آیا الگوریتم‌ها می‌توانند دموکراسی را نابود کنند؟

۱۳۹۸/۱۰/۰۴ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۶۰۰۲۰
آیا الگوریتم‌ها می‌توانند دموکراسی را نابود کنند؟

گروه جهان| بهاره محبی|

 فناوری اطلاعات و الگوریتم‌ها به‌زودی قادر خواهند بود که اقتصاد و رابطه آن را با بازار پیش‌بینی و حتی تحت تاثیر قرار دهند؛ امری که تا نیم قرن پیش دستیابی به آن اگر نه غیرممکن که بسیار دشوار بود. اما آیا فناوری اطلاعات و داده‌هایی توسط صدها میلیون‌ سنسور و رایانه جمع‌ می‌شوند می‌توانند دنیای سیاست را هم تغییر دهند. این پرسشی است که اکونومیست در گزارش خود مطرح کرده و به تیغ دولبه تاثیر الگوریتم‌ها بر دنیای سیاست و دموکراسی پرداخته است.

اکونومیست در این باره نوشته است که حدود یک قرن پیش مهندسان نوعی فضای جدید را خلق کردند: اتاق کنترل. پیش از آن تمام چیزهایی که نیاز به کنترل داشتند توسط خود افراد کنترل می‌شدند. اما به موازات پیچیده شدن سیستم‌ها کاملا منطقی بود که تمام کنترل‌ها از یک محل انجام شود. به این ترتیب کم‌ کم کنترل اهرم‌ها، قفل‌ها سوئیچ‌ها و تکمه‌ها از راه دور کنترل شدند.

اتاق‌های کنترل تا دهه 1960به تصویری قدرتمند از دنیای مدرن تبدیل شدند. در عملیاتی در هیوستون مردان جوان دستوراتی را به فضاپیماهایی ارسال کردند که به سوی کره ماه در حرکت بود. یک دهه بعد یک اتاق شش ضلعی در سانتیاگوی شیلی درست در همان فضای فلسفی قرار گرفت. در این اتاق صفحه نمایشی پر از اعداد و ارقام بود که به یک رایانه قدرتمند متصل بود. البته برخلاف مرکز فضایی جانسون و اینترپرایز، این اتاق شش ضلعی بخشی داشت که حاضرانش می‌توانستند از خودشان پذیرایی کنند.

اتاق‌ عملیات‌های «پروژه سایبرسین» توسط سالوادور آلنده رییس‌جمهوری شیلی در اوایل دهه 1970 ساخته شد و قرار بود که اقتصاد به تازگی ملی‌شده و سوسیالیستی شیلی از آنجا هدایت شود. آلنده برای ساختن این فضا «استفورد بی‌یر» مشاور بریتانیایی را استخدام کرد، کسی که به‌دنبال ایجاد یک شبکه کامپیوتری گسترده و اتصال آن به کارخانه‌ها بود. مدیران صنعتی قرار بود که اطلاعات را در این شبکه قرار داده و رایانه مرکزی تمام اطلاعات را آنالیز کرده و دستورالعمل‌های لازم برای تغییرات ضروری از همانجا صادر شود. از قضا، مهم‌ترین موفقیت سیستم سوسیالیستی آلنده پیاده کردن نظام کامیون‌های بدون راننده (کنترل از راه دور) بود و اعتصاب رانندگان در اعتراض به این طرح در سال 1972 به تهدیدی جدی برای دولت آلنده تبدیل شد. پس از شورش ژنرال‌های شیلیایی علیه آلنده در یازدهم سپتامبر 1973 که به کشته شدن او انجامید، پروژه سایبرسین ویران شد. گفته شده که یک سرباز با چاقو به تمام مونیتورهای موجود در دفتر عملیات حمله کرده بود.

با گذشت نیم قرن از آن وقایع، هنوز هم بحث بر سر چگونگی اداره اقتصاد، بحث داغی است. آلنده فکر می‌کرد که دولت با ارتباطات پیشرفته و رایانه‌های دهه 1970 می‌تواند یک اقتصاد صنعتی بهینه داشته باشد. اما اقتصاددان‌های مکتب اقتصادی شیکاگو که به پینوشه مشاوره می‌دادند چنین نظری نداشتند و فکر می‌کردند که توانایی بیشتر برای پردازش اطلاعات بازار بهتر است و

در نهایت هم نظر آنان با زور اعمال شد.

