آغاز مذاکرات محرمانه در قطر
گروه جهان|
تلاشها برای از سرگیری مذاکرات امریکا و گروه طالبان مجددا آغاز شده است. بهگفته یک منبع اگاه، زلمی خلیلزاد نماینده ویژه امریکا برای صلح افغانستان، بهطور محرمانه با نمایندگان طالبان در قطر دیدار کرده است. پیشتر دونالد ترامپ در مصاحبه با فاکسنیوز گفته بود «که بر روی یک توافق با طالبان کار میکنیم، ببینیم چه میشود.» او در این مصاحبه گفته بود که دفعه پیش امریکا و طالبان به توافق نزدیک شده بودند، اما طالبان فکر میکردند که کشتن مردم کار درستی است. آنها گمان میکردند که با این کار میتوانند از موضع قدرت مذاکره کنند. “
پایگاه خبری هیل در تحلیلی در این باره نوشته: امکان این وجود دارد که روند صلح در افغانستان موثر باشد. با اینحال، موفقیت آن مستلزم روندی گامبهگام و حسابشده برای آزمایش حسننیت طرفین، اعتمادسازی، کاهش خشونت و آغاز مذاکرات دشوار است که در آن خود افغانها برای آینده سیاسی افغانستان تصمیم بگیرند.
زلمی خلیلزاد تاکنون تلاش کرده تا از طریق دیدارهای منطقهای، گفتوگو با بازیگران بینالمللی و فراهمکردن زمینه تبادل زندانیان، روند صلح را احیا کند. اخیرا دو استاد ربودهشده «دانشگاه امریکایی افغانستان» در ازای آزادی سه زندانی طالبان از زندان دولت افغانستان، از بند این گروه رها شدند. آزادی زندانیان نشان میدهد که حکومت افغانستان و طالبان به ادامه تلاشها برای صلح علاقهمند هستند. این امر همچنین به رویکردی تازه در اعتمادسازی بین طرفین، امیدواری خلق میکند. با اینحال، روند پیچیده تبادل زندانیان و دشواریهایی که انجام این کار به همراه داشت، نشاندهنده چالشهای جدی فراروی تلاشهای برای پایاندادن به جنگ ۴۰ ساله افغانستان و درگیری ۱۸ ساله ایالات متحده در این کشور است.
رویکردهای قبلی دولت اوباما و ترامپ مبتنی بر تحلیل منطقی نحوه کشاندن دو طرف به میز مذاکره بود. تلاشهایی که از سال ۲۰۱۰ آغاز شد به این هدف بود تا با ایجاد اعتماد بین طرفین، طالبان را به گفتوگو با دولت افغانستان تشویق کند. پس از سلسلهای توافقهای میان امریکاییها و طالبان، حامد کرزی رییسجمهور وقت افغانستان اعتراض کرد که مقامات دولت او باید پیش از هر اقدامی، با طالبان ملاقات کنند. این اعتراض روند را برای بیش از یک سال از مسیر خارج کرد.
در سال ۲۰۱۳ با ایجاد دفتر سیاسی برای طالبان در دوحه، تلاش شد تا طرفین به گفتوگو ترغیب شوند. ایالات متحده به دولت افغانستان اطمینان داد که دفتر طالبان در دوحه مانند سفارت عمل نمیکند و از اسم «امارت اسلامی افغانستان» استفاده نخواهد کرد. وقتی طالبان با برگزاری یک مراسم افتتاحیه خودنمایانه برای دفترشان این ضمانتها را نقض کردند، کرزی که از قبل به انگیزههای امریکا به دیده شک مینگریست، عصبانی شد و تلاشها متوقف شد.
