چالشهای پایتخت ناشی از تمرکزگرایی است
گروه راه وشهرسازی|
چالشهای تهران با همهگیری کرونا در این شهر طی سه ماهه گذشته بیش از همیشه نقاط ضعف پایتخت را هویدا کرده است. در دوران کرونا، بار دیگر ضعف سیستم حمل و نقل عمومی، افزایش ترافیک، آلودگی هوا، مساله کودکان کار و... برجسته شد و مساله لزوم تعهدات دولت در تقویت ناوگان مترو و اتوبوسرانی بار دیگر گوشزد شد. در این شرایط بود که زلزله هم آمد. با آمدن زلزله، مساله بافتهای فرسوده، ساخت و ساز روی گسلهای پرشمار تهران، ضرورت کنترل جمعیت موشهای شهر و ... نیز با قوت و توان تازهای مطرح شدند. مسائل و چالشهای یادشده دستکم طی 50 سال گذشته همراه و همزاد تهران بودهاند اما حلقه مفقوده یا فراموش شده این همه چالش، تمرکزگرایی جمعیت، نهادهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در این شهر است. در این باره نیز تاکنون سخن بسیار گفته شده است و راهحلهایی همچون انتقال پایتخت نیز بارها بحث و بررسی شدهاند، اما اینبار، پیروز حناچی که پیش از خدمت در شهرداری تهران، معاون معماری و شهرسازی وزیر راه و شهرسازی و همچنین سالها دبیر شورای عالی معماری و شهرسازی کشور بوده است، روی این مساله انگشت گذاشته است که اغلب مشکلات تهران ناشی تمرکز در این شهر است. راهحلی که او بهطور ضمنی مطرح کرده است نیز تقویت سایر کلانشهرها و شهرهای کشور به هدف جلوگیری از مهاجرت یا دست کم آهسته شدن روند آن به پایتخت است.
نعمت ارتفاعات تهران؟
حناچی دیروز صبح در یک برنامه تلویزیونی درباره ویژگیهای منحصر بهفرد تهران گفت: یکی از تاریخیترین شهرهای ما است ری تمدنی بیش از ۷ هزارساله دارد و اگر به خود تهران توجه کنیم، تنه به تنه اصفهان میزده است. اما چون پایتخت بوده است و سرعت توسعه در آن بالا بوده به این ارزشها به اندازهای که باید توجه نشده است معمولا پلان دوم یا پلان سوم را میبینید. ولی به نظر من ارتفاعات البرز برند این شهر است. در کمتر شهری میبینید که طبیعت به این اندازه به شهر نزدیک باشد.
وی افزود: خداوند نعمتی از این ارتفاعات به سوی تهران روانه میکند که سالانه ۲۴۰ میلیون مترمکعب آب است. علت حیات تهران این بوده است. چنارستانها و قناتهای تهران هم معروف بوده است. متأسفانه اینها دچار عارضه شدند. چنارها به دلیل آلودگی از بین میروند و قناتها معمولا به مجاری فاضلاب تبدیل میشوند که تلاش میکنیم اینها را احیا کنیم. چون آب متوقف نمیشود. آب مسیر خود را پیدا میکند و شما این را به شکل فرورفتگیهایی در سطح زمین مشاهده میکنید. وقتی آب مسیر خودش را پیدا کند در سر راهش همهچیز را میشورد. اعتقاد من این است که ما یک جور دیگر باید به تهران نگاه کنیم. اگر ارزشهای تهران را حفظ کنیم و روی آن سرمایهگذاری کنیم شهرمتفاوتی خواهیم داشت.
چالشها و چشماندازهای پایتخت
شهردار تهران درباره امیدها و نگرانیهایش برای تهران گفت: تهران مرکز اقتصاد ایران است. حجم و سرعت گردش اقتصادی در تهران و پهنه جنوبی البرز به نسبت کل کشور بسیار متمرکز است. آرزوی من این است که این متعادل شود و همه جای کشور این سرمایه توزیع شود. این میتواند جلوی مهاجرت را بگیرد. میتواند از تمرکز در پهنه جنوبی البرز بکاهد. بسیاری از مشکلات ما ناشی از این تمرکز است. مشکلاتی مثل آلودگی و ترافیک از تبعات این تمرکز است. تعداد متراکم نفر و خانواده در هکتار بالا اگر برنامهریزی نشده باشد هم میتواند مشکلاتی را به وجود بیاورد. اولین امیدم این است که در اثر سیاستگذاریهای کلان و حجم سرمایهگذاری در کشور این به حد تعادل برسد. بقیه نقاط کشور هم همین قدر جذاب باشند. این تمرکز بخشی از نگرانی ما است. ما در شهری زندگی میکنیم که یکی از واقعیتهای آن زلزله است. تمرکز نقطه مقابل این مساله است. همواره نگرانیم. هرچند که یک واقعیت عمومی است و باید یاد بگیریم با آن زندگی کنیم، مثل خیلی از کشورهای موفق دنیا که در مقابل زلزله این طور عمل کردند.
