دور باطل در درمان اعتیاد
درمان اجباری، سالهاست در نخستین ردیف از اقدامات دولت برای حل معضل اجتماعی اعتیاد قرار دارد، درمانی که البته بیشتر شامل جمعآوری و نگهداری در مراکز درمان با هدف پاک شدن فرد معتاد از مواد مخدر و بعد از آن بازگشت بدون پشتوانه فرد به جامعه است تا یک روند درمانی واقعی، با این حال در حالی که سالهاست کارشناسان اعتیاد از کارشناسان بهزیستی تا مراکز خصوصی بر این موضوع تاکید میکنند که درمان اجباری یک طرح شکستخورده بوده و 90 درصد افرادی که با این شیوه پاک میشوند با گذشت چند ماه باز هم به اعتیاد برمیگردند اما برنامههای تکراری هنوز هم از چرخه حل معضلات اجتماعی خارج نشده و همچنان پیشتازند تا جایی که دوم آبان امسال قرار شد تا با دستور رییس قوه قضاییه، تعداد اردوگاههای بازپروری برای درمان اجباری اعتیاد افزایش یابد البته اینبار تفاوت اندکی در رویکرد نسبت به فرد معتاد دیده میشود و آن هم تاکید به جرمزدایی از اعتیاد است. مطابق ماده 15 قانون مبارزه با موادمخدر، آماده است: « معتادانی که مبادرت به درمان یا ترک اعتیاد ننمایند، مجرمند.» با این حال ابراهیم رییسی اخیرا با اشاره به اعلام آمادگی ستاد مبارزه با مواد مخدر درباره ایجاد اردوگاههای بازپروری معتادان بیخانمان خبر داد که دستور پیگیری این موضوع را خطاب به تمام مراجع قضایی صادر کرده تا علاوه بر انتقال تمام معتادان خیابانخواب از زندانها و بازداشتگاهها به اردوگاههای درمان اجباری، سیاست حبسزدایی و کاهش جمعیت کیفری زندانها هم اجرایی شود با این حال این گام کوچک در راستای جرمزدایی از اعتیاد و حرکت به سمت قبول فرد معتاد به عنوان یک فرد بیمار درحالی است که در قانون پیرو تعیین تکلیف برای دستگاههای مرتبط با معضل اعتیاد، در هیچکدام از مواد و تبصرهها به اراده و خواست فرد معتاد برای درمان اشارهای نشده، همچنان درمان اجباری در راس امور سازمانهاست و کارشناسان درمان اعتیاد هم همچنان بر بیفایده بودن چنین شیوه درمانی هشدار میدهند.
اعتیاد و معضل تعدد متولی
میزان موفقیت معتادان در برنامههای پرهیزمدار درمانی حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد است، این درحالی است که این آمار در خصوص برنامههای درمانی اجباری اعتیاد بسیار کمتر بوده و شاید به همین دلیل است که از مدتی قبل مسوولان سازمان بهزیستی به این باور رسیدهاند که به جای حل اجباری اعتیاد باید زمینههای اجتماعی آن رفع شود، چنانچه سوم دیماه امسال، مجید رضازاده، معاون توسعه و پیشگیری سازمان بهزیستی در مراسم افتتاحیه اولین مرکز جامع کاهش آسیب اعتیاد درباره این موضوع گفت: معتقدم کاهش آسیب یک بخش مهم در مداخلات و برنامههای کاهش تقاضا است. اگر در زمینه کاهش آسیب برنامههایمان را گسترش دهیم قطعا میتوانیم موفقتر باشیم. در دهه قبل این اتفاق افتاد و اگر با همان آهنگ پیش میرفتیم بدون تردید وضع بهتری در درمان اعتیاد داشتیم و با مشکلات بسیاری که بخشی از آن به نظر لاینحل هستند مواجه نبودیم.
او افزود: باید برای افرادی که نمیخواهند مواد را ترک کنند حمایتهای لازم را ایجاد کنیم و آنها احساس بیپناهی نکنند. نباید این افراد را به زور و اجبار درمان کنیم که آنها درمان هم نخواهند شد و تاثیر نمیپذیرند. از نظر ما تفاوتی بین فردی که مصرفکننده است و فردی که نمیخواهد مصرفکننده باشد نیست. هر دوی اینها باید پناه داشته باشند و ما باید پناه آنها باشیم. اگر این افراد احساس کنند که ما پناه آنها نیستیم درمانشان کامل نشده و اتفاق نمیافتد.
اظهارات رضازاده در حالی است که آنچه در عمل دیده میشود هنوز هم ادامه راه گذشته یعنی همان درمان اجباری اعتیاد است، کارشناسان آسیبهای اجتماعی معتقدند ورود متولیان متعدد به حوزه اعتیاد یکی از دلایلی است که سبب شده با وجود اذعان مسوولان از جمله معاونان بهزیستی به غلط بودن روشهای پیشین، هنوز هم همان رویه ادامه دارد. غلامعلی قربانی عضو هیاتمدیره انجمن مددکاری اجتماعی ایران درباره این موضوع بیان کرد: در حوزه اعتیاد متأسفانه سازمانی متولی وجود ندارد که کمکاری نهادهایی که منجر به گرایش افراد به سمت اعتیاد شدهاند را بررسی کند و در این رابطه پاسخگو باشند، در حالی که چنین نهادی برای مطالبهگری حقوق شهروندان وجود ندارد طبیعی است که آمار اعتیاد بالا میرود. در حوزه اعتیاد صرفا ستاد مبارزه با مواد مخدر متولی نیست بلکه این مجموعه در لایههای مختلف اعتیاد و فرد معتاد مسوول نیست از مسائل پیشگیرانه تا درمان، در حالی که سازمانهای ملی بسیاری در این رابطه وظیفه دارند و روند مبارزه با اعتیاد و تجارت مواد مخدر مستلزم عزم ملی است.
