توافق طالبان و ایالات متحده به چه معناست
آدام وونیشه|ریسپانسیبل استیت کرفت|
مترجم: طلا تسلیمی|
ایالات متحده و طالبان پس از ۱۸ سال درگیری نهایتا توافقی را امضا کردند که اجرای آن به معنای پایان طولانیترین جنگ امریکا در تاریخ است. موانع صلح در افغانستان هنوز برطرف نشدهاند، اما توافق باید اجرایی شود.به گزارش دیپلماسی ایرانی، طبق مفاد توافق، حدود ۱۳ هزار نیروی ایالات متحده در افغانستان به شرط آتش بس با طالبان، کاهش خشونتها بین نیروهای افغان و طالبان و تضمین طالبان به مبارزه با تروریسم از جمله قطع روابط با القاعده و ادامه جنگ با داعش در افغانستان، این کشور را ترک نخواهند کرد. به علاوه طالبان موافقت کرده است که مذاکرات صلح با دولت افغانستان در اسلو را ظرف 10 روز از امضای توافق، شروع کنند. انتظار میرود در فاصله ۱۳۵ روز از اجرای توافق شمار نیروهای امریکایی در افغانستان به ۸۶۰۰ نفر کاهش یابد و در مدت زمان ۱۴ ماه به صفر برسد. درصورتی که طالبان به توافق عمل نکند، ایالات متحده مجبور نیست که خروج نیروهایش از افغانستان را به تعویق اندازد. مذاکرات داخلی در افغانستان باید به نوعی مناسبات تقسیم قدرت منجر شود؛ مناسباتی که ناگزیر امتیازاتی که هر دو طرف غیر ممکن میدانستند از جمله حقوق زنان، دولت داری فدرالی و ادغام جنگجویان طالبان در نیروهای امنیتی افغانستان را شامل میشود. و همه اینها تازه قدم اول در روند صلح است. انتظار اینکه همه این مناسبات بهطور موفق و کامل پیش بروند، غیرواقعی است. بهویژه ادغام جنگجویان طالبان در نیروهای امنیتی افغانستان برای دستیابی به صلح بسیار اهمیت دارد. اگر ادغام و مصالحه در میان نباشد، احتمال بازگشت دشمنیها زیاد خواهد بود. ایالات متحده میتواند برای افزایش احتمال موفقیت این روند، در آن مشارکت داشته باشد؛ اما مشارکت ایالات متحده با جهانیان عمدتا محدود به بمب انداختن بوده است. اما سیاست خارجی نظامی اغلب به ایالات متحده در دستیابی به اهداف آن کمکی نمیکند و از نظر استراتژیک بیشتر تاثیر غیرسازنده دارد. برای ایالات متحده بهتر است که به حمایت دیپلماتیک از دولت افغانستان ادامه و به آن در روند مذاکرات مشاوره دهد؛ تنها از این طریق است که میتواند به هر گروهی که حامی زنان و اقلیتها در افغانستان باشند کمک کند؛ امریکا همچنین میتواند با پاکستان و ایران در پیشبرد اهداف مشترکی همچون مبارزه با داعش و القاعده و جلوگیری از خرابکاریها در روند صلح، همکاری دیپلماتیک داشته باشد. بسیاری در ایالات متحده هنوز هم به دنبال ادامه حضور نیروهای ضد شورش در منطقه برای ادامه جنگ با عناصر القاعده و داعش هستند. به نظر میرسد که برخی از نامزدهای حزب دموکرات برای انتخابات ریاستجمهوری تصور میکنند که اعزام نیروهای ویژه بهطور گسترده به سراسر جهان، تخصیص نیرو به جنگهای بیپایان به شمار نمیرود. شاید چنین مناسباتی برای طالبان و مذاکرهکنندگان در دوحه قابل قبول باشد، اما تقریبا همه برای پایان دادن به اشغال خارجی تلاش کردهاند و از این رو، احتمال اینکه مناسباتی را بپذیرند که به ادامه حضور نیروهای امریکایی فارغ از هدف آنها بینجامد، بسیار اندک است. چنین توافقی تنها به اختلافات بیشتر و خشونتهای احتمالی میان دستهها و گروههای مختلف منجر خواهد شد. تحقیقات نشان داده است که ترور سرکردههای گروههای تروریستی نیز تاثیرات مشابه دارد: دوران جنگ داخلی را طولانیتر میکند، چون هیچ سازمانی توانایی مذاکره را نخواهد داشت. گروههای مختلف به رقابت بر سر منابع، نیروگیری و پرستیژ تحریک میشوند. احتمال اینکه این اختلافات به عقبنشینی تیم مذاکراتی بینجامد نیز وجود دارد. در آن زمان، گروههای مختلف در افغانستان به این نتیجه خواهند رسید که توافق با ایالات متحده نتیجهای ندارد و آنگاه خروج همه نیروهای امریکایی را خواستار خواهند شد. بیانیههای رهبران افغان نشان میدهد که آنها بسیار نگران هر گونه توافقی با طالبان که خروج نیروهای امریکایی را شامل شود، هستند. سیاستگذاریهای سیاسی طالبان طرفداران زیادی ندارد و افغانها بهطور عمده به این گروه مشکوک هستند. تردید آنها درباره صداقت طالبان در مذاکرات قابل درک است، اما امید بستن آنها به حضور نظامی ایالات متحده نیز چندان منطقی نیست. حضور نظامی ایالات متحده در افغانستان تنها بخشی از مناسبات آن در این کشور است و در حال حاضر تاثیر چندانی هم در دستیابی به نتایج دلخواه ندارد. اقدامات نظامی ایالات متحده در افغانستان در سالهای گذشته به افزایش تلفات غیرنظامیان انجامیده است. در حقیقت، شمار غیرنظامیهای کشتهشده در افغانستان در نتیجه اقدامات نیروهای امریکایی و دولت این کشور در سال 2019 بیشتر از کشتهها توسط طالبان بوده است. درخواستها برای ادامه حضور نیروهای امریکایی در افغانستان قبل از یک سری فرضیهسازیها
غیر محتمل ناشی میشود یکی از بارزترین نمونههای آن نگرانی از ظهور داعش بهمثابه اتفاقی که پس از خروج نیروهای امریکایی در عراق و سوریه رخ داد، است. مساله دیگر نگرانی درباره محدودیتها برای اقلیتها و حقوق زنان است که اگرچه مساله نگرانکنندهای به شمار میرود، اما حل آن از طریق حضور نظامی ایالات متحده میسر نمیشود. اعمال فشار دیپلماتیک و کمکهای بشردوستانه در تحقق این حقوق تاثیرگذارتر هستند. ایالات متحده در استفاده از نیروی نظامی در افغانستان در ۱۸ سال گذشته دستاوردهای چندانی نداشته و هزینه بسیاری را متحمل شده است. اکنون توافق بین ایالات متحده و طالبان فرصت مهمی را برای امریکا فراهم میآورد تا اهداف خود را از طریق دیپلماتیک دنبال کند و شاید نهایتا به این نتیجه برسد که استفاده از نیروی نظامی بهرغم هزینههای هنگفت آن، دستاورد چندانی نخواهد داشت.