کرونا تغییرات بنیادینی در جامعه ایران ایجاد میکند
این میتواند برای اقتصاد کشور یک تهدید باشد یا در شمایل یک فرصت ظهور کند
مهدی بیک |تاثیر کرونا در بخشهای مختلف اقتصادی، اجتماعی، درمانی، فرهنگی و...کشور چگونه است؟ جامعه ایرانی بعد از ظهور و بروز کرونا چه تغییراتی را از سر خواهد گذراند؟وضعیت نظام اقتصادی ایران بعد از ظهور این پدیده چگونه خواهد بود؟ با عبور از چالش کرونا باید شاهد چه تحولاتی در فضای عمومی و حوزههای تخصصی باشیم. این پرسشها و پرسشهایی از این دست این روزها به تناوب در محافل مختلف شنیده میشود و ضرورت پاسخگویی به آنها احساس میشود. برای آگاهی از کم و کیف پاسخهایی که برای این ابهامات میتوان برشمرد سراغ دکتر تقی آزاد ارمکی استاد دانشگاه تهران رفتیم تا نوری به ابعاد پنهان مباحثی بتابانیم که در این حوزه میتوان ارایه کرد.
مردم این روزها ابهاماتی را مطرح میکنند که پاسخگویی به آن ضروری به نظر میرسد؛ اینکه جامعه ایرانی بعد از وقوع بحران کرونا وارد چه دورهای میشود و چگونه میتوان این تهدید را به فرصت تبدیل کرد؟
کرونا یک بیماری تنها نیست، حداقل آنچه که در جامعه ایرانی و فضای بینالمللی به وقع پیوسته به صورت پدیدهای تمامعیار آمده است و علی رغم اینکه حوزه بهداشت، سلامت و درمان جامعه را تحت تاثیر است؛ سایر عرصههای اقتصادی، اجتماعی، مذهبی، فعالیتهای مدنی و...را نیز دچار تغییر و تحول کرده است. به این معنا میتوان گفت که کرونا آمده مرکز نظام اجتماعی ایرانی را مورد حمله قرار داده است؛ مرکزش را میشود ترکیبی بین حوزههای اقتصادی، سیاست و فرهنگ گرفت با بازیگری انسان. به این معنا که وقتی کرونا میآید؛ هم مراسم تعطیل میشود، دانشگاهها تعطیل میشود؛ بازار تعطیل میشود و هم مساجد و اماکن مذهبی تعطیل میشود. اینگونه نیست که فرض بفرمایید کرونا آمده باشد و گوشهای مثل سیل یا زلزله یک گوشه و نقطهای مشخص از قلمرویی مشخص را مورد هدف قرار دهد و بعد از مدت زمان کوتاهی هم اثرات این حمله از بین برود. با فراگیری که کرونا پیدا کرده کلیت نظام اجتماعی ایران را مورد هجمه و حمله قرار داده است. حال برخیها این حمله را به عینه میبینند برخیها نمیبینند؛ بعضیها اثرات حمله را میبینند، بعضیها اثرات این حمله را نمیبینند. درکی که درباره این هجمه وجود دارد در جامعه ایرانی متفاوت است؛ ما کسانی را داریم که احساس میکنند که کرونا آمده و احتمالا آنها را هم درگیر میکند، گروههای دیگری هستند که تصورات دیگری دارند و احساس میکنند که کرونا کاری با آنها ندارد و...اما واقع این است که کرونا هم آمده تا ماندگار شود و هم تغییرات بنیادینی را در جامعه ایرانی ایجاد کند.
چه تغییراتی قرار است در این برهه به وقوع بپیوندد؟
به نظر من کرونا پدیده معاصر ایران است و اثرات آن پایدارتر از اثراتی است که حتی جنگ 8ساله ایران و عراق در شؤون مختلف به جای گذاشت. اگر در جنگ بخشی از مناطق جنوبی و غربی به صورت متمرکز درگیر جنگ شده بودند، کرونا آمده و همه قلمروی سرزمینی ما و همه عرصههای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ما را تحت تاثیر قرار داده است. وقتی که کرونا با یک چنین قدرتی به عرصه عمومی جامعه وارد شده است، قدرتش فقط در این شخم زدن و ویران کردن نیست، یعنی دو ساحتی است، بلکه روی دیگر سکه کرونا «برپایی» و« احیا»ی دوباره است. هم «ویران» میکند هم «برپا» میکند. کرونا هم میتواند یک تهدید باشد که البته تهدید است و هم میتواند یک فرصت باشد. آنجایی که شکاف میدهد، میشکند، خراب میکند، میکشد، نهادهای اقتصادی و اجتماعی را تعطیل میکند و... تهدید است دیگر. الان بازار تعطیل است؛ اقتصاد تعطیل است، دانشگاهها تعطیل است؛ مراودات سیاسی تعطیل است؛ حوزه دین تعطیل است؛ آدمها روابط اجتماعی ندارند، نمیتوانند همدیگر را ببینند و...همه این موراد تهدیدات عجیب و غریبی است که انسان عصر امروز تجربهای در خصوص آن ندارد واگر به صورت مستمر و بلندمدت ادامه داشته باشد میتواند سرمایههای متعدد جامعه را دچار آسیبهای جدی کند. مثل اتفاقی که برای نفت افتاده است؛ نفت قبل از کرونا حدود 50 تا 60 دلار قیمت داشت و بعد از ظهور کرونا قیمتی حول و حوش 20دلار را تجربه میکند و زمانی که اوپک تصمیمسازی میکند برای مقابله با این کاهش قیمت نهایتا قیمت نفت یک دلار افزایش پیدا میکند. یک تهدید بنیادین، همه گیر و ریشه داری است که باید به آن توجه کرد.
