آسمان ایران چند؟
مهران فرجی
نیم میلیون کودک عراقی بر اثر تحریمهای امریکا جان خود را از دست دادند. این را مادلین آلبرایت، وزیر وقت امور خارجه امریکا میگوید. سال ۱۹۹۶ میلادی وقتی خبرنگار شبکه سیبیاس از آلبرایت پرسید که گفته میشود در اثر تحریمهای اقتصادی در عراق «نیم میلیون کودک مردهاند. این حتی بیش از کودکانی است که در هیروشیما کشته شدند. به نظر شما چنین بهایی ارزشش را دارد؟» پاسخ آلبرایت این بود: «از نظر ما ارزشش را دارد.» این همان جملهای بود که ضربالمثلش در فارسی همان «هدف وسیله را توجیه میکند» است. گرچه که هدف نیز اینجا قابل دفاع نیست. این مثل، همان مثلی است که داعش در کشتن مردم بیگناه، به آن توسل میکند و استنادشان برای رسیدن به هدف، فتوای شرعی «تُترُس» است که کشتن افراد بیگناه را در عملیاتهای نظامی حرام نمیداند. ظاهرِ هدف، مقدس است؛ یکی برای دموکراسی و دیگری برای قرب الهی و استقرار عدل در زمین! اما آنجا که وسیله توجیه میشود، خون میلیونها مرد و زن و کودک بیگناه، ریخته میشود. میلیونها نفر بر اثر گرسنگی جان میبازند، بمب اتمی در هیروشیما صدها هزار بیگناه را به کام مرگ میبرد، جاستین ترودوی خوشتیپ و جذاب به عربستان و حاکمان جانیاش اسلحه میفروشد و و و. در ایران اما جدا از بیتدبریها، آنچه که پس از خروج ترامپ از برجام باعث وضعیت بحرانی اقتصادی در کشور شد، اعمال تحریمهای غیرقانونی و غیرانسانی امریکا علیه ایران بود. چه کسی میتواند منکر حرکت به سمت شکوفایی اقتصادی پس از دستیابی به تفاهم هستهای شود؟ آیا خروج ترامپ از برجام تاثیر کمی در شکست روند اصلاحاتی که از سال 92 دوباره در ایران جان گرفته بود، گذاشت؟ چه کسانی در داخل و خارج از این اتفاق خوشحال شدند؟ آیا تعطیلی کارخانهها، فقر و گرسنگی و فجایع مترتب آن را میتوان به راحتی فراموش کرد و گفت امریکا حق دارد مردم ایران را تحریم اقتصادی کند تا به اهدافش در تقابل با حکومت ایران برسد؟ تحریمها روی مردم بیشترین فشار را آورده یا روی دولتها؟ این تحریمها چه هدفی را دنبال میکنند؟ آیا تحریمها منجر به تغییر در ساختار حکومت و دستیابی به دموکراسی میشوند و آیا اصولا هدف امریکا از اعمال این تحریمها که فشار شدید و سخت اقتصادی به مردم ایران وارد کرده، توسعه دموکراسی در ایران است؟! حامیان ایرانی تحریم نفتی ایران چه کسانی هستند؟ اینها را گفتم تا برسم به ماجرای درخواست حامد اسماعیلیون، پدر و همسر دو نفر از کشتهشدگان فاجعه هواپیمای اوکراین که کمپینی برای تحریم هوایی ایران به راه انداخته و از کشورهای اروپایی خواسته آسمان ایران را تحریم کنند. در اینکه خانوادههای قربانیان این حادثه تلخ به حق به دنبال کشف دقیق واقعیت، ارسال جعبه سیاه هواپیما به اوکراین یا کشوری دیگر، محاکمه عاملان و مقصران این حادثه و... هستند، و داغ این فاجعه آنها را در شرایط سخت تصمیمگیری قرار داده تردیدی نیست.
اما باید بگوییم که این درخواست، در راستای همان تحریمهای ظالمانه ترامپ و تحریمهای نفتی ایران است که تا به حال حاصلش فشار شدید اقتصادی و فقر برای قشر آسیبپذیر جامعه ایرانی بوده است. اینجاست که همان ضربالمثل هدف وسیله را توجیه میکند، به ذهن میآید و یادآور هدفهایی میشود که در طول تاریخ، وسیله را توجیه کرده است. حق عبور هواپیماهای عبوری از کریدور آسمان ایران، در سال 97، هزار و هفتصد میلیارد تومان سود، برای ایران داشته است؛ سودی که ایران پس از برجام برای افزایش آن تلاش کرد و در حال حاضر قطر و امارات بیشترین سود را از این موضوع میبرند. جدای از این سود، چطور میتوان برای احقاق حق، حق میلیونها مسافر ایرانی را برای سفر گرفت؟ توجیه میکنند که آسمان ایران امن نیست! اگر آسمان ایران امن نیست، روزانه دهها پرواز داخلی در فرودگاهها و آسمان ایران انجام میشود. نمیخواهم از حق دادخواهی آقای اسماعیلیون و خانواده جانباختگان واقعه هواپیمای اوکراین چشم ببندم، اما آسمان ایران چند آقای اسماعیلیون؟