امیدواریها به آغاز روند صلح در سال ۲۰۱۸ با آتشبس سهروزه بین دولت افغانستان و طالبان، دوباره افزایش یافت. پس از آن دولت ترامپ مذاکرات با طالبان را به رهبری خلیلزاد آغاز کرد. حکومت افغانستان با اصرار طالبان از این مذاکرات کنار گذاشته شد. در مقابل شایعاتی در کابل پخش شد که خلیلزاد در پی ایجاد دولت موقت است. برجستهترین مورد آن اظهارات حمدالله محب مشاور امنیت ملی دولت غنی، بود که در آن خلیلزاد را به تلاش برای ایجاد دولت موقت متهم کرد. مذاکرات خلیلزاد و نمایندگان طالبان با حملات مکرر طالبان و تلفات گسترده ناشی از آن، همراه بود. با اینوجود، پس از ۹ دور گفتوگو، مذاکرهکنندگان توافقی را سامان دادند که در آن طالبان ضمانتهای مبنی بر مبارزه با تروریسم ارایه داد و توافق کرد که مذاکرات صلح را با دولت افغانستان در بدل خروج نیروهای امریکایی از این کشور، آغاز کند. این توافق باید از جانب رهبری ایالات متحده و رهبری طالبان تأیید میشد.
ترامپ طالبان را به «کمپ دیوید» دعوت کرد تا توافقنامه را امضا و گفتوگوها با دولت افغانستان را آغاز کنند. با اینحال، پس از کشتهشدن یک سرباز امریکایی در حمله طالبان، ترامپ روند را لغو کرد. این امر مایه خوشحالی کسانی در واشنگتن و کابل شد که شک داشتند توافقنامه منجر به مذاکرات صلح بینالافغانی جدی شود. از آن زمان به بعد درگیریها شدت گرفته و تلفات افزایش یافته است.
هیل نوشته: آنچه در بالا آمد نشاندهنده چیزی است که دانشمندان علوم رفتاری به خوبی آن را میشناسند؛ اینکه وقتی مخاطرات زیاد باشد، تصمیمها اغلب مبتنی بر احساسات است تا واقعیت. چهل سال میشود که افغانها درگیر جنگ هستند. صدها هزار نفر در این جنگ جان خود را از دست دادهاند. زخمهای عاطفی عمیق است.
سوگیری، دیدگاهها را غیرقابل تعدیل میکند. برای کسانی که از طالبان میترسند، اظهارات منسوب به فرماندهان طالبان مبنی بر اینکه طالبان دولت افغانستان را شکست داده و حقوق زنان را بهرسمیت نمیشناسند، نسبت به اظهارات رسمی طالبان در مورد مبارزه با تروریسم، حقوق بشر و صلح، وزن بیشتری دارد. کسانی که طرفدار روند صلح سریع هستند، تمایل دارند طور دیگری نتیجهگیری کنند. استدلال به راحتی ذهن را تغییر نمیدهد. برای اینکه یک روند صلح شانس موفقیت بالا داشته باشد، باید خصومت و بیاعتمادی طرفین در آن مورد توجه قرار گیرد. ایالات متحده باید واضح کند که تصمیمگیرنده افغانستان خود افغانها هستند و صلح جداگانه بین ایالات متحده و طالبان در کار نخواهد بود. مهم است توجه کنیم که حکومت افغانستان فکر میکند طرفی است که بیشترین ضرر را میکند. مطالبه امتیازات کلان از حکومت افغانستان، باعث خواهد شد که طالبان مطالبات غیرواقعبینانه داشته باشند.
بر این اساس، امریکا باید رویکردی را در پیش بگیرد که گامبهگام حسننیت طرفین را آزمایش و اعتمادسازی کند و در صورت موفقیت، در راستای کاهش خشونت و آغاز مذاکرات سیاسی بین افغانها تلاش کند. تلاشها احتمالا در صورتی بهترین نتیجه را خواهند داشت که ابتدا طرفین از اقدامات ساده که مستلزم امتیازات کلان نیستند، آغاز کنند و از آنجا اعتمادسازی را در پیش بگیرند. این اقدامات میتواند شامل اعلامیههای هماهنگ در مورد اصول صلح، ایجاد مجرای مشترک برای رسیدگی به فاجعهها و تحقیقات مشترک درباره تلفات غیرنظامیان و غیره موارد باشد. اگر طالبان در چنین اقداماتی سهم نگرفتند، آنوقت سود و زیان تلاشهای دیگر مشخص خواهد شد. ولی با آنهم دو طرف باید از خود حسننیت نشان دهند و اعتمادسازی کنند.