ترامپ ردّ دموکراسی باقی مانده در امریکا را نابود کرد
پل پیلار| دولتداری مسوولانه|
تلاشها برای ساکت کردن انتقادهای مشروع و اندیشمندانه از سیاست خارجی به سطح جدیدی رسیده که در آن وفاداری افرادی که در زمینه سیاستگذاری با مسوولان اختلاف نظر دارند، زیر سوال میرود.
این مساله نه تنها به اعتبار فردی، که به آزادی بیان و خردی که باید در تدوین سیاست تاثیرگذار باشد نیز آسیب خواهد رساند. دولت ترامپ این روند را هنگام اطلاعرسانی به اعضای کنگره درباره ترور سردار قاسم سلیمانی، ژنرال ایرانی، در پیش گرفت. بسیاری از قانونگذاران امریکایی با جلسه توجیهی مبهم و غیرقابل اطمینان با امضای دولت مشکل داشتند، اما آنچه بهطور خاص مایک لی، سناتور جمهوریخواه، را خشمگین کرد این بود که نمایندگان دولت در جلسات توجیهی به آنها گفتند که حق بحث کردن درباره موضوعات اینچنینی را ندارند. به گزارش دیپلماسی ایرانی، اتفاق دیگری که پس از ترور سردار سلیمانی رخ داد این بود که فیس بوک شروع کرد به حذف پستهایی در شبکه اینستاگرام که این عملیات را زیر سوال برده بودند و در عین حال، انتشار تبلیغات در حمایت از ترامپ و این ترور را افزایش داد. فیس بوک اقدامات خود را با یک تفسیر نادرست از قانون سال 1996 مربوط به مجازات حمایت مادی از گروههای تروریستی، توجیه کرد و هر پستی که ترور سردار سلیمانی را غیرعاقلانه توصیف میکرد، به عنوان حمایت مادی از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که دولت ترامپ در ماه مه یک سازمان تروریستی خواند، در نظر گرفت که آن هم خود یک سوءاستفاده ناخوشایند از قانونی بود که نباید در رابطه با یک نهاد دولتی اجرا میشد. اینطور بود که صدای همه افرادی که حتی خواب حمایت از ایران را میدیدند، خاموش شد.
اقدام فیس بوک را میتوان تلاشی برای حفظ روابط حسنه با دولت ترامپ در شرایطی دانست که شرکت به دلیل نبود اعتماد، مشکل حریم شخصی و دیگر مسائل مورد انتقاد گسترده قرار دارد. رییس این شرکت دقیقا همان فردی است که به کنگره گفت دروغهای سیاسی آشکار را از خدمات آنلاین خود حذف نمیکند چون مردم در یک دموکراسی باید خودشان درباره مسائل قضاوت کنند.
نمایندگان دولت به کنگره رفتند و اگرچه قانونگذاران را به هیچ چیزی متهم نکردند، به آنها گفتند که لازم است سکوت کنند و هدف گرفتن یک مقام خارجی ارشد را زیر سوال نبرند چون این مساله ممکن است باعث آسایش خاطر دشمنان امریکا شود.
فیس بوک در این نردبام سانسور یک قدم بالاتر برداشت و اعلام کرد هر گونه زیر سوال بردن این تصمیم دولت ترامپ میتواند به مثابه حمایت از سازمانی باشد که تروریستی خوانده شده است. پله بعدی در این نردبام سانسور آن را به فاجعه تبدیل میکند چرا که با متهم کردن مخالفان به نمایندگی دشمنان همراه خواهد بود. تلاشها برای ساکت کردن صداهای مخالف به جای پذیرش دیدگاههای مختلف در زمینه سیاست خارجی اتفاق جدیدی نیست. یکی از آشناترین مثالها، تلاشهای مکرر برای ساکت کردن صدای منتقد در رابطه با سیاستهای اسراییل در بازی کردن کارت مذهبی است. مک کارتیسم یا همان مکتب جدید مک کارتی، در تناقض با اصلاحیه اول قانون اساسی ایالات متحده و همچنین یک نسخه برای سیاستهای بدی است که هرگز پیش از اتخاذ، به اندازه کافی مورد بررسی قرار نگرفتند. یک درس مهم در این رابطه، جنگ عراق است که بدون هیچ روند سیاسی در قوه مجریه و فقط بر مبنای بررسیهای محرمانه بدون برگزاری جلسه استماع در کنگره آغاز شد.