افزایش شناوری در بازار سهام با فروش سهام دولتی
گروه بورس|
رونق معاملات در بورس تهران و رشد دور از تصور شاخصهای بازار سهام در دو سال اخیر موجب شده تا در چند ماه اخیرتوجه بسیاری به ظرفیتهای بازار سهام شود و بر خلاف گذشته بسیاری از دولت مردان در مورد آن به سخنرانی بپردازند. این توجهها و حمایتها اگرچه گاه و بیگاه به صدر خبرها میآیند و ضمن فرستادن سیگنال حمایتی به فعالان بازار سهام، مردم عادی را با ظرفیتهای این بازار آشنا میکنند، موید نیاز دولت به تامین مالی هستند.
همانطور که در ماههای اخیر شاهد بودیم، بنگاههای زیرنظر دولت برای حضور در بازار سرمایه معرفی شدند و برخی نیز همانند «شستا» طی فرایند عرضه اولیه به بازار سهام آمدند. هماکنون و پس از تمامی حمایتهای کلامی آنچه که به نظر میرسد واگرایی میان حرف و عمل است. از سویی انتقادات به نحوه واگذاریها و ماهیت داراییهای در انتظار واگذاری زیر سوال رفته از سویی دیگر نیز نگاه دولت و در صدر آن متولیان اقتصاد کشور به عرضه داراییها آنچنان که باید، بلندمدت و موثر نیست.
در این خصوص آنطور که سید محمد صادقالحسینی به فارس گفته، واگذاری سهام در قالب صندوق ETF خلاف سیاستهای ابلاغی اصل 44 قانون اساسی است زیرا در متن قانون صریحا ذکر شده که باید مالکیت و مدیریت شرکتها هر دو واگذار شود. اما کاری که دولت در حال حاضر انجام میدهد این است که به رغم واگذاری سهام، مدیریت را در دست خود نگه میدارد.
وی درباره سیاست دولت برای واگذاری سهام برخی شرکتهای دولتی در قالب صندوقهای قابل معامله (ETF) گفت: واگذاری سهام دولتی در بورس اقدام خوبی است و دولت باید در راستای سیاست ابلاغی اصل 44 قانون اساسی، منطق اقتصادی و کاهش تصدیگری دولتی، اموال و سهام خود را واگذار کند. به ویژه آنکه امسال دولت با کسری بودجهای روبرو شده که در آن نقش نداشته است و از این طریق میتواند این کسری را جبران کند.
وی تصریح کرد: بهترین نوع واگذاری هم این است که سهام شرکتهای بورسی که در اختیار دولت هستند را واگذار کند یعنی هم مالکیت را واگذار کند و هم مدیریت را. بنابراین در حالت کلی، این اقدام درستی است اما کاری که دولت در حال حاضر انجام میدهد این است که به رغم واگذاری سهام، مدیریت را در دست خود نگه میدارد. برای اجرای این مدل هم، صندوقهای قابل معامله یا ETF ایجاد کرده است.
صادقالحسینی خاطرنشان کرد: این اقدام دولت خلاف سیاستهای ابلاغی اصل 44 است زیرا در متن قانون صریحا ذکر شده است که باید مالکیت و مدیریت هر دو واگذار شود. بنابراین روش دولت به نوعی دور زدن این قانون است. اما برای اینکه این مدل واگذاری سهامها در بورس شکل قانونی به خود بگیرد، دولت اعلام کرده است از سال 1400 به بعد مدیریت بنگاهها هم به صورت تدریجی به مردم واگذار خواهد شد. از سال 1400 به بعد مگر قرار است چه اتفاقی بیفتد؟!
این کارشناس اقتصادی افزود: در این مدل دیگر مزایایی که برای خصوصیسازی در اصل 44 قانون اساسی مطرح شده، محقق نمیشود زیرا هدف خصوصیسازی اصلاح مدیریتها و افزایش بهرهوری است. اما اگر قرار باشد مدیریت دولتی بماند، اسم این کار خصوصیسازی نیست و مزایای آن هم عاید بنگاهها نمیشود. نکته دیگر آنکه، با این روش دولت مانند قبل هم دیگر پاسخگو نخواهد بود. زیرا قبلا مشخص بود که دولت امور را کنترل میکند. اکنون لایه جدیدی اضافه میشود که میزان پاسخگویی، شفافیت و حضور دستگاههای نظارتی را کم میکند.
