سفر بیبازگشت تیمور بختیار به اروپا
ششم بهمن 1340 تیمور بختیار رییس برکنار شده سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) در سفری بدون بازگشت، به اروپا رفت. تیمور در اول مهر ۱۳۳۵ به درجه سرلشکری رسید. در اسفند ۱۳۳۵ به ریاست سازمان جدیدالتاسیس ساواک منصوب شد و از ۱۳۳۶ در کابینههای اقبال و شریفامامی، معاون نخستوزیر و رییس ساواک بود و در ۱۳۳۸ به درجه سپهبدی ارتقاء یافت. در پی مسافرت بختیار به امریکا در بهمن ۱۳۳۹ که حامل پیامی از سوی شاه برای جان اف. کندی بود، بر وحشت شاه از بختیار افزود. در ملاقات بختیار با کندی موضوع گسترش سرسامآور فساد در هیات حاکمه ایران و ناتوانی شاه در اداره مطلوب کشور مطرح شد. اخباری از این دست، پیش از آنکه بختیار به تهران بازگردد، توسط امریکاییها به اطلاع شاه رسید. بههمین دلیل بختیار مدت کوتاهی پس از ورود به کشور در اواخر اسفند ۱۳۳۹ از ریاست ساواک برکنار شد. پس از برکناری بختیار از ریاست ساواک، به دستور شاه، ساواک بر مجموعه رفتار و فعالیتهای بختیار نظارت داشت. بختیار آزادانه و بیمحابا با محافل و نمایندگان سیاسی برخی کشورهای خارجی مقیم تهران ملاقاتهای پرسروصدایی میکرد و در این ملاقاتها از دولت انتقاد میکرد. به دنبال گسترش مخالفتهای بختیار، علی امینی از شاه خواست با دستگیری و زندانی کردن بختیار موافقت کند. شاه این خواسته امینی را رد کرد و تنها به نخستوزیر اجازه داد موجبات تبعید بختیار را از کشور فراهم کند. بهاینترتیب در 7 بهمن ۱۳۴۰ تیمور بختیار بهگونهای نه چندان محترمانه از ایران تبعید شد. تیمور بختیار تهران را به مقصد رم ترک کرد و مدتی بعد عازم سوییس و ژنو شد. شاه که از فعالیتهای بختیار در خارج از کشور اخبار و گزارشهایی در اختیار داشت، در مهر ۱۳۴۱ او را بازنشسته کرد و در همان حال اعلام شد که از آن پس او برای زندگی در خارج از کشور میتواند صرفاً از گذرنامه عادی استفاده کند. بختیار نیز مخالفت خود را با شاه و حکومت پهلوی علنی کرد و با استفاده از تماسهایی که طی کار در ساواک به دست آورده بود به برقراری ارتباط با مخالفان ایرانی شاه در اروپا، عراق و لبنان دست زد. او با رضا رادمنش -دبیرکل حزب توده-
هم ملاقات کرد و نیز با محمود پناهیان وزیر جنگِ دولتِ فرقه دموکرات آذربایجان که پس از خروجِ نیروهای شوروی از ایران طی جنگِ جهانی دوم از ایران فراری شده بود.به روایت مهرزادسرداراکبری درکتاب آخرین بازی معمار ساواک: در خرداد ۱۳۴۶ و در جریان سفر شاه به آلمان غربی، پلیس این کشور اتومبیل بدون سرنشینی حامل دهها کیلو بمب کشف کرد و بختیار متهم شد که در این توطئه دست داشته است؛ البته گزارشهایی نیز وجود دارد که این توطئه را ساختگی و سازماندهیشده توسط ساواک و سفارت ایران در آلمان میداند. سرانجام در
۱۶ مرداد ۱۳۴۹ ماموران عملیاتی ساواک موفق شدند تا او را در یک شکارگاه در استان دیاله و زیر نگاه چند محافظ عراقی به قتل برسانند. ترور وی توسط یکی از دوستان مورد اعتمادش که از تطمیعشدگان ساواک بود انجام شد. ضارب ۴۸ ساعت پس از ترور توسط ماموران عراقی دستگیر، شکنجه و نهایتاً اعدام شد.