از آن زمان موفقیت اقتصادهای مبتنی بر بازار و شبه بازار باعث شده تا مفهوم اقتصاد برنامه‌ریزی شده به مانند گذشته باشد. اما همان‌طور که روزی آلنده با ساخت سایبرسین به دنبالش بود امروز می‌توان حجم گسترده‌ای از اطلاعات را از طریق میلیون‌ها حسگرها را جمع‌آوری کرد و آنها را در مراکز اطلاعاتی که ده‌ها هزار سرور دارند ذخیره کرد. آیا این روش اکنون با توجه به قدرتی که دارد می‌تواند جایگزین گزینه‌های بازار محور شود؟

همین حالا هم حس کنترل فناوری در جامعه در حال گسترش است. اتاق کنترل امروز به محل‌هایی برای تصمیم‌گیری تبدیل می‌شود. امروز هیچ دفتر مرکزی برای رانندگان اوبر وجود ندارد. به نظر می‌رسد که این الگوریتم‌ها هستند که بیشتر و بیشتر فضای کار اداره می‌کنند و هر روز بیش از گذشته درباره امور کاری تصمیم می‌گیرند. آنها گاهی نرم‌افزارهای بازار را به کار می‌اندازند، مثلا وقتی که روی صفحه نمایش شما تبلیغاتی را از کسانی پخش می‌کنند که شما توجه بیشتری به آنان دارید. الگوریتم‌ها می‌توانند فراتر از این هم انجام دهند. «جک ما» که تا همین اواخر مدیر اجرایی شرکت اینترنتی علی‌بابا بود در کنفرانسی در 2017 گفت: «در طول 100 سال گذشته بر این باور بوده‌ایم که اقتصاد بازار بهترین سیستم است اما در سه دهه آینده به‌دلیل دسترسی به همه جور اطلاعاتی، ما قادر خواهیم بود که دست نامرئی بازار را پیدا کنیم.» اینکه منظور «جک ما» از پیدا کردن دست بازار این بود که آن را گرفته و کمکش می‌کنیم، حرکت‌های بعدیش را پیش‌بینی می‌کنیم، یا اینکه آن را قطع می‌کنیم، مشخص نبود.

این پرسش هم وجود دارد که اگر تکنولوژی می‌تواند از دست نامرئی بازار پیشی بگیرد، آیا وقتی پای سیاست در میان باشد هم می‌تواند همان کار را با صندوق‌های رای کند؟ آیا سیستم‌های رایانه‌ای می‌توانند مشخص کنند رای‌دهندگان چه می‌خواهند و به صاحبان قدرت کمک کنند تا خواست رای‌دهندگان را انجام دهند؟

فریتز شارپف کارشناس علوم سیاسی آلمانی، یکی از مهم‌ترین استدلال‌ها در حمایت از دموکراسی را دارد. او دموکراسی را مشروعیت درونی می‌خواند و بر این باور است که حتی اگر یک نظام سیاسی به مردم آنچه را که می‌خواهند ندهد، این حقیقت که کسانی که چنین نظامی را اداره می‌کنند برآمده از انتخابی دموکراتیک هستند به آن نظام سیاسی مشروعیت می‌دهد. به اعتقاد شارپف، دولت‌های غیردموکراتیک مجبورند که همزمان با سرکوب، به آنچه که به مردم ارایه می‌کنند مشروعیت خارجی بدهند. امروزه فناوری اطلاعات می‌تواند به هر دو دسته کمک کند. فناوری اطلاعات می‌تواند دیتا را

در اختیار افرادی قرار دهد که به‌دنبال اطلاعات هستند و همچنین با ارایه اطلاعات دستکاری شده به کسانی کمک کند که می‌خواهند دیگرگونه به نظر برسند. وقتی چنین ابزاری برای بازیگران در داخل و خارج از کشور فراهم باشد، مبارزه برای به دست آوردن و حفظ اطلاعات به امری دشوار تبدیل می‌شود اما از آن دشوارتر حفظ دموکراسی است که بازتاب‌دهنده یک محبوبیت واقعی است، محبوبیتی که سیاستمداران از طریق جریان آزاد و شفاف اطلاعات می‌توانند به دست بیاورند.