مدیریت صندوقهای ETF
تحت نظارت وزیر اقتصاد خواهد بود
وی درباره شیوه مدیریت صندوقهای قابل معامله (ETF) گفت: برای این صندوقها هیات امنای دولتی تشکیل میشود که با توجه به ترکیب آن میتوان گفت که همه امور آن زیرنظر وزیر اقتصاد است. این ساختار جدید، نیاز به کارمندان و ساختمان اداری جدید دارد. ضمن آنکه علاوه بر ایجاد هزینه، فسادهای دیگری هم بر آن مترتب خواهد بود.
صادقالحسینی ادامه داد: حتی اگر دولت درصدد حفظ مدیریت خود بر بنگاهها باشد، روش اجرای آن استفاده از صندوقهای قابل معامله نیست. این صندوق ها در مدیریت بنگاهها انفعالی عمل میکنند. یعنی شرکت های سرمایهگذاری معمولا در مدیریتها دخالت میکنند. به این صورت که مدیرعامل را خود شرکت تعیین میکند. اما صندوق قابل معامله وقتی ببیند مدیرعاملی شرکتی خوب کار نمیکند، سهام آن بنگاه را میفروشد و خارج میشود، یعنی کاری به تعیین مدیر ندارد.
این کارشناس اقتصادی گفت: بر این اساس استفاده از راهکار صندوق قابل معامله، روش مناسبی برای نگهداشتن مدیریت در دست دولت نیست زیرا اگر به دلایلی مردم بخواهند یونیتهای صندوق را باطل کنند و پولشان را بگیرند، باید صندوق این سهام را در بازار بفروشند. اما وقتی مدیریت را برعهده دارد این کار را انجام نخواهد بود چرا که با فروش یک درصد سهام، مدیریت بنگاه را از دست میدهد.
تعارض منافع وزرای دولت
مانع عرضه سهام شرکتهای بزرگ در بورس
وی در خصوص مشکلاتی که صندوقهای قابل معامله میتواند برای بنگاههای عرضه شده در بورس ایجاد کند، عنوان کرد: اگر بنگاهها بخواهند افزایش سرمایه بدهند، صندوق قادر به این کار نیست. این محدودیتی برای توسعه بنگاههایی است که جزو مهمترین بنگاههای ایران به حساب میآیند. اگر آنها نتوانند توسعه پیدا کنند، فاجعهبار است. بنابراین دولت با اجرای این روش گره بزرگی در اقتصاد به وجود میآورد که حلشدنی نیست و مانند بحث سهام عدالت ممکن است 10 سال طول بکشد تا راهکاری پیدا شود. پیشنهاد ما این است که دولت به صورت خرد سهام خودش را بدهد.
صادقالحسینی با اشاره به الزام قانونی شناوری 10 درصدی سهام شرکتها خاطرنشان کرد: در حال حاضر فقط 5 درصد سهام شرکت پتروشیمی خلیج فارس در بازار است. چرا مابقی سهامها عرضه نمیشود؟ در حالی که طبق قانون باید 10 درصد سهم شناور دیگر داشته باشند. علت عدم اجرای این بند قانون، به وزرا برمیگردد که مدیرعاملهای شرکتهای بزرگ را تعیین میکنند.
این کارشناس اقتصادی در پایان گفت: اگر دولت میخواهد بازار را کنترل کند باید میزان شناوری سهام شرکتهایی که مدیریت آنها را در اختیار دارد افزایش دهد. در اینجا مدیریت مطرح است و نه لزوما مالکیت. زیرا مثلا مالکیت شستا دولتی نیست اما مدیر آن را وزیر رفاه انتخاب میکند. بنابراین دولت باید سهم شناور چنین بنگاههایی را افزایش دهد تا مردم سهم بخرند. با این کار، هم بازار سهام کنترل میشود و هم سهم بخش خصوصی بیشتر خواهد شد زیرا الان خریداران سهام در بورس واقعا بخش خصوصی هستند.