اثر سیاست ارتباطی بانک مرکزی بر بازارهای مالی
مریم همتی
در صورت پاسخ مثبت، این مداخلات شفاهی از طریق چه کانالی بر این بازار تاثیر میگذارند؟ شواهدی بسیاری از مطالعات تجربی دلالت بر این دارد که اطلاعرسانی بانک مرکزی (اغلب به صورت سخنرانی) میتواند بازارهای مالی را بهطور قابل توجهی تکان دهد. شواهد تجربی حاکی از آن است که قیمت داراییهای مالی بهطور معناداری به سخنرانیهای مقامات پولی یا همان مداخله شفاهی واکنش نشان میدهد. بر اساس نتایج مطالعات تجربی، علاوه بر سخنرانیها، سایر ابزارهای ارتباطی (مانند گزارش تورم، انتشار به موقع صورتجلسات شورا، کنفرانس خبری پس از برگزاری جلسات شورا و گزارش سیاست پولی) نیز اثر معناداری در نوسانات قیمت داراییهای مالی ایجاد میکنند. با توجه به آثار غیرقابل انکار ابزارهای ارتباطی در تحولات بازارهای مالی، اطلاعرسانی میتواند بخش مهم و موثری از جعبه ابزار بانک مرکزی باشد زیرا قابلیت تاثیرگذاری بر بازارهای مالی را دارد. در دورههایی که بازارهای مالی در تلاطم هستند، بانکهای مرکزی میتوانند از طریق ابزار سیاست ارتباطی، انتظارات را تحت تاثیر قرار دهند. البته تنظیم سیاست ارتباطی و پایهریزی درست مداخله شفاهی در راستای تحقق هدف علامتدهی درست و کنترل بهتر انتظارات فعالان بازار از اهمیت بالایی برخوردار است. بدون داشتن یک خطمشی مشخص و برنامهریزی شده دستیابی به این مهم میسر نخواهد بود و گاه ممکن است استفاده از ابزار ارتباطی نظیر مداخله شفاهی در بازار، به جای کاهش نوسانات به افزایش آن دامن زند و هدف سیاستگذار از انتقال پیام با پیام دریافتی توسط فعالان بازار و شکلگیری انتظارات آنها در تضاد باشد و سیاستگذار را از مسیر مدیریت بهتر بازار دور کند. استراتژی ارتباطی بانک مرکزی به سیاست پولی محدود نمیشود. در طول دهه گذشته، بسیاری از مقامات پولی به جای مداخلات مستقیم در بازار ارز به استفاده از استراتژی ارتباطی یا همان مداخلات شفاهی در این بازار (اظهارنظر در مورد تقویت یا تضعیف ارزش پولی ملی) روی آورردهاند و این ابزار را برای تاثیرگذاری بر نرخهای ارز بهکار گرفتهاند. مقامات پولی در ایالات متحده و منطقه یورو از سال ۱۹۹۵ مداخلات مستقیم در بازار ارز را محدود کرده و بیشتر از مداخلات شفاهی در این بازار بهره بردهاند. بانک مرکزی ژاپن نیز از مارس ۲۰۰۴ از مداخلات شفاهی در بازار بسیار استفاده کرده است. شواهد تجربی بسیاری در رابطه با تأثیرگذاری مداخلات شفاهی مقامات پولی در بازار ارز وجود دارد. سخنرانیهای مناسب که به روشن شدن ماهیت و اهداف مداخلات جاری در بازار ارز کمک میکند، میتواند اثرات مثبتی بر سطح و نوسان نرخ ارز داشته باشد. فراتزشر در مطالعهای در سال ۲۰۰۸ با بررسی نقش مداخله شفاهی در بازار ارز توسط مقامات پولی کشورهای کلمبیا، مکزیک و ونزوئلا به این نتیجه رسید که اظهارات مقامات پولی، نرخ ارز را تحت تأثیر قرار میدهد و به عبارت دیگر این نوع از مداخله در بازار ارز، ابزار سیاستی کارایی برای مقامات پولی این کشورها محسوب میشود. حال سوال این است که مداخله شفاهی (سیاست ارتباطی نرخ ارز) از طریق چه کانالی میتواند بر بازار ارز تاثیر بگذارد؟ مداخله شفاهی میتواند از طریق دو کانال علامت دهی و هماهنگی بر نرخ ارز موثر باشد: کانال علامتدهی: بر اساس این کانال، اظهارنظر بانک مرکزی در مورد نرخ ارز، اطلاعاتی را در رابطه با سیاستهای پولی (یا مداخلات واقعی در بازار ارز) در آینده به فعالان بازار میدهد. در نتیجه فعالان بازار، انتظاراتشان را بر اساس اطلاعات دریافتی تعدیل میکنند. کارایی مداخلات شفاهی به این بستگی دارد که فعالان بازار تا چه اندازه این سیگنالهای ارسالی را معتبر ارزیابی میکنند. به عبارت دیگر، درجه اعتبار سیاستگذار پولی که همواره در ادبیات بانکداری مرکزی به آن توجه ویژهای شده و حتی در چارچوب هدفگذاری تورمی (و میزان موفقیت این چارچوب) بر آن تاکید شده در کارایی و اثربخشی مداخله شفاهی در بازار ارز نیز از اهمیت بالایی برخوردار است و نقش انکارناپذیری در شکلدهی به انتظارات فعالان بازار ایفا میکند. کانال هماهنگی: در بازارهای مالی ممکن است به دلیل فعالیتهای سفتهبازی، حبابهایی در قیمت داراییهای مالی بروز کند. در این صورت قیمت داراییها از تعادل بنیادین فاصله میگیرد و ممکن است برای بازار، برگرداندن قیمت به سطح تعادلی دشوار باشد (اگر فعالان به صورت همزمان دارایی که ارزشش بیشتر از سطح تعادلی است را بفروشند، حباب از بین میرود ولی در عمل به ندرت این اتفاق میافتد). در ادبیات اقتصادی به این شرایط شکست هماهنگی اطلاق میشود. استراتژی ارتباطی بانک مرکزی میتواند در اینجا نقش هماهنگکننده را ایفا کند. به عبارت دیگر، کانال هماهنگی دلالت بر این دارد که مداخلات شفاهی توسط مقامات پولی میتواند به صورت یک ابزار هماهنگکننده عمل کند به نحوی که باعث همگرایی و هدایت باور فعالان بازار در یک مسیر خاص شود. بانک مرکزی ایران نیز در ادوار مختلف بروز نوسانات در بازارهای مالی بالاخص بازار ارز از این ابزار ارتباطی مهم استفاده کرده و سعی کرده است تا با مداخله شفاهی، انتظارات فعالان بازار را در مسیر مناسب خود قرار دهد. با این وجود در بسیاری از ادوار این تلاش آنطور که باید اثربخش نبوده و در برخی از دورهها به تقویت دامنه نوسانات دامن زده است. این تجارب ارزشمند میتواند ضرورت طراحی یک برنامه مدون برای سیاست ارتباطی بانک مرکزی و تعیین استراتژیهای مناسب برای برقراری ارتباط کارا و اثربخش با فعالان بازار را گوشزد نماید.
به نقل از ایبنا