شکل ظهور و بروز این مسائل چگونه است؟
حالا این میتواند یک تهدید صرف باشد و میتواند در شمایل یک فرصت نیز ظهور کند، مشروط به اینکه بدانیم این پدیده چند وجهی چه چیزهایی را برپا میکند. کرونا همانطور که شخم میزند، چیزی را نیز از ته و اعماق جامعه به بالا میآورد و این گزارههای به سطح رسیده را باید دید و به آن توجه کرد. مثلا یکی از شؤون این فرصتها این است که فرصت خوبی برای مشاهده ضعفها ایجاد شده است؛ ضعفهای مدیریتی، ضعفهای تصمیمگیری، ضعفهای سیاستگذاری، ضعف نیروی انسانی، ضعف در مراودات اجتماعی و...در واقع کرونا ضعفهای ما را در این حوزهها و سایر حوزهها رو کرده است. جنگ 8ساله ایران و عراق این اندازه ضعفهای ما را نمایان نکرده بود که کرونا نمایان کرده است. چرا؟ چون جنگ در خارج از خانههای اکثریت ایرانیان جریان داشت، بیرون بود؛ در داخل خانه و اتاقهای ما به صورت پدیده دایمی حضور نداشت، شاید بتوان گفت که دور بود، چرا که نزدیک مرزها بود که نشانههایی از آنچه که در مرزها جریان داشت هر از گاهی مردم را متوجه خودش میکرد. ولی کرونا همه جا هست به این دلیل همه ضعفهای جامعه ایرانی را رو کرده است.
در حوزه نظام سیاسی این تغییرات چگونه حادث میشود؟
یک، پس فرصت مهمی است تا ما ضعفها، ناتوانیها و گرفتاری هایمان را در آینه کرونا ببینیم. دو اینکه اقدامهایی که انجام گرفته برای مقابله با این پدیده از سوی دولت، نظام سیاسی و تصمیمسازان کشور، جامعه و... نشانه قوتهای جامعه ایرانی است که یکی از فرصتهای به دست آمده در اثر کروناست. مثلا من به چند فرصت مهم در اثر حضور این پدیده اشاره میکنم. الان فرصت این است که دولت و نظام سیاسی به میدان آمده و از نظر من دولت و نظام اجرایی اعتبار دوبارهای کسب کرده است. بر خلاف تصورات و اخباری که برخی رسانههای خارجی در خصوص فاصله مردم و نظام سیاسی مطرح میکنند و دولت و نظام سیاسی را مجموعه در وضعیت بحرانی معرفی میکنند، معتقدم که نظام سیاسی از این بحران عبور کرده است.
من اخیرا یک کتاب کوتاهی در این مدت درباره کرونا و اثرات آن نوشتهام، به نام «دولت و مردم»و در آن نوشتهام که چگونه دولت در ایران در جریان دست و پنجه نرم کردن با کرونا در حال بازسازی خود است و در حال به دست آوردن یک اعتبار و منزلت اجتماعی جدیدی است؛ به نظرم این یک فرصت مهم برای دولت و نظام سیاسی است. سومین موردی که به عنوان یک فرصت میتوانم به آن اشاره کنم این است که حوزههای تخصصی مختلف در حال از سر گذراندن یک آزمون جدی هستند. بهداشت، درمان، پزشکی، مدیریت بحران، نظارت، تامین اقلام اساسی و...در حال انجام آزمون هستند و جامعه در حال تماشای عملکرد آنها هستند.
