معادله انتقال ارزش افزوده اقتصادی به داخل کشور
قاسم میرزایینکو
به عنوان یک مخاطب اقتصادی نه کارشناس اقتصادی فکر میکنم در شرایطی که اقتصاد ایران مشکلات عدیدهای را پیش روی خود میبیند و در حوزههایی چون سرمایهگذاری، کاهش قیمت نفت در حوزههایی چون سرمایهگذاری، کاهش قیمت نفت، سوءمدیریتهای داخلی و... مشکل داریم، بعید است که بتوانیم به اهداف از پیش تعیین شده اقتصادیمان دست پیدا کنیم. باید سرمایهگذاریهای دامنهداری انجام شود تا در نهایت اقتصادمان بتواند به اهدافی که تعیین شده برسد. اصلا شما تصور کنید ما ظرفیتهای تولیدمان را هم با استفاده از سرمایههای داخلی افزایش دهم یا خودکفا شویم. کجا میتوان این داشتههای تولیدی را صادر کرد. مثلا بنزین تولید کردیم، میعانات گازی تولید کردیم؛ پتروشیمی تولید کردهایم؛ کجا قرار است آنها را صادر کنیم؛ اینجا یک حلقه دیگری از مشکلات بروز میکند؛ حتی فرض کنید که با تمام سنگاندازیها بتوانیم صادراتمان را هم به هر ترفندی که هست انجام دهیم، پول ناشی از صادرات را چگونه قرار است به داخل کشور منتقل کنیم؟ شبکه بانکی جهانی برای ما تحریم است ما هیچ نقل و انتقال بانکی نمیتوانیم انجام دهیم. دیوان محاسبات زمانی که گزارش میدهد ارز ناشی از صادرات به کشور بازنگشته، فکر میکنید به چه دلیلی این پول ناشی از صادرات به کشور بازنگشته؟ بخش قابل توجهی از این موضوع به دلیل تحریم بانکی کشور است؛ به هر حال فرد صادر کرده؛ پولش را هم گرفته اما امروز نمیتواند پول را به کشور بازگرداند. اینجاست که اهمیت توسعه روابط با جهان اهمیت و ارزش خود را نمایان میکند. واقع آن است که چرخه سرمایهگذاری، رشد تولید، صادرات و انتقال ارزش افزوده به کشور یک زنجیره به هم پیوسته است که هر کدام از گزارهها بر شمایل کلی این زنجیره اثرگذار خواهد بود و موضوع تنها با استفاده از ظرفیتهای فقط داخلی حل و فصل نمیشود. ما باید رابطهمان را با فضای اقتصاد بینالمللی از سر بگیریم تا بتوانیم به اهداف تعیینشدهمان برسیم. اگر ما نتوانیم با کشورهای منطقه، اروپا، آسیا و....رابطه داشته باشیم؛ منظورم از رابطه، رابطه اقتصادی است؛ وگرنه این کشورها به ما احترام میگذارند و در خیلی از موارد هندوانه هم زیر بغل ما میگذارند؛ اما وقتی صحبت از مراودات اقتصادی میشود، عقب مینشینند؛ وقتی افایتیاف، ما را از همه روابط محروم کرده طبیعی است که ما نتوانیم به دستاوردهایی که مد نظر است برسیم.این است که ما بهرغم اینکه تولید داریم؛ صادرات داریم و... اما ارزش افزوده اقتصادی مورد نظرمان به بخشهای مختلف اقتصادیمان منتقل نمیشوند. به نظرم ضروری است که برای بهبود شاخصهای اقتصادی و معیشتی خودمان هم که شده، به فکر توسعه روابط با جهان باشیم. اینکه تصور کنیم هزاران میلیارد تومان به بخشهای مختلف تولیدی تزریق کردهایم پس تولید و صادراتمان رونق میگیرد به نظرم کمی خوشبینانه است. فرض کنید کارگاه تولیدی که با 30درصد ظرفیت خود کار میکند در اثر حمایتها به 100درصد تولیدش هم رسید؛ باز هم فرض کنید که این بنگاه توانست صادرات هم بکند؛ پول ناشی از این صادرات که به کشور وارد نمیشود. پس ما هزینه کردهایم، تلاش کردهایم، جنس تولید کردهایم، صادرات کردهایم و بعد ارزش افزوده این تلاشها به کشور منتقل نشود. چه فایدهای میتواند برای اقتصاد و معیشت ایرانیان داشته باشد. ما باید سنگی که در برابر جریان سیال اقتصاد و صادراتمان افتاده است رابرداریم. باید به دنبال بهبود روابط با جهان باشیم تا از دل آن دستیابی به اهداف کلان اقتصادیمان هم میسر شود. نماینده مجلس