کسبوکارها باید نوآوری روزانه داشته باشند
محمد حسین سجادی٭
شیوع کرونا در دنیا تلنگری است به جامعه بشری برای بازتعریف روابط خود با طبیعت و حیوانات. با طولانیتر شدن حضور کرونا در کشورها این نکته به فراموشی سپرده میشود ولی این اتفاقی است که میتواند نگاهی نوآورانه به کسبوکارها بدهد تا شاخصه تعامل با طبیعت و حیوانات را در نظر بگیرند. اینیک منظر جدید برای کسبوکارهای نوآورانه است. وقتی به اتفاقات گذرا و پایدار در این عرصه نگاه میکنیم، باید نگاه نوآورانهای را حتی در کسبوکارهای نوآور داشته باشیم. تا پیشازاین تلاش داشتیم کسبوکارهای سنتی را متوجه کنیم که نوآوری، فضای مجازی و تحولات جدید برای آنها تهدید است و باید خود را با فضای جدید وفق دهند و بسیاری از کسبوکارهای کلاسیک در این رقابت از گردونه بیرون میافتند حالا بحث این است که کسبوکارهای نوآور در این فضا باید نوآوری روزانه داشته باشند.
استارتآپهای بزرگ و موفقی مانند «اوبر» در دوران کرونا با شکست مواجه و مجبور به تعدیل نیروی خود شدند. این شکست برای آنها به ناچار از فضایی بوده که ایجاد شده، همانطور که کسبوکارهای سنتی بهناچار از کسبوکارهای جدید جاماندهاند. این کسبوکارهای نوآور در این زمان تلنگری خوردند تا متوجه شوند که نوآوری باید یک فرآیند روزمره برای آنها باشد تا بتوانند خود را با فضا تطبیق دهند. کرونا یک شیوع جهانشمول بود و ما هم از اتفاقات جهانی جدا نبودهایم. به دلایل فرهنگی و برآمده از محدودیتهایی که از قبل به ما تحمیلشده بود، ما فرصتهایی داشتیم که بسیاری از کشورهای اروپایی و امریکایی شمالی در این عرصهها عقبماندهاند و کسبوکارهای ما موفق عمل کردهاند. کسبوکارهای نو پا و سنتی به دو گروه کلی تقسیم شدهاند، یک گروه دچار آسیب شدهاند و گروه دیگر کسبوکارهایی بودند که کرونا برای آنها یک موقعیت استثنایی شد. آن کسبوکارهایی که آمادگی جهش را داشتند، از این فرصت استفاده کردند ولی کسبوکارهایی که آمادگی لازم را نداشتند، عقب ماندند. بحران کرونا نشان داد که بحث آمادگی یک کسبوکار بسیار جدی است و بزرگ شدن استارتآپ بر اساس برنامهریزی موسسین آن نیست. ممکن است شرایطی به وجود بیاید که در برنامه مالی استارتآپ نبوده، قبلاً برای آن منابع جذب نشده و برای آن در وجه زیرساختهای فناورانه فکر نشده و اتفاقاً اینیک فرصت است که باید به آن توجه شود. کرونا باعث شد تا به بخش اتفاقات پیشبینینشده کسبوکارها توجه بیشتری داشته باشیم و بدانیم که شرایط پیشبینینشده همیشه، تهدید نیست بلکه گاهی برای کسبوکارها فرصت است. البته هنوز هم کسبوکارها در ایران با پنج مشکل اصلی سروکار دارند. یکی از دغدغهها قوانین مرتبط با بیمه و تأمین اجتماعی است. مشکل دوم، بحث مالیات و نگاه سنتی سازمان امور مالیاتی به استارتآپها و مشکل سوم تأمین مالی این بنگاههاست. دغدغه جدی دیگر دریافت مجوزها برای کسبوکارهاست. دولت در کشور ما اصرار دارد قیممآبانه با کسبوکارها برخورد کند، درحالی که اگر دولت با آنها کاری نداشته باشد راه خود را پیدا میکنند. مشکل آخر این کسبوکارها کیفیت پایین نیروی انسانی است. برای نیروی کیفی دارای مهارت همیشه بازار کار وجود دارد، اما ما در حوزه نیروی انسانی کیفی فقیر هستیم و احتیاج داریم تا در عرصههای آموزش و فرهنگ خانوادهها بازنگری کنیم. کرونا نشان داد دولت و دولتمردان میتوانند برای مجوز دادن سبکتر برخورد کنند، بهصورتی که به برخی از کسبوکارهای حوزه بهداشتی در عرض یک هفته مجوز دادند ولی همچنان این مشکلات پایدار است و باید برای آنها راهحل جدی پیدا کرد. هر کدام از ما در جایگاهی که نشستهایم که برای دیگران سنگانداز هستیم. همه ما در زندگی شعاری داریم ولی زمانی که خودمان وارد عرصه عمل میشویم، کاری خلاف آن انجام میدهیم. مردم مسوولان را شکل میدهند و تنها مسوولان نیستند که بر مردم تأثیر دارند، از همین مردم نماینده مجلس، مدیر و مسوول بیرون میآید و البته مدیرانی که وارد عرصههای تصمیمگیری میشوند رفتار متناقضی از خود نشان میدهند. افرادی که در میدان کارآفرینی هستند و بخشی از دولت و حاکمیت که تلاش میکند از آنها حمایت کند، با افرادی در همین فضا روبرو هستند که سنگاندازی میکنند. این افراد با فضای پرسش و پاسخ روبرو نیستند و اصلا در این فضا حضور ندارند. البته همه مشکلات را نمیتوان قائل به یک عامل دانست، سکوت در مقابل این سنگاندازان یکی از این عوامل است. برخی مواقع ناگزیریم برای دفع یک شر بزرگتر تعامل کنیم، در شرایطی هستیم که باید با فرایند پیشرفت، توسعه و تحول در کشور همراه باشیم و این فرایند را تقویت کنیم و این فرایند نیاز به زمان، مجاهدت و فداکاری دارد. البته تعداد کسانی که آماده این فداکاری و مجاهدت برای بقای نسل بعد هستند زیاد نیست که بخشی از آن مربوط به فرهنگ کشور است که باید در کوتاهمدت به نتیجه برسیم و یکشبه ره صدساله را طی کنیم. حوزههای استارتآپی مصداقی برای صبوری برای تحقق یک فرآیند موفقیت است. داستان تمام استارتآپهای داخلی و خارجی صبر 10 تا 20 ساله برای به دست آوردن نتیجه است. یکی از معضلات کشور ما این است که آدمهای صبوری نیستیم و میخواهیم سریع به نتیجه برسیم.. ما به غیر از مطالبهگری، باید یاد بگیریم خودمان اقدام کنیم. ما هر کدام در جایگاهی هستیم که میتوانیم ایجادکننده برخی تحولات باشیم و این صرفاً مطالبهگری نیست، بلکه مطالبهگری بخشی از عمل و اقدام است. باید خودمان را انجامدهنده و عامل به اتفاقات ببینیم تا جامعهای روبهرشد داشته باشیم. مردم از دولتمردان عملکرد را میبینند نه شعارها، بنابراین باید خودمان آن تغییری باشیم که توقع داریم باید در جامعه اتفاق بیفتد.
٭دبیر ستاد فناوریهای نرم معاونت علمی ریاستجمهوری