در مقابل انفعال
منصور بیطرف|
سردبیر|
روز گذشته رسانهها اعلام کردند که ایران بعد از حدود سه سال قرار گرفتن در لیست خاکستری افایتیاف به لیست سیاه برگشت و در کنار کره شمالی قرار گرفت. بدینترتیب ایران و کره شمالی تنها کشورهایی هستند که افایتیاف هرگونه مبادله و تراکنش بانکی را با آنها ممنوع و قطع کرده است. هر چند در این مدت دولتمردان کشور سعی کردند که لوایح و بندهای مورد نظر افایتیاف را از تصویب نهادها به ویژه شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام بگذرانند اما اکثریت اعضا این دو نهاد نه تنها با دولت همراهی نکردند بلکه مانع به وحدت رسیدن آرا و دیدگاهها هم شدند. اصلیترین دلیل آنها هم تحریمهای بانکی ایالات متحده علیه ایران بود. فیالواقع در مدت تحریم، ایران بهرغم آنکه در فهرست خاکستری افایتیاف قرار داشت فاقد هرگونه تراکنش مالی و پولی با نهادهای بانکی و پولی جهان بود – انگار آنکه ایران در لیست سیاه افایتیاف قرار دارد. این بهانهای بود در دست مخالفان پیوستن به افایتیاف و عملا ابتکار عمل را در دست گرفتند. اما آیا اگر لوایح مورد بحث در مجمع تشخیص مصلحت نظام به تصویب میرسید و بهانه را از افایتیاف میگرفت که ایران را در فهرست سیاه قرار ندهد، گشایشی در امر تحریم رخ میداد؟ جواب صریح و سریع به این سوال خیر است. یعنی ایران تا زمانی که تحریمهای امریکا بر سر اقتصاد ایران قرار دارد بعید به نظر میآمد که گشایشی در امور بانکی آن رخ دهد. ولی این یک طرف سکه است؛ روی دیگر آن جواب دیگری دارد.
بیاییم زاویه بحث را کمی بازتر کنیم. حدود 18 سال پیش سه جلد کتاب از «امانوئل کاستلز» در ایران به چاپ رسید که عنوان آن عصر اطلاعات نام داشت. کتابی جامع و خواندنی. در آن زمان که اینترنت تازه جای خود را در شبکههای اطلاعاتی کشور باز کرده بود و هر چند که فراگیر نشده بود و در خانوارهای کمی نفوذ داشت اما این کتاب میتوانست دورنمای آینده جهانی را به خوبی به تصویر بکشد. هر کسی که این کتاب را میخواند به این نتیجه میتوانست برسد که جهان دارد مسطح میشود. این همان عنوان کتابی بود که چهار سال بعد «توماس فریدمن» کتاب خود را بر آن اساس نوشت و برنده کتاب سال فاینانشیال تایمز شد.. فرضیات جدید این است که ما در جهانی زندگی میکنیم که دیگر خودمان به تنهایی نمیتوانیم تصمیم بگیریم، نمیتوانیم مانع اثرگذاری سیاستهای دیگر کشورها بر خودمان شویم -کافی است در این زمینه نگاهی بیندازیم به همین ماجرای کرونا که منشأ آن چین بود و بهرغم قرنطینه شدن مرکز آن و نیز منع تردد چینیها به دیگر کشورها حدود 31 کشور از جمله ایران آلوده شدند و خسارت اقتصادی آن بر اقتصاد جهان بالغ بر صدها میلیارد دلار برآورد شده است – نمیتوانیم حتی در تنهایی خودمان فکر کنیم. همهچیز درهم تنیده شده است، حتی سیاست. به همین خاطر است در دنیای مدرن قرار گرفتن در انفعال بدترین تنبیه برای یک کشور است. از این رو سیاست مدرن و پراتیک بر واقعبینی و سنجیدن شرایط کشور استوار است .
اکنون به کشور خودمان نگاهی بیندازیم: تحریمهای یکجانبه امریکا علیه ایران باعث شده بسیاری از کشورها برخلاف میل خود به قطع مراودات اقتصادی با ایران بپردازند. آنها بهدنبال شرایطی بودند و هستند که رفتار عادی خود را با ایران از سر بگیرند. پیامهایی که از سران دیگر کشورها به ایران میرسد و نیز پیمانهایی که با اما و اگر با ایران امضا میکنند نشانههایی از این رفتار دارد. از این رو داشتن یک رفتار عادی و منطبق با عرف و هنجارهای جهانی، موثرترین کاری است که ایران میتواند و میتوانست بکند تا به نوعی دشمن را خلع سلاح کند. متاسفانه باید بگوییم برخی تندرویهایی که در برخی از عرصههای اقتصادی – عرصهای که ایران میتواند موثرترین و کاربردیترین حرفها را در صحنه جهانی بزند- از جمله همین لوایح پالرمو و سیافتی، صورت گرفت، برخلاف تصور برخیها خودمان را خلع سلاح کردیم نه دشمن را. یادمان باشد که انفعال بدترین تنبیهی است که میتوان اعمال کرد. عقل حکم میکند از این سیاست دوری کنیم.