمله قرار دادن جناح رقیب و سعی در کتمان آن. جرج دبلیو بوش بدون شک به خاطر اشغال عراق سزاوار برکناری می‌بود چنانچه هر دو حزب این جنایت علیه بشریت را مجاز نمی‌شناختند.

درعصر دونالد ترامپ، روزنامه‌نگاران و رهبران دمکرات انگیزه «مقاومت» خود را با الزامات امنیت ملی توجیه می‌کنند.

«راشیا گیت» اینچنین به وجود آمد: از آنجا که آنها وی را بیش از اندازه سرسپرده روسیه می‌انگاشتند، مامورین اطلاعاتی امریکا دونالد ترامپ را به همکاری با کرملین متهم کردند. منشأ «اوکراین گیت» نیز دستگاه امنیت ملی است: افشاگر در CIA کار می‌کند و منابع او در ادارات همردیف منجمله کاخ سفید.

یکی از شخصیت‌های کلیدی این پرونده کسی نیست جز جان بولتون، نومحافظه‌کار، که در سپتامبر ٢٠١٩ توسط ترامپ از مقام مشاورت امنیت ملی کنار گذاشته شد. به گفته واشنگتن پست، ظاهرا جان بولتون با پی بردن به دست داشتن جولیانی در مذاکرات با اوکراین، «از عصبانیت پا به زمین کوبیده است» . حتی از یکی از همکارانش خواسته است که نگرانی‌هایش را به وکلای کاخ سفید منتقل کند.

نگرانی‌ها تنها به فساد فرضی دونالد ترامپ مربوط نمی‌شوند. نانسی پلوسی، رییس دمکرات مجلس نمایندگان با نگرانی می‌گوید که ممکن است « روسیه در این ماجرا دست داشته باشد ». استدلال او چیست؟ با معلق کردن کمک نظامی امریکا، ترامپ اوکراین را به خطر می‌اندازد و در نتیجه، موجب جسورشدن روسیه می‌گردد.  ولی مطلب این است که بارک اوباما نیز، از بیم درگیری در یک جنگ غیابی، در برابر فشار مسوولان عالیرتبه که به او هشدار می‌دادند به اوکراین کمک نظامی کند، مقاومت کرده بود. دونالد ترامپ درگیر فشارهایی مشابه است که اتهامات سازش یا حتی همدستی با روسیه نیز به آنها افزوده می‌شود.

با انتخاب حمله به رییس‌جمهور با یک «جنجال» نظامی با رایحه جنگ سرد، دمکرات‌ها اوکراین، روسیه و امیدهای خود را برای انتخابات ٢٠٢٠ به خطر می‌اندازند.

همه شاهدند که اقدامات گذشته آنها به چه انجامید: سه سال شایعه پراکنی، خبرهای داغ ساختگی، پرونده تحقیقاتی که در نهایت هر گونه اندیشه تبانی با روسیه را رد کرد. در حالی که لازم است برای امیدواری به شکست دادن ترامپ درانتخابات ٢٠٢٠، از« راشیا گیت » عبرت گرفت.

 آن زمان، گزافه‌پردازی در رسانه‌ها پیرامون این شبه توطئه توجه را از نتایج فاجعه آمیز دوران ریاست‌جمهوری ترامپ، در سطح ملی و بین‌المللی، منحرف کرد. و هنگامی که ماجرا فرو پاشید، دونالد ترامپ توانست همه جا جار بزند که از آغاز حق با او بوده است.

  بی‌تفاوتی طبقات مردمی

ترامپ می‌تواند از«اوکراین‌گیت» نیز بهره ببرد. معلوم نیست آیا تمامی سوء ظن‌ها علیه ترامپ و جولیانی پایه و اساس دارند یا نه. در مقابل، آنچه تابه‌حال مسلم شده، علیه هانتر بایدن است. وی عضو هیات‌مدیره یک شرکت گازی اوکراینی بوده در حالی که هیچ تجربه و شناختی از این کشور نداشته و آن هم، چند ماه پس از آنکه پدرش که در آن زمان معاون رییس‌جمهور بوده، ازکودتایی حمایت کرده که به سرنگونی دولت «کی یف » می‌انجامد.

در این صورت، هنگامی که دمکرات‌ها ترامپ را به استفاده از اتاق بیضی شکل کاخ سفید برای دستیابی به اهداف شخصی خود متهم می‌کنند، بهانه خوبی در اختیار رییس‌جمهور می‌گذارند که آنها را به دغل‌بازی متهم کند .

تازه، مفتضح بودن اولین مصاحبه تلویزیونی هانتر بایدن نیز مزید بر علت می‌شود: وی ادعا می‌کند کار بدی انجام نداده در حالی که اذعان دارد تعهدات شغلی سودآور خود را مدیون نامش است. وی توضیح می‌دهد که تنها تأسفش ارزیابی بد خطرهایی بوده که این کار برای اهداف سیاسی پدرش داشته.

سناتورهای جمهوری‌خواه ماه‌های آینده را به زیر ذره بین بردن خانواده بایدن و افشای دوروئی دمکرات‌ها خواهند پرداخت. پس از آن احتمالا رأی به برائت رییس‌جمهور خواند داد.

حکمی که ترامپ در علم کردن آن به عنوان مدرکی جدید بر بی‌گناهی خود و ترفندهای « تکنوکرات‌های » دمکرات برای خنثی کردن طرح وی مبنی بر « بازگرداندن عظمت امریکا » کوتاهی نخواهد کرد.

در تمام طول ماجرای «راشیا گیت»، منافع مسوولان امنیت ملی با منافع آن دسته از دمکرات‌های نولیبرال که در انتخابات ٢٠١٦ از ترامپ شکست خورده بودند، تلاقی می‌کرد.

 پیش کشیدن طرح یک توطئه، به این سران سیاسی محلی اجازه داد تا از دگرگون شدن حزب دمکرات، که با اینحال پس از شکست کلینتون در برابر میلیاردری که مدعی دفاع از طبقات مردمی بود واقعا ضروری می‌نمود جلوگیری کنند.

«اوکراین‌گیت» می‌تواند همین نتیجه را به بار آورد و موجب آلوده شدن انتخابات مقدماتی دمکرات‌ها شود. به جای صحبت از پوشش درمان همگانی، آموزش و پرورش، تغییرات اقلیمی، نظامی‌گری یا نابرابری‌های اجتماعی، این خطر وجود دارد که کشور درگیر رویاروئی‌ای شود که شهروندان و دغدغه‌هایشان را به پشت صحنه واسپارد.