او افزود: اگر معتاد را بیمار بدانیم باید توجه کرد که بیماری ارادی نیست همانطور که افراد برای ابتلاء به بیماری عموما ارادهای ندارند، در حالی که با فرض مجرم دانستن معتاد رویکردها متفاوت خواهد بود و هر رویکردی مستقیما با نگاه به موضوع و پدیده شکل میگیرد. وقتی نگاه به این شکل باشد برونرفت ندارد. در ایران نوع نگاه به این شیوه است که فرد معتاد فیالواقع مجرم هم هست، بنابراین به سمت اقدامات ضربتی برای جمعآوری آنها حرکت میکنیم در حالی که در تجربه کشورهای دیگر دادگاه درمان مدار تشکیل میشود که در آن اختیار فرد معتاد مورد توجه است که اگر مایل به ترک استعمال مواد مخدر باشد شرایط برای این عزم و اراده او را در محلهای مرتبط همچون کمپهای ترک اعتیاد فراهم میکنند در حالی که اگر با اراده خود نخواهد مصرف مواد مخدر را ترک کند باید به عنوان جرمی که مرتکب شده، مجازات زندان را تحمل کند و به حبس محکوم میشود.
قربانی بیان کرد: با تکیه بر اراده معتاد در ترک مواد مخدر و نبود اجبار موضوع بسیار متفاوت است نسبت به زمانی که او به صورت اجبار در شرایط ترک قرار میگیرد که بازگشت او به مصرف مواد تبعات بد و جبرانناپذیری دارد.
تکرار یک چرخه
مجموع اقدامات برای درمان اعتیاد در حالی است که کارشناسان اعتیاد معتقدند در نظر نگرفتن اراده فرد قرار دادن اصل بر درمان اجباری، سبب میشود فرد بعد از مدتی از پاک بودن دوباره به سمت اعتیاد کشیده شود. فرید براتی سده، کارشناس اعتیاد درباره این موضوع بیان کرد: ممکن است عدهای معتقد باشند درمان اجباری موثر بوده اما در این دیدگاه چند نکته اساسی مورد غفلت قرار میگیرد، اگر اساس بر پاکسازی شهر از وجود معتادان بود سیستم جمعآوری و درمان اجباری میتوانست جوابگو باشد اما ما با یک معضل اجتماعی رو به رو هستیم که فراتر از زیباسازی شهر است. موضوع یک آسیب اجتماعی و انسانی اما نکته قابل توجه این است که تحقیقات متعددی در بسیاری از کشورها، نشاندهنده این است که این نوع درمان نه تنها درمان به شمار نمیآید بلکه اصلا اثربخش نیست.
او افزود: در بسیاری از موارد افراد معتادی که برای درمان اجباری به سازمان بهزیستی ارجاع داده میشوند اعلام میکنند که بعد اتمام دوره دوباره به سمت مواد خواهند رفت اما به هر ترتیب این کار وظیفهای است که قانونگذار تعیین کرده اما نکتهای که هیچکس به آن توجه نمیکند این است که اگر در کشوری چنین شیوهای تأثیرگذار بوده به دلیل اقداماتی است که پس از درمان انجام میشود در حالی که در کشورمان به این موضوع پرداخته نشده است؛ یکی از این اقدامات حمایتهای اجتماعی است. براتیسده بیان کرد: اگر این افراد جا و مکان داشتند که معتاد متجاهر محسوب نمیشدند؛ بسیاری از آنها بیخانمانها هستند یا اگر خانوادهای دارند آنها را نمیپذیرند و جزو افراد طرد شده محسوب میشوند. در واقع هرچقدر که مراحل درمان به خوبی صورت گرفته باشد اما اثرگذاری که باید مشاهده نمیشود و در واقع موضوعی که باید به آن اهمیت داد این است که حتی اگر این شیوه درمان موفق هم باشد تا زمانی که ما برنامههای مدون برای بعد از درمان نداشته باشیم باز چرخه اعتیاد متوقف نمیشود. فرد بعد از خروج از مرکز درمان اجباری چون حمایت اجتماعی نداشته و به نوعی از جامعه طرد شده، شغل ندارد و فکری هم برای اشتغال و اسکان آنها نشده است، باز به اعتیاد کشیده میشود بنابراین درمان اعتیاد به این شیوه افتادن در یک چرخه معیوب است که معتادان مدام جمع میشوند، به جامعه باز میگردند دوباره به اعتیاد کشیده میشوند و باز به مراکز اجباری برگردانده میشوند و این میان بودجه فراوانی هم صرف میشود بدون آنکه نتیجهای گرفته شود.