یافتن آجر در عمق 10 متری زمین
وی درباره زلزله در تهران و میزان آمادگی شهرداری در این موقعیت بحرانی افزود: به اعتقاد من تهران زلزلههای سنگینی را تجربه کرده است چون ما مترو که احداث میکنیم در عمق ۱۰ متری یا ۱۲ متری آجر پیدا میکنیم. این معنایش این است که این شهر تجربیات قبلی زلزله را داشته است. مخصوصاً در مناطق جنوبی تهران که تاریخیتر هستند. هر زلزلهای که در تهران میآید باید برای ما یک مانور باشد. چه خسارت بزند چه نزند. اگر اینطور نگاه کنیم ما همواره آماده هستیم. من بعضا اشاره میکنم کشوری که پیشینه و عقبه و فرهنگ دارد فرقش با کشوری که خیلی از عقبه تاریخی برخوردار نیست در فرهنگ و ادبیاتش دیده میشود. خیلی از اسناد راهنمایمان در ادبیات هست که در آن به شکل عبارت یا بیت مثلاً گفته شده است که کار نیکو کردن از پرکردن است. این زلزلهها را باید به شکل یک تمرین دایمی ببینیم، مثلاً ما ۲ هفته پیش یک زلزله داشتیم. این زلزله خسارت نزند ولی مردم را نگران کرد. با این زلزله به شکل یک مانور برخورد کردیم. ستاد مدیریت بحران تهران را علیرغم اینکه که مسوولیت مستقیم نداریم فعال کردیم و دستگاهها را صدا کردیم. دستگاههایی که میبایست در شرایط بحرانی حاضر باشند. مثلاً اگر خدای نکرده در تهران زلزله سنگین بیاید شرکت گاز یکی از دستگاههایی است که باید حاضر باشد. آتش سوزی ناشی از زلزله میتواند خسارت بارتر از خود زلزله باشد. وی اظهار کرد: به هر صورت باید یاد بگیریم با زلزله زندگی کنیم. به کودکان آموزش بدهیم که به جای اینکه در لحظه وقوع بترسیم باید آمادگی داشته باشیم و بدانیم باید چه کنیم و چه نکنیم. خانههایمان را چگونه بسازیم که در شرایط زلزله ایمن باشیم. شما خیلی از خانهها را میبینید که در راه پلههای ساختمانها که تنها راه ارتباطی با طبقات پایینتر هستند دیوارها از سنگ هستند. این سنگها ممکن است به اصلیترین مانع برای فرار تبدیل شوند. فرو میریزند و در مسیر راه پله قرار میگیرند. اینها جزییاتی است که باید به آنها توجه شود. حناچی گفت: ما به جهت تبیین قوانین و تلاش برای اجرا این کار را انجام میدهیم. ولی مهندسین ناظر و سازندگان که میسازند و مردمی که خانهها را میخرند باید به این نکات توجه کنند. دولت و حاکمیت هم قوانین را باید به گونهای تنظیم کند که کسی که این قوانین را رعایت کرده و کسی که رعایت نکرده در بازار متفاوت باشند.
تفاوت فرسودگی در مناطق تاریخی شهر
وی با دیدن عکسی از محله عودلاجان تهران گفت: این عکس من را یاد تجربهای در سالهای ۸۹ و ۹۰ در محله عودلاجان تهران میاندازد. آن زمان مسوولیت اجرایی نداشتم. در دانشگاه بودم و مسوولیت یک مرکز پژوهشی را داشتم. تلاش کردیم که با واسط شدن بین شهرداری وسازمان میراث فرهنگی و ذی نفعان، آن جا را به یک مکان قابل قبول تبدیل کنیم. الان آن مکان مرمت و بهسازی شده است و به بازارچه عودلاجان تبدیل شده است. درس عمیقی بود برای من. یک منطقه فراموش شده تهران که بسیاری از مشکلات از جمله اعتیاد و فقر را داشت و در کنار بازار تهران که گردش عظیم سرمایه را داشت به جهت کالبدی احیا شد. فرسودگی در مناطق تاریخی فرق میکند و باید با نگاه ارزش مدار به سوی آن برویم. شیوه برخورد کاملاً متفاوت است. بخشهای جنوبی بازار بافت تاریخی تهران هستند. این مناطق دچار شب مردگی شدهاند. در شب کمتر کسی را در این مناطق پیدا میکنید.
شهردار تهران افزود: در زمان ابتدای انقلاب خانههای مسکونی در دل بازار تهران داشتیم. این حیات اجتماعی میآورد. الان خانهها همه تبدیل به انبار شدهاند و برگرداندن این روند کار راحتی نیست. کلاً مداخلات در شهر برای اینکه یک رفتار یا یک رویه عوض شود کار راحتی نیست. مشکلی که در کشور داریم در الگوی اداره امور شهرها و به ویژه کلانشهرهایمان اختیارات با مسوولیتها تطابق ندارد. ما مسوولیت را از کسی میخواهیم که همه اختیارات در اختیارش نیست.
وی ادامه داد: الگوهای متفاوتی در دنیا داریم. در کشور همسایه در استانبول یک قانون برای اداره امور شهر دارد و قاعدهای که در استانبول برای اداره شهر اجرا میشود با دیگر شهرها متفاوت است. از آن مهمتر اختیاراتی که شهردار دارد در خیلی از کشورهای دنیا بخش آموزش و زیرساختها و خدمات اجتماعی و بهداشت و حتی امنیت و راهنمایی و رانندگی در اختیار شهردار است. همان اختیاراتی که ما در اختیار استاندار میگذاریم در اختیار شهردار است. لوایح در مجلس مطرح شده است؛ لایحه جامع مدیریت شهری به نتیجه نرسید چون اجماع نظر بین دستگاهها وجود ندارد. یکبار دیگر دولت خیز برداشت برای اینکه بخشهایی که امکان پذیر است را به مدیریت محلی واگذار کند. این اتفاقات رخ نداده اما حقیقت این است که اختیارات و مسوولیتها باید مطابق با یکدیگر باشند.