مردم، قدرت و منافع (131)
نوشته: جوزف استیگلیتز|
ترجمه: منصور بیطرف|
فصل نهم
احیای یک اقتصاد پویا همراه با شغل
و فرصت برای همگان
درآمد پایهای همگانی
برخیها بهویژه در جوامع های تک، پیشنهاد جذاب درآمد پایهای همگانی را به عنوان ضمیمهای به شبکه امنیت اجتماعی موجود ارایه کردهاند. برخی حتی پیشنهاد دادهاند که چنین برنامهای باید جایگزین برنامههای بیشمار حمایتی شود. یک درآمد پایه همگانی اساسا یک مواجب مالی برای همه شهروندان است. هر کسی از دولت مثلا در اول هر ماه یک چک میگیرد. البته آنهایی که دارای شغل خوب هستند آن را به صورت مالیات به دولت، فراتر از آنچه که دریافت میکنند، برمیگردانند. درآمد پایهای همگانی به عنوان یک شبکه امن در خدمت هر فرد است اما بدون هزینههای دولتی که با برنامههای هدفمند مانند بیمه بیکاری و بنهای غذایی همراه است . حامیان این برنامه علی الخصوص بر مفید بودن آن به تعدیل اثرات منفی یک اقتصاد که با اتوماسیون رو به فزاینده همراه است و ثروت با گامهای بسیار تند خلق میشود و همزمان فرصتهای شغلی سنتی کمتر و کمتر میشود، استناد میکنند . با این حال درآمد پایهای همگانی امتیازهای ممیزهای دارد. یک درآمد پایهای همگانی میتواند برابری را افزایش دهد و برای آنهایی که نمیتوانند شغل به دست بیاورند یک پشتوانهای فراهم میکند. این برنامه میتواند روندهای بروکراتیک را که مستلزم دسترسی به هر بخش از شبکه تو در تو است و نیز برنامههای حمایت اجتماعی مانند مهرهای غذایی و درمانی را حذف کند . اما من معتقد به فراهم کردن ساده یک درآمد به عنوان یک روند درست نیستم: برای اینکه کار برای اکثر مردم یک بخش مهمی از زندگی است. این به آن معنا نیست که باید چهل ساعت در هفته کار داشت؛ نیروی کار در زمانی که ساعت کار هفتگی از 60 ساعت به 40 ساعت کاهش یافت زنده ماندند و ما میتوانیم اگر آن را دوباره کاهش دهیم مثلا به 25 ساعت، زنده میمانند. ساعات کمتر فیالواقع به بهرهوری بیشتر منجر میشود و بسیاری هم متوجه شدهاند، با آنکه بسیاری هم متوجه نشدهاند که از راههای بهرهوری برای فراغت بیشتر، استفاده کنند.