این آزمونها بهطور مصداقی چه مواردی هستند؟
بهطور مثال آزمایش حوزههای پزشکی و بهداشتی ایران آزمون عجیبی است؛ جمهوری اسلامی از زمان آقای هاشمی، ایشان آمد و حوزه درمان و پزشکی را از حوزه وزارت علوم جدا کرد و به وزارتخانه بهداشت و درمان منتقل کرد، بیمارستانها و ... جداشدند؛ این مشکل در زمان رژیم قبلی هم وجود داشت؛ در دورهای ایران به اندازهای کمبود پزشک داشت که از کشورهای دیگر مثل هند و بنگلادش پزشک وارد میکردیم، اما با تصمیماتی که در زمان دولت آقای هاشمیرفسنجانی گرفته شد؛ به اندازهای پزشک داشتیم که سرو کله مفاهیمی چون پزشکان خانه ساز و پزشک تاجر و... در جامعه به وجود آمد. این سرمایه انباشتهای که جمهوری اسلامی طی دهههای گذشته در بخشهای پزشکی ایجاد کرده امروز باید ببینیم به چه دردی میخورد. آیا در مواقع ضروری میتوان روی آن حساب باز کرد و اصلا به درد میخورد یا نه؟ این یک آزمون جدی برای نظام پزشکی ایران است که امیدوارم با سربلندی از آن خارج شوند. در سایر عرصهها مثلا ارتش کشور نیز یک آزمون جدی را در برابر دارد؛ باید ببینیم که ارتشی که در جنگ عملکرد مناسبی داشته در زمان بحرانی از جنس کرونا جه عملکردی خواهد داشت؛ یا نیروهای بسیج که سالها به عنوان سرمایه انباشته فعالیت میکرد در جریان این بحران در آزمونی جدی قرار گرفت تا مشخص شود که آیا میتوان در مواقع ضروری از ظرفیتهای آن استفاده کرد. یک فرصت دیگر هم پیدا شده که قبلا کمتر از آن یاد میکردیم، حوزه عمومی جامعه و حوزه مدنی جامعه است؛ حوزه مدنی و عمومی جامعه یکبار دیگر در تاریخ معاصر به عرصه مهمی آمده و برجستهتر نقش خود را نمایان میکند. در دوران جنگ فعالیتهای عمومی و مدنی فقط در تامین اقلام مورد نیاز مناطق جنگی خلاصه میشد اما امروز گروههای مدنی و اجتماعی فراوانی شکل گرفتهاند که در حال سرویسدهی برای مقابله با کرونا هستند.
در حوزه دینداری هم شاهد تغییرات بنیادینی هستیم؛ این تغییرات در حوزه دینداری جامعه چگونه است؟
فرصت دیگری هم برای دینداران جامعه فراهم شده تا درباره دینداری به تفکر بپردازند؛ چرا که کرونا این فرصت را در اختیار جامعه و دینداران میگذارد که فارغ از مراسمات و تجمعات به معنای عمیق دین فکر کنند. مطمئن هستم در آیندهای نزدیک ورژن جدیدی از روشنفکری دینی را خواهیم داشت، روشنفکری دینی که متفاوت از تفکرات روشنفکری جاری در کشور عمل خواهد کرد، روشنفکرانی که بعد از حوادث دهه 80 مهاجرت کردند و نوع دیگری از تعاملات را در پیش گرفتند. این به نظرم یک تولد جدید و زایش جدید در روشنفکری کشور ایجاد خواهد کرد. پاسخی برای پرسشهایی نظیر اینکه در زمان وقوع بحرانهایی از جنس کرونا جایگاه خدا کجاست؛ چطور باید توکل کرد؟ داشتههای مذهبی در این برهه حساس چطور ظهور و بروز پیدا میکند؛ ائمه چه جایگاهی را خواهند داشت و...که به نظرم بسیار مهم است و حضور بیشتر دینی مبتنی بر تفکر و تدبر که از اثرات ظهور کروناست.
در خصوص نظام اقتصادی نیز یک فرصت ویژه در نظام اقتصادی ایران ظهور و بروز پیدا خواهد کرد. چرا که یک خصوصیسازی بیرحمانه در فضای اقتصادی کشور شکل گرفته بود که مقصر اصلی این رفتار نیز مسوولان تصمیم ساز و تصمیمگیر بودند؛ بنیادهای اقتصادی بزرگ در فرآیند خصوصیسازی حاضر میشدند. اما اینبار مردم منتظر هستند تا حضور نهادهای بزرگ اقتصادی مثل کمیته امداد، بنیاد مستضعفان و...باید به میدان بیایند و از مردم حمایت کنند. سرمایه داران بزرگ که سالها از اقتصاد کشور استفاده کردهاند امروز باید در کنار مردم حاضر شوند تا این خبر را نشنویم که کسی برای فقر و نداشتن ماسک و... بیمار شده و خدای ناکرده فوت کرده است. سرمایه داران این فرصت را دارند که تصویر خود را در فضای عمومی کشور بازسازی کنند.
بعد از کرونا معتقدم که تغییراتی در نظام اقتصادی به نفع مشاغل خرد و کوچک خواهیم داشت.